سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - امیرعباس شاهسواری: بشر از ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در صدد فهم ماهیت رنگ است. بعضی رنگ را پدیدهای سلب و ثابت میپنداشتند و بعضی هم به جنبه پدیدارشناسانه به آن مینگریستند. به اعتقاد آنها هر فرد میتواند هر رنگی را هرطور که بخواهد ببیند. مسجد آبی هامبورگ حرف عده دوم را نقض میکند. کسانی که غالباً سوبجکتیویسمها هستند. چون کافی است که هر فردی آن را سرچ کند و اذعان کند که آبی است. کما اینکه ساکنان و همسایهها، آن مسجد را آبی میبینند و مینامند. همچنین مسجد آبی حرف عده اول که رنگ را ثابت میدانند نیز به چالش میکشاند. چرا که برای هرکسی آبی نیست! بستگی به عقیده و سلیقه هر فردی دارد!
مسجد آبی نام کتابی است که به تازگی توسط نشر معارف و به پژوهشگری محسن ذوالفقاری منتشر شده است. مسجد آبی، پس از کتاب تشکیلات بهشتی (صحبتها و راهکارهای شهید بهشتی راجع به تشکیلات) کتاب دومی است که محقق راجع به شخصیت شهید بهشتی نوشته است. اما این بار یک موضوع مثل تشکیلات، بهانهای برای کنار هم نشستن کلمات پیرامون شهید بهشتی نیست. بلکه یک مکان، نخ تسبیح خاطرات و صحبتهای شهید بهشتی شده است و آن هم مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ است.
در پیشگفتار، به موضوع نحوه تهیه زمین برای مسجد و مساعدت مرحوم آیتالله بروجردی میپردازد. سپس از حضور شهید بهشتی در آلمان به مدت ۵ سال و دو ماه به نقل خاطرات و اقدامات از زبان و قلم خود ایشان میانجامد. این مهم را محقق با پژوهش جامع و تتبع بیمثال از دل کتابهای مختلف و اسناد و مدارک متنوع در آورده است. این کتاب خوشدست با طرح جلدی جذاب، با عکسها و خاطرات دلچسبش مخاطب را شگفتزده میکند.
یکی از خلاءهای ما نداشتن فردی است که زندگی خود را وقف یکی از علمای و بزرگان انقلاب کند و در آثار ایشان ممحض و متمرکز باشد، طوری که با مطالعه زندگی و آثار او و انس و الفت با آنها، به منظومه فکری آن فرد دست یابد. کارهایی در خصوص شهید مطهری و عین صاد و رهبرمعظم انقلاب صورت گرفته و افرادی روی زندگی و آثار این بزرگواران کار کردند. اما کمتر کسی داریم که روی زندگی و آثار مغز متفکر انقلاب، تئوریسین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شهید بهشتی کار کرده باشد و بعد از سالها زندگی با شخصیت و آثار آن شروع به نوشتن یک رمان و یا زندگینامه داستانی از ایشان کند. که اگر چنین باشد رمانی موفق و تاثیرگذار خواهد شد و ماندگار در تاریخ.
شما در کتاب مردی در تبعید ابدی میبینید که مرحوم نادر ابراهیمی با اوج طنازی قلم، روایت جذابی به حیث نثر و فرم در میآورد اما اصلاً بویی از فلسفه ملاصدرا ندارد. چون نویسنده با این شخصیت زندگی نکرده است. لذا مخاطب آنقدر با شخصیت فلسفی ملاصدرا ارتباط برقرار نمیکند. اما ذوالفقاری سالهاست که با شهید بهشتی زیسته و برنامه دارد سالهای سال نیز در این وادی نفس بکشد و قلم بزند. از آنجا که او شاگرد کلاسهای داستاننویسی مرحوم سعید تشکری بوده است انتظار نوشتن یک رمان راجع به شهید بهشتی تا چند سال دیگر از او میرود.
نظر شما