دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۳
اقتباس نمایشنامه‌نویس بلژیکی از شاهنامه فردوسی

موریس مترلینگ پیشرو تئاتر سمبولیست، نمایشنامه‌ای تحت عنوان «پلئاس و ملیزاند» با الهام از شاهنامه و همانندسازی با سرگذشت رودابه همسر زال و دختر گرسیوز مادر سیاوش و برگرفته از داستان نخجیر توس، نوشت.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم محمدی: اقتباس از یک متن قوی ادبی و داستانی حماسی که تمام مردم دنیا آن را دوست دارند همواره مورد توجه نویسندگان است امروز در یادداشتی به یکی از اقتباس‌های مهم اروپایی از متن داستان زال و رودابه کتاب شاهنامه فردوسی می‌پردازیم. اقتباسی که قدمتی ۱۳۰ ساله دارد. اقتباس از روی شاهنامه که داستانی حماسی و جذاب دارد از اولین ترجمه‌های شاهنامه به زبان‌های اروپایی آغاز شد.

مهمترین ترجمه شاهنامه در بین سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ توسط ژول مل به فرانسوی انجام شد. این ترجمه هفت جلدی کامل‌ترین ترجمه‌ای است که از شاهنامه فردوسی تا آن زمان انجام شده بود قبل از ژول مل، لویی لانگلس بخش‌هایی از شاهنامه را به فرانسوی برگردانده بود. فرانسوی‌ها که مردمی اهل شعر و ادبیات بودند با وارد شدن ترجمه شاهنامه به این کشور از آن تاثیر گرفتند.
از سال‌های اواسط قرن ۱۹ میلادی تا به امروز شاعران، داستان‌نویسان و نویسندگان زیادی از جمله ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس بارس، ماکس مولد و موریس مترلینگ آلفونس کسانی بودند که در خلق آثارشان از شاهنامه و داستان‌های فردوسی تاثیر گرفته‌اند.در این میان در سال ۱۸۹۵ موریس مترلینگ نمایشنامه نویس مشهور بلژیکی یکی از نمایشنامه‌هایش را بر اساس شاهنامه فردوسی نوشت.


موریس مترلینگ پیشرو تئاتر سمبولیست، نمایشنامه‌ای تحت عنوان «پلئاس و ملیزاند» با الهام از شاهنامه و همانندسازی با سرگذشت رودابه همسر زال و دختر گرسیوز مادر سیاوش و بر گرفته از داستان نخجیر توس، نوشت. این نمایشنامه در پنج پرده اجرا شد.

پرده‌های اول و سوم نمایشنامه کاملاً از شاهنامه گرفته شد بود. در پرده سوم، پلئاس پیش از ترک دربار، شب هنگام برای وداع به قصر برادر می‌رود و ملیزاند را بر بالای برج می‌یابد که مشغول آراستن گیسوان خود است. از او می‌خواهد، دستش را دراز کند تا ببوسد. در آن لحظه که ملیزاند خم می‌شود گیسوانش از هم باز می‌شود و به پلئاس می‌رسد. او نیز گیسوان یار را در آغوش می‌فشارد، می‌بوید و می‌بوسد. این تقریباً همان صحنه‌ای است که فردوسی از دیدار زال و رودابه در شاهنامه ترسیم می‌کند. زال در پایین اتاق رودابه و رودابه از میان پنجره برای بالا آمدن زال و دیدار او گیسوانش را رها می‌کند. زال نیز گیسوان او را بوسیده برچشم گذاشته و با استفاده از طناب از دیوار کاخ او بالا می‌رود.


علاوه بر داستان‌های شاهنامه، افکار و اندیشه‌های جهان شمول فردوسی نیز در این نمایشنامه نمایان است. این نمایشنامه به زبان فرانسوی در تاریخ ادبیات اروپا جاودانه شد و منتقدان ادبی آن را رستاخیزی در تاریخ ادبیات فرانسه می‌دانند.
این نمایشنامه در ادبیات نمایشی اروپا به لقب شاهکار تئاتر سمبولیست‌ها دست پیدا کرد. بر همگان آشکار است که این لقب نه به خاطر هنرمندی موریس مترلینگ، که او نیز نویسنده‌ای چیره‌دست بود؛ بلکه به خاطر تجلی افکار درخشان فردوسی و درخشندگی داستان‌های شاهنامه، به این اثر تعلق گرفته‌است. منتقدین ادبیات فرانسه، این نمایشنامه را «شاهکار شعر و الهام» می‌دانند که به واقع تاروپود آن را زنان شاهنامه تشکیل می‌دهند.

اشخاص اصلی نمایشنامه مترلینگ، شاه ارکل فرمانروایی سالخورده، ژنه وی یو، دختر او، گولو، پسر ژنه وی یو، پلئاس برادر ناتنی گولو و ملیزاند، زیبارویی که تندخویی‌های پدر را تاب نیاورده و از سرزمین او گریخته است؛ تشکیل می‌دهند. آن‌چه در این نمایش‌نامه روی می‌دهد ترکیبی از داستان‌های زال و رودابه، داستان مادر سیاوش و نخجیر توس است. ویژگی‌های اشخاص داستان مجموعه‌ای از رفتارها و شخصیت رودابه همسر زال، سیندخت مادر رودابه، زال پسر سام، سام، منوچهر، مادر سیاوش، توس و کیکاووس است. نمایشنامه «پلئاس و ملیزاند» برای اولین بار در ۱۳۳۸ به همت بدری وزیری و حسینعلی فلاح به فارسی ترجمه شد.

با امثال این اقتباس‌های ادبی در اروپا اندیشه‌های ژرف فردوسی در داستان‌های شاهنامه به گوش جهانیان و شاهکارهای ادبی را. یافت و این بار تئاتر مانند سفیری اندیشه‌های ناب فردوسی را در سراسر اروپا گستراند تا حدی که بعد از نوشتن این نمایشنامه و اجراهای آن موسیقی‌دانان زیادی از جمله گابریل فوره دست به ساخت اپرا، از روی این نمایشنامه زدند.کلود دبوسی، آرنولد شونبرگ و ژان سیبلیوس سه آهنگ‌سازی هستند که در دههٔ نخست سدهٔ ۲۰ میلادی به ساخت اپرا از روی این نمایشنامه پرداختند.


در پایان گفتنی است شاهنامه شناسان و محققان ادبیات فارسی نیز به بررسی این اثر موریس مترلینگ و شاهنامه فردوسی پرداختند. زینب مشتاقی یکی از کسانی است که در مقاله‌ای به بررسی تطبیقی شاهنامه فردوسی با حماسه «پلئاس و ملیزاند» اثر موریس مترلینگ پرداخته است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط