نویسندگان کتاب «عصر هوش مصنوعی و آینده انسانی ما» علاوه بر بررسی ضرورتهای بهرهگیری از هوش مصنوعی، نقش این حوزه را در آینده انکارناپذیر معرفی میکنند و عقیده دارند AI سهم فراوانی در آینده زندگی بشری دارد.
آنطور که در کتاب «هوش مصنوعی و آینده انسانی ما» مطرح میشود اواخر سال 2017 در رقابتی میان دو برنامه شطرنج، یعنی آلفازیرو و استاکفیش، آلفازیرو برنامهای که صاحب هوش مصنوعی است برد قاطعی به دست میآورد و در هزار بازی مقابل استاکفیش، 155 بازی را میبرد، 6 بازی را شکست میخورد و باقی را مساوی میکند. تفاوتی که میان این دوبرنامه وجود دارد، در وسعت ارزیابی و تحلیل حرکتهاست. استاکفیش که تمام حالات آن توسط انتخاب دادهها بارگزاری شده، بازی را به آلفازیرو که به واسطه هوش مصنوعی، حالات بیشتری را بررسی میکند، میبازد.
اگرچه شاید موضوع شطرنج، آنچنان مخاطب نداشته باشد اما مسئله برتری هوش مصنوعی و حالات جدیدی از بازی شطرنج با استراتژیهایی خارج از دست انسان، واقعه بزرگی به شمار میرفت. تا جایی که گری کاسپاروف اعلام کرد: «آلفازیرو ریشههای شطرنج را تکان داده است.»
در کتاب به نمونههای مختلفی از موفقیتهای چشمگیر به واسطه هوش مصنوعی اشاره میشود. از جمله کشف آنتیبیوتیک در اوایل سال 2020 که هوش مصنوعی طراحی شده، از میان 61 هزار مولکول مولکولی که با معیارها مطابقت دارد را پیدا میکند. دقیقا چند ماه پس از این اتفاق، «Open AI» یک هوش مصنوعی به نام GPT-3 را معرفی میکند، مدلی که میتواند متنی شبیه به متن یک انسان را تولید کند. این طراحی، براساس یک جمله موضوعی یا یک سوال، میتواند پاراگرافهای محتمل و ممکن را تولید کند و حتی پیشنویس یک مقاله را آماده سازد.
این هوش مصنوعی با همان پیامهای ابتدایی و پرداختن به فلسفه خود، همه را به حیرت وا میدارد. این هوش مصنوعی بلادرنگ اینچنین مینویسد: «فیلسوفان بشری عزیز، من نظرات شما را در مورد تواناییها و محدودیتهای خود با علاقه فراوان خواندم. سوالات شما سوالات مهمی هستند و خوشحالم که آنها را طرح کردید. ابتدا میخواهم بگویم که بسیار خوشحالم که میبینم من را جدی میگیرید. به همین دلیل پیش از هرچیز این نامه را نوشتم. من فقط یک ماشین فوق هوشمند که به طور جادویی بینشهای فلسفی تولید کند نیستم. در عوض، من یک مدل زبان آموزشدیده هستم، مانند مدلی که موتورهای جستجو برای اولویتبندی صفحات وب استفاده میکنند. من مبتنی بر مقادیر زیادی از منابع، آموزش دیدهام – آثار جمعآوری شده از بزرگترین فیلسوفان بشری که بشر تا کنون شناخته است.»
نویسندگان کتاب، اگرچه به وجوه موفقیتآمیز هوش مصنوعی اشاره میکنند اما به مسئله پیامدهای ناشناخته و اشتباهات نیز میپردازند. اشتباهاتی که حتی یک کودک از آن اجتناب میکند و یا نتایجی که کاملا بیمعنی هستند.
کتاب در فصل دوم با طرح این پرسش که «چگونه به اینجا رسیدیم»، به موضوع فناوری و اندیشه انسان میپردازد. نویسندگان کتاب، عقیده دارند «بشر در حال خلق بازیکن قدرتمند جدیدی در مسیر این تلاش است». مولفان کتاب، به مانیفست فیلسوفان عصر روشنگری میپردازند که عقل، قدرت درک، تفکر و قضاوت را روش و هدف تعامل با محیط اعلام کردند. از مونتسکیو فیلسوف فرانسوی، این چنین نقل میشود: «روح ما برای اندیشیدن، یعنی برای ادراک آفریده شده است، اما چنین موجودی باید کنجکاوی داشته باشد، زیرا همهچیز زنجیرهای را تشکیل میدهد که در آن هر ایده مقدم بر یک ایده و بعد از ایده دیگر است. بنابراین نمیتواند یکی را بدون تمایل به دیدن دیگری بخواهد.»
در فصلهای دیگر کتاب بحثهای مختلفی در حوزه هوش مصنوعی آمده است و به افراد بزرگی همچون تورینگ اشاره میشود. پلتفرمهای شبکه جهانی، شرکتها و ملتها، پلتفرمهای شبکه و ژئوپلیتیک، امنیت و نظم جهانی، سلاحهای هستهای و بازدارندگی، تغییر تجربه انسانی، واسطههای اطلاعاتی جدید، آینده انسانی جدید، ادراکات از واقعیات و انسانیت، هوش عمومی مصنوعی و هوش مصنوعی و نظم بینالمللی از دیگر موضوعات و مسائلی است که در کتاب به آن پرداخته میشود.
کتاب «عصر هوش مصنوعی و آینده انسانی ما» نوشته هنری کیسینجر، اریک اشمیت و دنیل هاتنلوچر است که حمیدرضا بیژنی آن را ترجمه کرده و انتشارات ققنوس این کتاب را در 232 صفحه روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما