چهارصدوپنجمین شب از مجموعه شبهای مجله بخارا با همراهی بنیاد سعدی، دانشگاه خوارزمی، کالج بینالملل دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علامه طباطبایی، مؤسسه لغت نامه دهخدا و نشر خاموش به شب «آموزش زبان فارسی به غیر فارسیزبانان» اختصاص یافت.
همچنین سخنرانی سه تن از دانشجویان زبان فارسی از ملیتهای مختلف و پخش چند فیلم مستند از فعالیتهای بنیاد سعدی در زمینه آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان در سالهای اخیر از قسمتهای دیگر این نشست بود.
در ابتدا علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا درخصوص تاریخچه آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانها گفت: آغاز آموزش غیررسمی زبان فارسی به غیرفارسیزبانان را شاید بتوان هم زمان با پیدایش زبان فارسی دانست. اما آغاز آموزش رسمی این زبان از اوایل قرن هجدهم میلادی بوده است. در این زمان گروهی از روسیه با هدف آموزش زبان فارسی به ایران آمدند؛ پس از آن بود که در دیگر کشورها نیز آموزش زبان فارسی گسترش یافت. حسین کسمائی در سال 1316 و 1318 پیشگام تألیف کتاب آموزش زبان فارسی برای غیرفارسی زبانان بود. از آن زمان تاکنون بیش از 200 کتاب در این زمینه تألیف شده است.
وی در ادامه افزود: امروزه آموزش زبان یکی از اهداف توسعه اجتماعی محسوب میشود؛ از این رو در کشورهای مختلف موسساتی برای آموزش زبان آن کشور به دیگران تشکیل می شود. در ایران نیز برای این منظور بنیاد «سعدی» تأسیس شده است. با تأسیس این بنیاد از سال 1392، آموزش زبان فارسی شکلی تخصصی و علمی به خود گرفته و در کنار آموزش ادبیات، شرق شناسی و ایران شناسی در آموزش زبان با اهدافی چون تجارت با ایران، تحصیل، درمانی و پزشکی، گردشگری، نظامی، فراگیری فقه، تشیع و زیارت، سیاسی و ارتباط با مردم ایران پرداخته میشود.
رسول رسولی پور رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه خوارزمی نیز در ابتدا به تاریخچه این دانشگاه اشاره کرد و گفت: سال 97 یکصدمین سال تأسیس دانشگاه خوارزمی است که در آغاز در سال 1297 با نام دارالمعلمین مرکزی ایجاد شده و میراثدار یکصد سال آموزش عالی در کشور ایران است و بعد از مدرسه دارالفنون که اولین مدرسه مدرن در ایران بوده، اولین مؤسسهای که جهت تربیت معلمین و اساتید در کشور ایران تأسیس شده است.
رسول رسولیپور در بخشی دیگر از سخنانش به بحث فرهنگ دیگری در فلسفه پرداخت و گفت: ملت ما ایران یکی از کشورهایی است که در پذیرایی از بیگانه یا غیر ایرانی به مهمان نوازی مشهور است و برخوردی که ما در طول تاریخ با بیگانهها نشان دادهایم در کتابهای مختلف توسط مستشرقین و مقایسه با جهان، زبانزد است. امروز در فلسفه یکی از بحثهای بسیار مهم این هست که نقش دیگری در حیات ما نه تنها در گسترش علمی، بلکه در هویت بخشی و شناختن خودمان و آشنایی با فرهنگ و مذهب دارای اهمیت است. امروز، خوشبختانه کشور ما از جمله کشورهایی است که توانسته با مردم مختلف حتی مردمی که کشورشان به عنوان دشمن ما شناخته شده اند، دوستانه و گرم برخورد کند. به طوری که مردم کشورهای دچار تعجب میشوند چرا که با توجه به تبلیغاتی که می شود انتظار دیگری دارند.
رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه خوارزمی در پایان از اخذ مجوز آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان در این دانشگاه طی روزهای آینده خبر داد.
دکتر بهادر باقری، دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی و سرپرست معاون اجرایی مرکز گسترش زبان فارسی در دانشگاهها که در ماه های اخیر از مأموریت آموزش زبان فارسی از کشور اروگوئه بازگشته بود، گفت: کسی که در خارج از کشور برای تدریس زبان فارسی اعزام میشود، قرار نیست تنها الفبا و زبان درس بدهد، بلکه باید آنها را با ادبیات، سینما و فرهنگ ایران آشنا کند. دانشجوی من میگفت که فیلمهای کیارستمی مرا شیفته کرده و به خاطر همین میخواهم زبان فارسی را یاد بگیرم تا بدانم سینمای شما چرا اینقدر باشکوه است و حرفهای انسانی و زیبا دارد. بنابراین بحث فرهنگ ایران و زبان فارسی، همه یک پل ارتباطی است و زبان فارسی که محملی برای معرفی فرهنگ و تاریخ تمدن و هنر ماست.
وی در ادامه با شاره به تاریخچه ایجاد کرسیهای زبان فارسی در خارج از کشور گفت: در وزارت علوم حدود نیم قرن است که اعزام استاد به خارج از کشور صورت میگیرد، از سال 1353 و بعد از آن از سال 1358، وزارت ارشاد، نخستین گامها را در این زمینه شروع کرد و از سال 1362 این موضوع شتاب بیشتری گرفت. سال 82 هفت کرسی داشتیم و بعد از آن آقای طالبی و خانم استادزاده این تعداد را به50 کرسی رساندند. در کنار وزارت علوم هم سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، وزارت ارشاد اسلامی و بنیاد سعدی در چند سال اخیر در گسترش زبان فارسی در مجامع مختلف، فعالیت های فوقالعاده ارزشمندی داشته اند. و واقعا در این زمینه فعالیت های زیادی باید انجام شود. بیش از پنج هزار دانشجو داریم که در خارج کشور زبان فارسی یاد می گیرند. در داخل کشور بیش از دو هزار دانشجوی خارجی داریم.
سپس رضامراد صحرایی، معاون آموزش و پژوهش بنیاد سعدی و همچنین رئیس مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دانشگاه علامه طباطبایی درباره مسائل آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان گفت: یکی از مسائل مهم در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان این است که بدانیم زبان فارسی زبان چندم فارسی آموز است. هفتاد و پنج درصد از فارسی آموزان خارجی که به ایران آمدند، فارسی زبان دوم آنها نیست. در مطالعات، نقش زبان اول را بسیاری از ما در یادگیری زبان دوم بررسی می کنیم؛ درحالی که زبان فارسی زبان دوم بسیاری از فارسیآموزان نیست. در اینباره همچنین باید بررسی کنیم که بحث انتقال زبانی، مداخله دانشهای دیگری که نسبت به زبان در یادگیری زبان فارسی وجود دارد، چه میتواند باشد؟ نظریههای آموزش زبان که عمدتا در حوزه زبان، مسأله زبان فارسی مسأله آنها نیست و یک دانشجوی اکراینی که زبان روسی را می داند و زبان انگلیسی در دانشگاهش متداول است و آن را هم میداند و بعد میخواهد فارسی یاد بگیرد، خب انگلیسی چه نقشی در زبان فارسی دارد؟
وی افزود: مسأله دوم، «زبان فارسی به عنوان زبان میراثی» است. بیش از پنج میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی میکنند که فرزندان ایرانی زبان فارسی را در محیط به اقتضای زبان خانوادگی یاد گرفتهاند، لذا هیچ شناختی از خط زبان فارسی و نظام آموزشی ندارند. چه نظریهای برای آموزش زبان فارسی در بخش علمی به آنها باید اتخاذ کرد؟ و ما در این زمینه چه اقداماتی انجام دادهایم. جای تأسف دارد که اخیرا سندی به دستم رسید که جورج بوش پسر، بین سال 2007 تا 2011، هفتصد و پنجاه میلیون دلار بودجه برای زبانهای عربی، ترکی، چینی، روسی و فارسی گذاشتهاند. یعنی ما به فکر مسأله زبان فارسی برای خارج از کشور نیستیم و دیگران برایش برنامهریزی میکنند.
معاون آموزش و پژوهش بنیاد سعدی دیگر مسائل موجود در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان را اینچنین بیان کرد: مسأله سوم، «فارسی برای اهداف ویژه» است. در این زمینه باید اطلاعات به روز داشته باشیم فارسی برای اهداف ویژه را میتوان فارسی با اهداف توریستی، تجاری، مذهبی، مطبوعاتی، دینی، درمانی و تحصیلی نام برد. دانشگاه علوم پزشکی تهران به عنوان تنها مرکز آموزش زبان فارسی در وزارت بهداشت، برای دانشجویان پزشکی برنامهریزی کرده است و یا بیش از چهارهزار مهندس از کشورهای مختلف در ایران زندگی میکنند که آموزش زبان فارسی برای آنها لازم است.
