تاثیر «جامعهشناسی و دینامیسم اجتماع» بر جریانهای روشنفکری/ یادداشت اسدالله نقدی به مناسبت درگذشت دکتر علیاکبر ترابی
اسدالله نقدی به مناسبت درگذشت دکتر علیاکبر ترابی در سایت انجمن جامعهشناسی ایران یادداشتی نوشته است. به گفته وی کتاب «جامعهشناسی و دینامیسم اجتماع» ترابی را به عرصههای بیرون دانشگاه در حوزه اجتماعی معرفی میکند و جریانهای روشنفکری و حتی سیاسی از این اثر، تاثیر بسیاری گرفتند.
استاد ترابی دانشآموخته دانشگاه سوربن فرانسه در رشته فلسفه و جامعهشناسی بود که تا درجه علمی استادی در دانشگاه تبریز به آموزش دانشجویان جامعهشناسی پرداخت و در حوزههای گوناگون جامعهشناسی از جمله در حوزههای تخصصی جامعهشناسی ادبیات و هنر، مطالعات و آثار ارزشمندی را از خود برجای گذاشت. نخستین تالیفات این استاد گرانقدر به بیش از 50 سال پیش بازمیگردد و طی دهههای اخیر نیز تلاشهای علمی ایشان تداوم یافت.
اسدالله نقدی در سایت انجمن جامعهشناسی ایران به مناسبت درگذشت استاد دکتر علی اکبر ترابی یادداشتی را به شرح زیر نوشته است:
«جامعهشناسی به تعبیر اگوست کنت از پیچیدهترین دانشهای بشری است زیرا به دنبال فهم تحولات جامعه یا به تعبیر زندهیاد دکتر ترابی «دینامیسم اجتماعی» است. معلم بودن برای چنین شاخهای از علم خود کار سترگتر و دشوارتری است و پرواضح است که همگان از پس آن بر نمیآیند یا حداقل بهخوبی از عهده چنین رسالت سنگینی برنمیآیند!!
علیاکبر ترابی از شمار نخستین ایرانیانی بود که در رشته جامعهشناسی از مهد این علم کشور فرانسه و از دانشگاه خوش آوازه سوربن، دکترا در گرایش جامعهشناسی و فلسفه علوم دریافت کرد. دانشگاه تبریز که در سال ۱۳۲۵به عنوان دومین دانشگاه قدیمی ایران شروع به فعالیت کرده بود، مقصد ترابی جوان پس از بازگشت به ایران بود. وی به استخدام این دانشگاه درآمد و تا سال 1359 در دانشگاه تبریز سمت استادی داشت.
مطالعه حوزههای علاقهمندی و قلمفرسایی او نشان میدهد که ترابی بهراستی «انسان جامعالاطرافی» بود. علاوه بر ردای معلم دانشگاه او از تبار پژوهشگرانی چون غلامحسین ساعدی و جلال آل احمد و... بود. بسیاری در ذکر اوصاف شخصیتی این معلم جامعهشناسی او را آزاد خواه، ژرف اندیش، مردم دوست، ترقی خواه و با درک بالا از مسائل اجتماعی و جامعه، ادبیات و تاریخ ایران دانستهاند.
پرورش و بالندگی او در «شهر و مهد مشروطهخواهی و نوگرایی» یعنی تبریز بر بافت فکری این متفکر بسیار موثر بوده است و البته زمانه او و جوانیاش که مصادف با روی کار آمدن پهلوی اول و سپس درک دوران شهریور 1320 و سپس مبارزات دکتر محمد مصدق و نهایتاً کودتای 28 مرداد و در ادامه دوران انقلاب سفید و دیگر تحولات اجتماعی ایران در کنار دستاورد تحصیل در یکی از معتبرترین مراکز دانشگاهی آن روز اروپا همراه با دغدغههای شخصی او را وارد حوزه روشنفکری و تلاشهای ادبی نیز کرد.
