تیمور آقامحمدی، نویسنده و داستاننویس سه اثر تألیفی و سه اثر ترجمه را برای مطالعه در تعطیلات نوروزی به مخاطبان پیشنهاد داده است.
رمان «کارخانه اسلحهسازی داود داله» داستان نوجوانی به اسم داوود داله را روایت میکند. داله به معنای دوشاخهای به شکل ۷ است که برای تیرکمان سنگی مورد استفاده قرار میگیرد. شخصیت اصلی داستان دالهای در اختیار دارد اما سایر ملزومات تیرکمان سنگی را ندارد و چون دائماً در حال جمعآوری داله است به این نام مشهور شده است.
زمان روایتهای این رمان مربوط به جنگ ۸ساله ایران و عراق است. درواقع روایت کودکان و نوجوانانی است که فضای جنگ را در زندگیشان تجربه کردهاند. در کتاب کارخانه اسلحهسازی داوود داله از شیطنتها، شیرینکاریها و ترسهای این نوجوانان آگاه میشوید و داستانهای جذابی دراینباره میخوانید.
کتاب «کابوسهای خندهدار» رمانی بسیار جذاب است. شاهآبادی در این رمان ماجرای شکلگیری گروه تقلیدچی حبیبسلمونی را از زبان پسر نوجوان او، عطا، تعریف میکند؛ ماجرایی که طنز غمانگیزی دارد و از قدرت هنر و تاریخ مبارزه میگوید. او از دوران قاجار و قحطی بزرگ در ایران مینویسد و گروه تقلیدچی حبیبسلمونی که خانوادگی نمایش روحوضی اجرا میکنند. داستانی تاریخی و کمیتاقسمتی معمایی و جنایی. خواندن این داستان برای طرفداران مجموعهی دروازهی مردگان، علاقهمندان به تاریخ ایران، هنرهای نمایشی و تئاتر و هواداران داستانهای معمایی و جنایی تجربهای نو و لذتبخش خواهد بود.
این اثر تعلیق بسیار جالبی را طراحی کرده است که خواننده را تا به آخر با پلات داستان همراه می کند. در عین ساده بودن ماجراها اما بسیاری از این رویداد میتوانند برای خواننده نفسگیر باشند. عدهای از شخصیتها ناگهانی پیشنهاداتی را مطرح میکنند که میتواند کشش داستان را برای خواننده بیشتر کند.
«اعترافات کاتب کشتهشده» در هفت بخش نوشته شده که نویسنده نام خیمه را به هر یک از آنها داده است. این هفت خیمه به واقعه عاشورا و اتفاقاتی که در آن روز افتاد، بهعنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین وقایعی میپردازد که در تاریخ اسلام بهوقوع پیوسته است. این رمان قصه جوانی است که پدرش روزی کاتب اعظم دربار معاویه بوده و حالا او در پیش از ظهر عاشورا در خیمهای است که کاتبانش گزارش جنگ را برای یزید مکتوب میکنند. هر کدام از آدمهای درون خیمه قصهای هولناک به موازات واقعه اصلی روایت میکنند؛ قصهای که پرده از راز عاشورا برمیدارد. همچنین در این رمان خطری بزرگ پسر کاتب اعظم را تهدید میکند. رمان «اعترافات کاتب کشتهشده» پر از شخصیت و فضاست؛ دو عنصر بصری پررنگ که در کل داستان امتداد یافته است.
آقامحمدی همچنین سه داستان ترجمه را معرفی کرد و گفت: خواندن سه داستان ترجمه به نامهای «همین حوالی» اثر جومپا لاهیری، «بیتفاوتی دلنشین دنیا» نوشته پتر اشتام و «آتشبازی» ریچارد فورد به کودکان و نوجوانان پیشنهاد میکنم. خواندن داستان کوتاه «همین حوالی» همراه شدن با تجربه نوشتاری زنی نویسنده است که میان فرهنگهای مختلف مسیرهایی را طی کرده و داستانی نوشته که تا مدتها تأثیر آن در خوانندهاش میماند.
وی افزود: همچنین رمان «بیتفاوتی دلنشین دنیا» برای این جذاب است چون پیوسته شخصیتهایش را در حصار نوستالژی و سردرگمی میان فضا و زمان، محدود میکند. در «بیتفاوتی دلنشین دنیا» خبری از پیرنگ پیچیده و شهود تکاندهنده نیست؛ در عوض نویسنده و شخصیتها روی زمین لرزان و سست روابط انسانی ایستادهاند و کلاف گذشته و اکنون را دست به دست میکنند.
نویسنده کتاب «رونی یک پیانو قورت داده» درباره داستان «آتشبازی» گفت: این داستان از هشت داستان مجزا تشکیل شده است و هر داستان قصه آدمهاست. قصه آدمهایی که اغلب جاماندهای در گذشتهشان دارند. در این کتاب نویسنده طبقات جامعه را به زیبایی به تصویر میکشد و روایت روابط انسانی را خوب بلد است. به همین منظور خواندن این کتاب را پیشنهاد میکنم.
نظر شما