این تحمیل میتواند مستقیم باشد: تو باید پزشک شوی... مهندس که بشوی باید خانه جدیدمان را خودت درست کنی... آرزو دارم تو هم مانند عمویت خلبان خوبی بشوی... .
یا غیر مستقیم: میبینی پزشکها چقدر خوب پول درمیآورند...؟ همیشه آرزو داشتم یک خلبان بشوم ولی نتوانستم... خوش به حال همسایه! پسرش توانست در آزمون وکالت قبول شود... .
به خاطر همین صحبتها و البته رویاپردازیهای دوران کودکی، از هر دانشآموزی بپرسی که میخواهی چه کاره شوی؟ فورا شغل آیندهاش را میگوید و اتفاقا بیشترشان هم میخواهند پزشک شوند (با تعیین تخصص) یا مهندس، معلم یا خلبان. به این ترتیب سالهای کودکی و نوجوانی در رویای شغلی سپری میشود که هیچ دورنمای مشخصی برای رسیدن به آن وجود ندارد. فراتر از دورنما، اساسا هیچ تضمینی وجود ندارد که آنچه با عنوان شغل آینده در ذهن فرزندانمان بارگذاری میشود، با مختصات فکری، ذهنی، جسمی و علایق فردی آنها در آینده همخوانی خواهد داشت یا خیر؛ علاوه بر این مشخص نیست که آیا شرایط لازم برای رسیدن به آن هدف، محقق خواهد شد؟
ای کاش والدین یاد بگیرند به جای اینکه مدام ایجاد رویا و آرزو در فرزندان خود کنند و مدام به آنها بگویند تو هر چه را بخواهی با تلاش و کوشش به دست میآوری و بهجای القا کردن شغل خلبان و پزشک و مهندس به فرزندان خود و با این عناوین صدا زدن آنها و به جای این سؤال که میخواهی در آینده چکاره شوی؟، از آنها بپرسند: میخواهی در بزرگسالی چه جور آدمی شوی و دوست داری چه کارهایی در زندگیات انجام دهی تا خوبی و مهربانیات را به دیگران نشان دهی؟
این سؤال به جای تعیین شغل کودک، باعث میشود آنها ارزشهای اخلاقی زیادی را از همان کودکی یاد بگیرند و در بزرگسالی وقتی حقوقدان یا سیاستمدار، پزشک، مهندس و... شدند به فکر انجام کارهای نادرست و از زیر کار در رفتن نباشند؛ بلکه در هر شغل و کاری که هستند بسیار مسئولیتپذیر، کوشا و تلاشگر باشند.
با تعیین شغل آینده کودک، معنای زندگی برایش ملموس نخواهد بود؛ بنابراین چقدر خوب است والدین به جای ساختن رویا از شغل آینده کودک، یک تصویر واقعی بسازند و به فرزندان خود آموزش دهند که آنها فقط و فقط میتوانند مواردی را کنترل کنند که تحت کنترل آنها باشد.
برای ساختن تصویر واقعی از شغلها و حرفههای مختلف، کتابها به کمک والدین آمدهاند. بچهها با خواندن کتاب شغلهای مختلف، محل کار، نوع کار، تخصصهای موردنیاز برای هر شغل و... میآموزند. علاوهبر این، در روند مطالعه با استعدادهای خودشان هم آشنا میشوند که همین موضوع باعث میشود از همان کودکی به صورت هدفدار به سمت شغلی که دوست دارند و در آن استعداد دارند، قدم بردارند.
یکی از این کتابها مجموعه «کی چهکار میکنه؟» است که کتابهای مهتاب (واحد کودک و نوجوان انتشارات محراب قلم) منتشر کرده است. در حال حاضر هفت جلد از این مجموعه با نامهای «پزشک»، «دندانپزشک»، «دامپزشک»، «کارگر ساختمانی»، «آتشنشان»، «کتابدار» و «معلم» منتشر شده است. در این گزارش به صورت مختصر به معرفی سه عنوان کتاب از این مجموعه میپردازیم.
کتاب «آتشنشان» نوشته جینا بلیساریو با تصویرگری اِد مایر است. این کتاب را حسین فراهانی ترجمه کرده است.
بچههایی که کنجکاو هستند و میخواهند بدانند کامیونهای آتشنشانی چطور کار میکند؟ یا درباره لباسهای آتشنشانی یا شیلنگها و نردبانهای آنها اطلاعات بدست آورند باید با این کتاب همراه شوند. بچهها در این مسیر تنها نیستند و با جیمِ آتشنشان که در اداره آتشنشانی کار میکند، این راه را طی میکنند. جیم میداند چگونه به انواع مختلف موقعیتهای اضطراری رسیدگی کند. جیم به گروهی از کودکان نشان میدهد چگونه کارش را انجام میدهد.
کتاب «معلم» نوشته بریجت هیوز با تصویرگری کایل پولینگ است. این کتاب را حسین فراهانی ترجمه کرده است.
قبل از خواندن این کتاب اول یک سؤال دارم: به نظر شما وایتبردها، کامپیوترها و برچسبها و اینها چه چیزهای مشترکی دارند؟ باید بگویم همه آنها ابزارهایی هستند که خانم کرافورد در کارش استفاده میکند. شاید بپرسید که خانم کرافورد کیست؟ بله. او معلم کلاس چهارم است. او گروهی از دانشآموزان را دعوت میکند به کلاسش بروند. خانم کرافورد به آنها نشان میدهد با چه روشهایی به دانشآموزان کمک میکند تا درسهایشان را یاد بگیرند.
کتاب «کتابدار» هم نوشته جینا بلیساریو با تصویرگری اِد مایر است. این کتاب را نیز حسین فراهانی ترجمه کرده است.
اگر شما بخواهید درباره یک موضوعی تحقیق کنید یا حتی درباره آن بدانید، باید کجا بروید؟ مثلا کنجکاوید درباره دایناسورها بدانید یا درباره موسیقی یا آتشفشانها. بعضی از شماها اینترنت را پیشنهاد میکنید. شاید جستوجو در اینترنت پیشنهاد خوبی باشد؛ اما گاهی اوقات در بعضی از سایتها ممکن است اطلاعات غلط نوشته شده باشد! پس بهترین و مطمئنترین روش چیست؟
بله. بهترین روش کتابخواندن است. آقای فیلد کتابدار است. او میداند چگونه میتوان درباره انواع چیزهای جالب اطلاعات به دست آورد. او به دانشآموزان کلاس خانم ریوز نشان میدهد چگونه از کتابخانه استفاده کنند. بیایید ببینیم خود کتابدارها چه میگویند.
نظر شما