بزرگان جامعهشناسی ایران چون دکتر صدیقی پدر جامعهشناسی و دکتر آریانپور همیشه از دکتر ترابی به نیکی و احترام نسبت به مقام علمی و قلم و قدم های موثر او یاد کردهاند: «دانشمند عزیز و محترم: پس از عرض سلام و ارادت، نامهای که همکار ارجمند آقای دکتر شاپور راسخ پس از مطالعهی کتاب سودمند «مبانی جامعهشناسی» تألیف جنابعالی به حقیر نوشتهاند، تقدیم میدارد و مزید توفیق آن دانشمند گرامی را در خدمت به علم خواهان است. ارادتمند غلامحسین صدیقی 1341»
اگر چه دکتر ترابی در کنار زندهیاد امیرحسین آریانپور و در «خانواده علوم اجتماعی ایران» بیشتر به مبدع و مولف جامعهشناسی ادبیات و هنر شهره است اما دامنه تتبع و تحقیق ایشان بسیار گسترده است.
برای دانش اجتماعی نوپای ایران حوزههای فعالیت دکتر علی اکبر ترابی بسیارمهم و مغتنم است و جهتگیری «معرفتاندیشانه» او را نشان میدهد. فلسفه علوم یکی از این روزنههاست که وی آن را پایهگذاری میکند. شاید بتوان ادعا کرد که کتاب «فلسفه علوم» استاد در شمار نخستین تلاشها در این زمینه در ایران است.
از دیگر حوزههای علوم اجتماعی که شاهد درخشش قلم و قدم ایشان هستیم در حوزه مردمشناسی است ؛ درسنامه «مردمشناسی» از دستاوردهای ایشان برای انسان شناسی و مردشناسی ایران است. مطالعه ادیان و مذاهب از دیگر مشغلههای فکری استاد بوده و کتاب ارزشمند «نظری به تاریخ ادیان» حاصل زحمت ایشان در حوزه جامعه شناسی دین بهحساب میآید.
شناخت علمی زندگی اجتماعی و درک قوانین تحول آن از دیگر حوزههای مورد عنایت دکتر ترابی است و در این حوزههای تحصصیتر جامعهشناسی نیز ایشان صاحب آثار ارزشمندی است که میتوان به برخی از مهمترین آنها اشاره کرد «مبانی جامعهشناسی»، «شناخت علمی جامعه»، «جامعهشناسی روستایی» و «جامعهشناسی تبلیغات».
اما شاید برای بسیاری از دانشآموختههای علوم اجتماعی ایران در کنار آثار مربوط به جامعهشناسی ادبیات و هنر دکتر ترابی کتاب «جامعهشناسی و دینامیسم اجتماع» اثری است آشنا؛ موثر و متمایز.
این کتاب در میان آثار نویسندگان سرآمد و مشهور و پرخواننده در دهه پنجاه شمسی در ایران است. اثری که ترابی را به عرصههای بیرون دانشگاه در حوزه اجتماعی معرفی میکند و جریانهای روشنفکری و حتی سیاسی از این اثر، اثرات بسیار گرفتند. در عین حال همین اثر نیز سبب برخی نقد و اشارات به گرایشات و تحلیلهای متمایل به دیدگاههای چپ در اندیشه او را برجسته کرد. اما وی سعی کرد بیشتر یک آکادمیسین بماند بیرون از دایره تنگ صبغه های فکری و ایدئولوِیک.
از دیگر دلمشغولیهای دکتر ترابی تتبع و تحقیق در میراث فرهنگی؛ فولکلور غنی و زبان و ادبیات آذربایجان بود. او با نام ادبی و شعری «حلااج اوغلو» در این عرصه فعال بود. تنها برای نمونه میتوان به مجموعه شعر «ائینالی، ائل دایاغی، تبریز گوٍنش یٌوردو» اشاره کرد. این منظومه و اشعار صمیمی و پربار در وصف تبریز (شهر آفتاب) و آذربایجان: سرزمین صلح و دوستی، مبارزه و پایمردی سروده شده است. کتاب مجموعه شعر «ائینالی، ائل دایاغی، تبریز گوٍنش یٌورد منظومهای شبیه حیدربابای شهریار است.
