فریندخت زاهدی،درام شناس و پژوهشگر تئاتر میگوید: ژانرهای متداول در ایران ژانرهایی است که به آن پست دراماتیک میگوییم که از شاخههای آن میتوان به ژانر پرفورمنس اشاره کرد. بعضی کارها صرفا پرفورماتیو است و آنچه الان ارائه میشود نشاندهنده گرایش جهانی به این هنر است
مختصری درباره هدف و انگیزه خود از نگاشتن کتاب «رویکردهای نوین در خوانش آثار رادی» توضیح دهید و همچنین به لزوم انتشار چنین کتابهایی و آشنا کردن نسل جدید با آثار نویسندگان دورههای پیشین نیز اشاره فرمایید.
ما در طول 150 سال گذشته ادبیات نمایشی داشتیم و متاسفانه این شاخه از ادبیات که از مهمترین شاخههای ادبیات جهان است در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. حتی در کتابهای ادبیات معاصر هم کمتر صحبتی از ادبیات نمایشی میشود که نوعی بیتوجهی ناشی از عدم آگاهی به این ژانر بسیار بسیار مهم ادبی است. من سعی کردم با توجه به اینکه مسئول هیئت علمی بنیاد رادی هستم نگاه متفاوت و جدی به آثار رادی را در این کتاب ارائه کنم و ضمن تدریس نگرشهای جدید به آثار ایرانی با تکیه بر آثار اکبر رادی این کتاب را گردآوری و تالیف کنم. این کتاب برای جلب توجه جوانها و علاقهمندان تئاتر است که بدانند سرمایههای ادبی خودمان در حوزه نمایش تا چه اندازه حائز اهمیت هستند و چقدر لایههای مهم فلسفی، اجتماعی، روانشناختی و فکری در اینها هست که در صورت تحقیق و تفحص در آثار نمایشی نمایشنامهنویسان ایرانی میتوانیم بسیاری از زاویههای ناشناخته فرهنگ خودمان را در دورههای مختلف تاریخی شناسایی کنیم. این کتاب درواقع بخشی از آن مجموعه مقالاتی است که از پروژههای پایان تحصیلی دانشجویان من به دست آمده است. من دانشجویانم را که پایاننامهشان درباره رادی بود را به یک سمینار یکروزه دعوت کردم تا مقالههای مستخرج از تز خود را ارائه کنند؛ آن هم با نگرشهای زیباشناختی کاملا متفاوت. این کار برای این بود که نشان بدهیم آثار رادی تا چه اندازه قابلیت نقادی با نگرشهای مختلف از نظر زیباییشناختی دارند. در نهایت مجموع آنچه خودم نوشته بودم و نتیجهای که از سمینار حاصل شد را مورد بازبینی قرار و شکل علمیتر به آن دادم و همچنین از همکاری دانشجویانم نیز بهرهمند شدم. در نهایت نتیجه آن را در این کتاب ارائه دادیم تا نشان دهیم که آثار ادبی خودمان که رادی یکی از بهترینهای آن است- با توجه به اینکه 50 سال نمایشنامهنویسی کرده و روی سبکهای مختلف تجربه داشته- چقدر لایههای جذاب و قابل تأملی دارد که ناشناخته مانده و محققین را متوجه کنیم که نمیتوانند از یک شاخه ادبی با این اهمیت بهراحتی بگذرند و در تحلیل ادبیات معاصر ایران ادبیات نمایشی را نادیده بگیرند.
رادی از نمایشنامهنویسان غرب بسیار تاثیر پذیرفته است اما در عین حال خیلی هم ایرانی مینویسد در حالی که نمایشنامهنویسان جدید از غرب تاثیر میگیرند و غربی مینویسند و کمتر ایرانی بودن در آثارشان به چشم میآید دلیل این تفاوت را در چه میبینید؟
من با بخش اول صحبت شما خیلی موافقم. رادی متاثر از ادبیات نمایشی جهان هست اما با بخش دوم آن خیلی موافق نیستم. تیم نمایشنامهنویسان حرفهای امروز ما نمایشنامه ایرانی مینویسند با اینکه تحصیلات آکادمیک دارند و با ژانرها و ساختارهای متفاوت مینویسند اما نوشتههایشان برگرفته از فرهنگ ایرانی است. اما اگر منظورتان ویژگیهای بومی آثار رادی است بله با شما موافقم. نویسندگان جدید ما تا آن حد بومینویسی نمیکنند و در آثار رادی ویژگیهای بومی زیاد است. نویسندگان امروز ما خواه و ناخواه تحت تاثیر ژانرهای جدید نمایشی هستند و از سبکهای مختلف استفاده میکنند. ما دیگر رئالیستنویسی را به آن صورت که رادی مینوشت در هیچجای جهان متداول نمیبینیم از جمله در ایران. ژانرهای متداول در ایران ژانرهایی است که به آن پست دراماتیک میگوییم که از شاخههای آن میتوان به ژانر پرفورمنس اشاره کرد. بعضی کارها صرفا پرفورماتیو است. آنچه الان ارائه میشود نشاندهنده گرایش جهانی به این هنر است که در تمام دنیا شکلی دیگر پیدا کرده است. ما هم بخشی از جهان هستیم و با آنچه که در جهان اتفاق میافتد مواجه میشویم. امروزه با توجه به گسترش ارتباطات، چاپ زیاد نمایشنامهها و ترجمههای متعدد، اجراهای زیاد و متنوعتر، رفتوآمدهای بیشتر و تقاضای صحنه اوضاع فرق کرده است. تقاضای مخاطب امروز تقاضای 50 سال پیش نیست رادی اگر در دهه 30 و 40 شروع به نوشتن آثار رئالیستی کرد در دهههای آخر عمرش به دلیل مواجه شدن با سبکهای جدید مثلا «خانمچه و مهتابی» سبک او تغییر میکند و این یک امر غیرقابل اجتناب است. معتقدم که تیم حرفهای نمایشنامهنویسی ما خیلی خوب کار و سبکهای مختلف نمایشی را تجربه میکند و وجه ایرانی آن از لحاظ محتوای فکری رعایت میشود. ممکن است ساختار را تحت تاثیر غرب بدانیم حتی بعضی هم خودشان سبکهای متفاوتی ارائه میکنند اما نمیتوانیم بگوییم که غیر ایرانی عمل میکنند.
در آثار نمایشنامهنویسی امروز کمتر ارجاعاتی به ادبیات فارسی و ادبیات وطنی خود میبینیم و بیشتر ارجاعات به ادبیات غرب میرسد. به عنوان مثال کمتر اثری داریم که ارجاعی به آثار هدایت یا به عنوان مثال بهرام صادقی داشته باشد. فکر میکنید دلیل این امر چیست؟
ممکن است شاید همین مواجهبودن با رویکرد جهانی مسبب آن باشد. البته این ارجاعات به ادبیات نمایشی غرب داده میشود و نه به ادبیات غرب. شاید به این دلیل است که روی آنها بیشتر کار و تحقیق شده است.
و شاید لزوم انتشار کتاب حاضر هم برای همین باشد. البته رادی هم در زمان خودش آوانگارد بوده است.
هنگام خوانش آثار رادی میبینیم که در دهه و دورهای نسبت به شرایط آن دهه عکسالعمل نشان میدهد. دیدرو در جایی میگوید: «ادبیات حقیقیترین تاریخ است.» تاریخ را میشود تحریف کرد اما ادبیات را نه. ادبیات با تمام ایما و اشاره و استعارهای که استفاده میکند حقیقتی را عریان میکند که در پسزمینه آن قطعه ادبی مشهود است و اینکه ادبیات نمیتواند حقیقت یک دوره را تحریف کند. با مطالعه آثار رادی به تمام تنشهای اجتماعی که در دورهای نگارش اثر وجود داشته پی میبریم و این مسائل در تمام آثار رادی منعکس شده است و این همان چیزی است که در این کتاب آوردهایم. به این صورت که از دیدگاههای اشخاص مختلفی مانند بارت و آدورنو به اثر نگاه کردهایم. این نگاههای متفاوت این امکان را ایجاد میکند تا یک محقق جوان با نگاههای متفاوتی که میتوان یک اثر ادبی را مطالعه کرد آشنا شود، به نظرم لازم است که روی آثار دیگران هم این عمل انجام بشود کسانی مانند بیضائی و ساعدی و ...
اتفاقا همین را می خواستم بپرسم بعد از رادی قصد ندارید سراغ کس دیگری بروید؟
خیر. امسال سال پرمشغلهای داشتم باید روی این کتاب و کتاب «تئاتر خیابانی» کار میکردم و به آن مطالبی میافزودم.
سئوال بعدیام درباره کتاب «تئاتر خیابانی» است به نظرتان میتوان به تئاتر خیابانی به مثابه پله اول فرهنگسازی نگریست و آن را یکجور آینه تمامنمای جامعه دانست تا بتوان بعضی چیزها را در آن منعکس کرد؟
من اولین چاپ «تئاتر خیابانی» را حدود 20 سال پیش نوشتم و در واقع انگیزهام را برای نوشتن از دیدن یک اجرا در خیابان گرفتم. دوره فوقلیسانس در دانشگاه یوسیالای روی تئاتر دهه 60 امریکا کار کرده بودم و 6 ماه هم با یکی از همین گروهها تجربه کاری داشتم. وقتی شنیدم در ایران قرار است که تئاتر خیابانی اجرا شود بلافاصله خودم را رساندم اما با نمایش عروسگلی مواجه شدم و زنپوشی که در وسط خیابان میرقصید. فکر میکردم این پدیده جدیدی که من هم روی آن اشراف دارم دارد در ایران باب میشود و خودم را برای دیدنش به آنجا رسانده بودم اما آن یک تئاتر خیابانی نبود. تنها یک نمایش سرگرمکننده به شمار میآمد. تئاتر خیابانی پایه فرهنگی بسیار قوی و فلسفه اجتماعی ـ سیاسی محکمی پشت خود دارد. و همین انگیزه نوشتن من برای فلسفه تئاتر خیابانی شد و اینکه چه مراحلی طی میشود تا تئاتر خیابانی از سالن کلاسیکاش بیرون بیاید و آرام آرام تمام سنتهایی که او را به چهاردیواری صحنه محدود میکرد پس بزند و بتواند از امکانات فضا و مکان استفاده کند. در دورهای در کشورهای مختلف مانند روسیه و آمریکا هم آن را با نمونه نمایشنامهها بررسی کردهام و چند نمونه از صحنههای سیار را نیز ارائه دادهام تا جامعه جوان ما بداند صرفا رفتن به خیابان و جنگولکبازی درآوردن تئاتر خیابانی نیست. تئاتر خیابانی بسیار هدفمند با گرایشات بسیار جدی اجتماعی است و در هر دوره که جامعه دچار معضلات اجتماعی است آنها را به صورت درجا نشان میدهد. این کتاب در آن زمان نوشته شد اما پخش مناسبی نداشت تا امسال که نشر نودا با تغییرات 30 تا 40 درصدی که من انجام دادم بازچاپ شد. علاوه بر این کتاب کتاب دیگری با نام «ساماندهی گروههای نمایشی با شیوههای نوین مدیریتی» نوشتهام تا جامعه جوانی که گروههای نمایشی تشکیل میدهند به بقا، ادامه کار و مدیریت آن توجه داشته باشند.
میتوان گفت که تئاتر خیابانی در ادبیات نمایشی و تئاترهای صحنه ای معمول تاثیر میگذارد یا خیر؟
تئاتر خیابانی اگر واقعا از نظر پایه فکری تأملبرانگیز باشد میتواند تاثیر گذارد. تئاتر دهه 60 امریکا مانند گروههای لیوینگ تیئاتِر، اوپن تیئاتِر، رد اند پاپِت و ... گرایشات سیاسی اجتماعی اساسی داشتند و شیوه اجرایی آنها روی نوشتن آثار پستمدرن بسیار تاثیر داشتهاند. مثلا کارهای داریوفو و همچنین بعضی نویسندگان دیگر مانند کاریل چرچیل را هم میتوان به کارهای تئاتر خیابانی تبدیل کرد و همچنین برخی آثار میتواند از یک تئاتر خیابانی گرفته و تبدیل شده باشد به کاری مانند «سالار زنان» از کاریل چرچیل.
مخاطب این کتابها صرفا دانشجویان تئاتر هستند یا برای عموم هم قابل استفاده است؟
بهنظر من هر علاقهمندی به تئاتر و دانستن در مورد آن مخاطب این کتاب هست و این کتاب صرفا محدود به دانشجویان تئاتر نیست.
چه کارهایی در دست انتشار دارید؟
کتابی به نام «از آئین تا پرفورمنس در ژاپن» به زودی از انتشارات دانشگاه تهران منتشر میشود و همچنین کتاب «ساماندهی گروههای نمایشی با شیوههای نوین مدیریتی» کتابی است که روی آن تاکید ویژه دارم. من کتاب را برای استفاده در کتابخانه نمینویسم و وجه کاربردی آن بسیار برایم مهم است به نظر جامعه جوان ما که درسال نزدیک به هزار فارغالتحصیل تئاتر دارد باید سیستماتیک و با مطالعه کار کند تا بتواند به یک نتیجه مطلوب برسد و این کتاب به آنها آگاهی لازم برای مدیریت گروههای نمایشی خود را میدهد.
نظر شما