شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۶
برای رسیدن به واقع‌گرایی بومی نیازمند کرامات و خرق عادات هستیم

قم – نویسنده کتاب «کیمیای کرامت» با بیان اینکه به یک نوع واقع‌گرایی بومی ایرانی- اسلامی در عرصه هنر و ادبیات، نیازمندیم، گفت: برای رسیدن به یک نوع واقع‌گرایی بومی نیازمند کرامات و خرق عادات هستیم.

محمد رودگر در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، با اشاره به چاپ کتاب «کیمیای کرامت» گفت: برای رسیدن به یک نوع واقع‌گرایی بومی ایرانی- اسلامی در عرصه هنر و ادبیات، نیازمندیم که کرامات و خوارق عادات را در مجموعة واقعیات این فرهنگ بشناسیم و از جایگاه و نحوه ارتباطشان با واقعیات بیرونی مطلع شویم. به این کار «واقع‌نماییِ عرفانی» می‌گوییم.

وی ادامه داد: مدعای این پژوهش این است که برای رسیدن به یک واقع‌گرایی خاص هنری در محدوده فرهنگیِ ایران اسلامی، نخست باید دید عارفان و اندیشمندان در این محدوده فرهنگی چگونه کرامات را به عنوان پدیده‌ای قطعی، واقع‌نمایی کرده‌اند زیرا واقعیت بومی ایرانی- اسلامی نوعی واقعیت است که از هر بعد با این پدیده ناشناخته یا کمتر شناخته‌شده پیوند خورده است. برای شناخت این واقعیت مجبوریم کرامات را بشناسیم اما مشکل اینجاست که کرامات یا خوارق عادات اگر به طور ۱۰۰ درصد قابل شناخت و تعریف بودند، دیگر خارق عادتی به شمار نمی‌آمدند که نظر به ابعاد ناشناخته‌شان شگفتی عامه مردم را به دنبال می‌آورند.

رودگر اضافه کرد: شاید به همین خاطر بوده است که تاکنون کسی به طور جد به سراغ این موضوع نرفته است که واقع‌گرایی ویژه‌ای را از متن کرامات صوفیه استخراج کند. راه حل برون رفت از این معضل، توسل به واقع‌نمایی‌هایی است که عارفان و صوفیان، خود برای ایجاد درک بهتر از کرامات ارائه داده‌اند. آنان خود می‌دانستند که هر قدر دلیل عقلی و نقلی در اثبات کرامات بیاورند، باز هم ذهن تجربه‌گرای بشر ناخودآگاه چنین پدیده‌هایی را انکار خواهد کرد. از این روی، در برخی از موارد کلیت کرامات را و در برخی از موارد برخی از مصادیق کرامات همچون طی‌الارض را واقع‌نمایی کرده، فرایند پیدایش چنین شگفتی‌هایی را تا حد امکان شرح داده‌اند.

این داستان‌نویس تصریح کرد: هر اندازه که قدرت تحلیل ما از کراماتِ شگفتِ منقول از عرفا بیشتر شود و با جایگاهی که ایشان برای آنها در انسان‌شناسی و جهان‌بینی عرفانی خود در نظر داشته‌اند بیشتر آشنا شویم، اصل و نحوه وقوع این پدیده‌های خارق‌العادة عرفانی، ملموس، دست‌یافتنی و باورپذیرتر خواهد شد. حال که نمی‌توانیم بسان یک عارف، با تجربة شخصی خود به سطح واقعیت موجود در کرامات و خرق عادات پی ببریم، بهترین روش برای رسیدن به این مقصود تحلیل واقع‌نمایانة این کرامات است.

نویسنده کتاب «ابرشهر» گفت: بنابراین، مراد از «واقع‌نمایی» در این پژوهش «یک واقع‌نماییِ صوفیانه و عارفانه است که به واسطة مبانی خاص ایشان در هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و… در شناخت یک پدیده به عنوان یک واقعیت، یاری‌رسان است». اگر صوفیان و عارفان به کرامات اولیا باور داشته‌اند، از مبانی خاصی در شناخت هستی و انسان برخوردار بوده‌اند که وقوع خوارق عادات عرفانی در این بستر به عنوان یک واقعیت عرفانی جلوه‌گر خواهد بود. جهل ما نسبت به کرامات و مبانی توجیه‌کنندة آن نزد صوفیه و عارفان مسلمان، باعث شده این پدیده ها را غیرواقعی، خلاف عقل و نوعی گسست علّی معلولی بدانیم و در نتیجه، از لذت کافی بردن از نوعی رئالیسم عرفانی مستتر در متون ایشان محروم شویم.

به گزارش ایبنا؛ کتاب «کیمیای کرامت» از سوی انتشارات شهرستان ادب در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها