احمد تميمداري، مترجم كتاب «گستره شعر فارسي در انگلستان و امريكا» در نشست نقد و بررسي اين كتاب در شهر كتاب مركزي به تاثير مهم شاعراني چون سعدي در ادبيات غرب اشاره كرد و گفت: غربيها سعدي را به عنوان "ماكياول شرق" ميشناسند.
وي با اشاره به نقش بسيار مهم هندوستان در معرفي ادب فارسي به انگلستان و امريكا، اضافه كرد: "نهرو" گفته بود ما دو انگلستان ميشناسيم. يكي انگلستاني كه وجههاي ادبي و فرهنگي دارد و ديگر، انگلستان استثمارگر.در واقع از زمان تشكيل كمپاني هند شرقي در سال 1600 ميلادي، افراد بسياري به هند اعزام شدند كه برخي از آنها چون "ويليام جونز" نقش موثري در معرفي ادب فارسي به ادباي انگليسي داشتند.
تميمداري در ادامه به فعاليتهاي ويليام جونز پرداخت و يادآور شد: اين فرد در قرن 18 به هند اعزام ميشود و نزديك به 9 زبان شرقي را در آن جا ميآموزد. او كسي است كه آثار متعددي از فردوسي و حافظ و سعدي و خيام و مولوي را به انگليسي ترجمه مي كند و اين ترجمهها در انگليس، نويسندگان را تحت تاثير قرار ميدهد.
استاد دانشگاه علامه طباطبايي در ادامه به اهميت ادبيات تطبيقي پرداخته و گفت: امروز دپارتمانهاي زيادي در زمينه ادبيات تطبيقي در جهان مشغول تدريس و تحقيق هستند و جاي تاسف است كه اين رشته، در كشور ما تدريس نميشود. راهاندازي و گسترش اين رشته در دنيا مرهون فعاليتهاي افرادي چون ويكتور هوگو است. او معتقد بود كه توسعه فرهنگي تنها زماني ممكن ميشود كه ادبيات يك كشور به مبادله با ادبيات كشورهاي ديگر بپردازد.
تميمداري با بيان اين كه ادبيات تطبيقي راهي براي گسترش ذهنيت ادبي يك ملت باز ميكند، تصريح كرد: بايد پذيرفت كه اگر فردي نتواند تمام تاريخ يك كشور را مطالعه كند و يا براي مدت زيادي در آن كشور ساكن شود، بهترين راه براي نفوذ در فرهنگ و چيستي آن قوم براي او، مطالعه ادبيات آن قوم است. اكسير اعظم تمام رفتارهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي يك كشور در ادبيات آن نمود مييابد.
وي در ادامه تاكيد كرد: توسعه كشورهاي اروپايي از زماني آغاز شد كه به ادبيات تطبيقي پرداختند كه البته اين فعاليتها، چه در زمينه ادبيات تطبيقي و چه آموزش زبانهاي ديگر، با مخالفت شديد كليسا مواجه بود.
مترجم «گستره شعر فارسي در انگلستان و امريكا» يادآور شد: اين كتاب رساله دكتراي آقاي "يوحنان" است و خود او نقل ميكند كه همه عمرش را روي آن صرف كرده. يوحنان از اين رساله در سال 1960 دفاع ميكند و سپس، مجددا تا سال 1982 روي آن ويرايشهايي انجام ميدهد تا اين كه در اين سال، از سوي دانشگاه كلمبيا به چاپ ميرسد.
وي درباره اين كتاب توضيح داد: «گستره شعر فارسي در انگلستان و امريكا» مجموعه 20 مقاله كوتاه است. "يوحنان" در اين كتاب به عمق مدنيت و فرهنگ انگلستان و امريكا وارد شده و سپس سعي كرده رگههاي فكري و پيامهاي بسيار مهم ادبيات فارسي و تاثيرگذاري نوع خاص زيباشناسي آنرا در ادبيات اين دو كشور بررسي كند.
تميم داري در بخش ديگري از سخنانش به تذكر يوحنان درباره سال انقلاب امريكا پرداخت و گفت: سال 1789 كه سال انقلاب كبير فرانسه است، مقارن است با نخستين دوره انتخابات رياست جمهوري امريكا. در اين سال "مجله سياسي فيلادلفيا" كه خبر نخستين دوره انتخابات رياست جمهوري و نتايج آن را اعلام كرده بود و از اين نظر شماره بسيار مهمي در تاريخ اين نشريه محسوب ميشود، دو داستان درباره حافظ و سعدي نيز منتشر كرده است. اين مساله توجه خاص امريكاييان به حافظ و سعدي را نشان ميدهد.
وي در ادامه با اشاره به اين كه "يوحنان" در اين كتاب، هر كدام از شاعران بزرگ كلاسيك ايران را در غرب به عنوان مظهر يك جريان معرفي كرده است، يادآور شد: براي مثال، حافظ از سويي مظهر "رومانتيسيسم" و از سويي مظهر "تراتسندنتاليسم" (تعاليگرايي) معرفي شده است. سعدي نيز مظهر "خردگرايي" و "آزادي" است. غربيها سعدي را به عنوان ماكياول شرق، البته در معني مثبت آن ميشناسند. يعني در مقام فردي كه اصول حكومت داري را آموزش ميدهد.
تميمداري به دو نوع انسان در تاريخ غرب پرداخت و خاطرنشان كرد: در اروپا معتقد بودند كه تنها خاندان اشراف ميتواند انسان مفيد تربيت كند و از اين جا به آموزه انسان Educational رسيده بودند. يعني انساني اشرافي كه تحت آموزش تبديل به فردي مفيد ميشود. اما آنها پس از مواجه شدن با آثار ادب فارسي و به ويژه «تذكره الاولياء» عطار، به نوع ديگري از انسان به نام انسان حادثهاي برخورد كردند. اين انسان در رونسانس اروپا خيلي تاثير داشت.
وي انسان حادثهاي را فردي معرفي كرد كه تحت تاثير يك رويا، شنيدن يك آيه يا رخ دادن واقعهاي خاص، كاملا دگرگون ميشود و نمونه آن را در شرق، "فضيل عياض" معرفي كرد كه سارقي بود كه با شنيدن يك آيه عارف شد. اين استاد ادبيات فارسي نمونه غربي اين انسان را نيز "ژان والژان" در رمان «بينوايان» ويكتور هوگو خواند كه دزدي بود كه تحت تاثير روبهرو شدن با رفتار صحيح يك كشيش، به كلي تغيير كرد و تبديل به انساني خوب شد.
تميمداري در پايان به شكلگيري انجمنهاي متعدد در انگلستان پس از ترجمه رباعيات خيام به زبان انگليسي اشاره كرد و افزود: پس از ترجمه رباعيات توسط "فيتزجرالد" به انگليسي، مذهبي به نام «مذهب يا آيين رباعيات» در انگلستان ايجاد ميشود و اين نكتهاي بسيار عجيب است كه چگونه يك شاعر فارسي زبان، منشا تشكيل مذهبي خاص در كشوري ديگر و آن هم انگلستان ميشود.
وي حافظ را مهمترين شاعر از نظر ميزان تاثيرگذاري در ادبيات انگلستان و امريكا معرفي كرد و در پايان گفت: پس از حافظ، شاعراني چون سعدي، خيام، فردوسي و نظامي، از اين نظر جايگاههاي بعدي را دارند.
در ادامه اين نشست، علي عبداللهي مترجم زبان و ادبيات آلماني به سه دوره مختلف در تبادلات ادبي ايران و آلمان اشاره كرد و گفت: نخستين بار حدود 500 سال پيش در سال 1656، هياتي آلماني از طريق روسيه وارد ايران ميشود و بدينگونه دورهاي 50 ساله در آشنايي آلمان با ادبيات فارسي آغاز ميشود.
وي "آدام اولاريوس" و "پاول فلمينگ" را مهمترين اعضاي اين هيات معرفي كرد و گفت: اولاريوس سفرنامهاي از اين سفر نوشت كه به فارسي ترجمه شده و از مهمترين منابع شناخت دوره صفوي محسوب مي شود. فلمينگ نيز اشعار زيادي متاثر از ادبيات و فرهنگ ايران نوشت.
به گفته عبداللهي ، اولاريوس نخستين كسي بود كه در 1666 ميلادي گلستان و سپس بوستان سعدي را به زبان آلماني ترجمه كرد. پس از او تا مدتي در اين رابطه فرهنگي فترت ايجاد ميشود تا اين كه سرانجام در قرن 19، شيفتگي خاصي در ادباي آلماني چون "گوته" نسبت به ادبيات فارسي به وجود ميآيد.
وي، "فون هامر پوركستال" و پس از او "روكرت" را از مهمترين افرادي خواند كه در معرفي ادب فارسي به آلماني زبانها نقش داشتهاند. براي مثال گوته تحت تاثير ترجمه پوركستال بوده است كه البته ، به گفته اين مترجم، ترجمه خوبي از حافظ نيست.
عبداللهي ، روكرت را مهمترين فرد در معرفي ادبيات فارسي در آلمان عنوان كرد و يادآور شد: او به حدود 40 زبان مسلط بوده و از آنها آثاري را به آلماني ترجمه كرده است. به گفته "آن ماري شيمل" هنوز نيز بهترين ترجمهها از ادبيات فارسي در زبان آلماني متعلق به روكرت است.
نظر شما