یکی از شاخصههای آثار ترابی که بیانگر تناسب محتوای آثار با نیازهای زمانه، داشتن نسبت وثیق با مسائل روز جامعه در کنار تحلیل کارشناسانه را نمایان میسازد تعدد نشر هر یک از آثار ایشان است بهویژه آثار مرتبط با تحولات اجتماعی و ادبی و ادیان او بارها به زیور چاپ مجدد آراسته شدهاند و این خود نشان اشتیاق خوانندگان و اقبال مخاطبان به تببینهای موشکافانه، شکار موضوعات خلاقانه و تلفیق دانش، بینش و مسئولیت اجتماعی در نگاه این معلم به تمام معناست.
سخن آخر درباره استاد فقیر روانشاد علیاکبر ترابی را با ذکر چند خاطره از نزدیکان و شاگردان اختصاص میدهم زیرا به گمانم «بهترین توصیف هر معملی» را میتوان از زبان شاگردان و آنانی در حلقه درس او زانوی یادگیری زده باشند، شنید و شناخت:
یکی از مشتاقانش مینویسد: «روزی به عنوان درد دل به نگارنده چنین فرمودند: به علت نوشتن زیاد، انگشتانم دیگر قادر به گرفتن مداد و خودکار نیستند، به دکتر مراجعه کردهام. ضمن نوشتن نسخه، سفارش کردند که مدّتی از نوشتن خودداری کنم. به شوخی جواب دادم: مقدار دارو را زیاد کنید، این کار (ننوشتن) را از من نخواهید!!» و نقلی دیگر از شاگردان استاد: در سال 1355 در دانشگاه تبریز من و 15 نفر دیگر درس جامعه شناسی استاد ترابی را داشتیم ولی بعلت استقبال سایر دانشجویان کلاس در امفی تاتر دانشکده با حدود 200 نفر (بصورت مهمان ) برگزار میشد.
روشن خیاوی از دیگر شاگردان استاد زندگی او را «شاهکار» دانسته و میگوید: «استاد گرانقدر دورهی دانشگاهم، جناب دکتر علیاکبر ترابی (حلاجاوْغلو)… این استاد بزرگوار زندگیشان در نوع خود شاهکاری میتواند باشد، در طول سالیان پرتلاش تعلیم و تدریس خود تأثیر بسیار ارزنده و قاطعی در تکوین اندیشه و جهاننگری نسلی از جوانان جامعه داشتند. جامعهی ما از خیلی جهات مدیون استاد دکتر ترابی است. من به عنوان یکی از شاگردان ایشان در لحظه لحظهی زندگی خود تأثیر و حتی حضور استاد را حس میکنم و از این بابت بر خود میبالم!
یادش گرامی و روانش قرین رحمت.»
برخی از مهمترین آثار زندهیاد دکتر علیاکبر ترابی:
مبانی جامعهشناسی انتشارات چهر تهران، 1341
فلسفه علوم. تهران انتشارات امیر کبیر1347
درسنامه مردم شناسی
نظری به تاریخ ادیان(از لحاظ فلسفه، جامعهشناسی، تاریخ ادیان و مذاهب)
جامعهشناسی و دینامیسم اجتماع انتشارات نوبل تبریز (چاپهای مکرر)
شناخت علمی جامعه
جامعهشناسی روستایی
جامعهشناسی تبلیغات
مکاتب جامعهشناسی معاصر
فلسفه سیاسی، نخستین خاستگاه نظری جامعهشناسی معاصر دانشگاه تبریز 1356
جامعهشناسی در ایران امروز 1357
جامعهشناسی و ادبیات
جامعهشناسی ادبیات فارسی
جامعهشناسی هنر و ادبیات (مثلث هنر)
مجموعه شعر «ائینالی، ائل دایاغی، تبریز گوٍنش یٌوردو) » ائینالی پشتوانه مردمم؛ شهر آفتاب تبریزم) 1364
مقالات:
ضرورت تاریخی و نقش شخصیت در تاریخ 1347
تغییرات اجتماعی، ترقی و توسعه اجتماعی 1384
تغییرات اجتماعی و ضرورت و اتفاق - آیندهنگری و برنامهریزی اجتماعی 1384
نظرات