وی در ادامه افزود: مسأله چهارم «مسائل پردازشی آموزش زبان فارسی» است. هنوز کسی کار جدی بر روی نقش کسره اضافی که در خط فارسی نمایش نمیدهیم، برای فارسیآموزان نکرده است. اگر ما کسره اضافی را بگذاریم، چهل درصد سرعت خواندن فارسی آموزان را بالا می بریم. همچنین خط فارسی چهار ویژگی دارد. ما از راست مینویسیم و میدانید کمتر از ده درصد خط های جهان از راست نوشته میشوند؛ خط ما خط پیوسته است و حروف به هم میچسبند، خط ما پرنقطه است و «نقطه» ممیز اصلی معنا در نظام نوشتاری ماست. چهارمی برای این است که این خط ظاهرا در یک مقطعی به زبان ما تحمیل شده است، در نتیجه برخی از ویژگی های زبان فارسی در این خط منعکس نمی شود. و فارسیآموزان در خواندن مشکل پیدا میکنند در حالی که در صحبتکردن حداقل مشکل را دارند. مسأله پنجم مسأله «بینا فرهنگی آموزش زبان فارسی» است. چرا که زبان فیالنفسه برای ما اهمیتی ندارد، زبان محمل فرهنگ و تمدن و آیین و آداب ماست. بیش از سیصد کتاب برای آموزش زبان فارسی نوشته شده است ولی شما هیچ کتابی را پیدا نمیکنید که نسخه روشنی از نحوه انعکاس فرهنگ را داشته باشد. «برنامهریزی آموزشی زبان فارسی برای مناطق مختلف جهان» در مراکز آموزش زبان و «فناوری های نوین و آموزش زبان فارسی برای فارسی آموزان » هم از دیگر مسائل است. اکنون جز یک یا دو شرکت شناخته شده که امکانات محدودی هم دارند، شرکت هایی نداریم که تشخیص صدا و گفتار را برای فارسی آموز خارجی در نرم افزارهای خود ایجاد کرده باشند. و وقتی نرم افزار تلفظ های فارسی آموز را می شنود، طبق آن بگوید که چقدر فارسی او خوب است.
صحرایی، همچنین با بیان اهمیت دوره های تربیت مدرس گفت: در دنیا بیش از سیصد استاد زبان فارسی غیر ایرانی داریم. تعداد معدودی از آنها در رشته زبان و ادبیات فارسی درس خوانده اند. که اکثر انها رشته شان آموزش زبان فارسی به عنوان زبان دوم نیست. و باید مهارت ها و اصول آموزش زبان را به این افراد یاد داد.
به گفته معاون آموزش و پژوهش بنیاد سعدی «دستور آموزشی زبان فارسی»، «استاندارد مرجع آموزش زبان فارسی» و «ایجاد و برگزاری آزمون مهارتی زبان فارسی» که مانند آیلتس و تافل تأثیر پیامدی داشته باشد و«پیکره پژوهی برای زبان فارسی» تا بر طبق آن اشتباهات رایج فارسی اموزان را دریابیم از دیگر مسائل مهم آموزش زبان فارسی برای غیر فارسی زبانان است.
وی در پایان «مدیریت عالمانه و مبتنی بر تجارب جهانی» را از مسائل مهم در این حوزه عنوان کرد و گفت: یونس امره در ایران، در تهران 12 استاد اعزامی دارد. یونس امره در منطقه بالکان مشکل ترکیه با دولت های منطقه بالکان را حل کرده است. باید بررسی کنیم موسساتی مانند«کنفوسیوس» چین، «دانته» ایتالیایی ها و چه اقداماتی انجام دادهاند.
سپس آنا کِرمارتینه، فارسی آموز ایتالیایی که سال گذشته در دورههای دانش افزایی بنیاد سعدی شرکت کرده بود و جهت فرصت مطالعاتی در دانشگاه خوارزمی در ایران حضور دارد، بخش هایی از خاطرات خود از سفر به ایران و شهرهای کرمانشاه، تبریز، اصفهان، یزد و معماری این شهرها را به زبان فارسی قرائت کرد.
پس از آن، بهروز محمودیبختیاری رئیس کرسی زبان فارسی کالج بین الملل علوم پزشکی و دانشیار هنرهای زیبای دانشگاه تهران و از مؤلفان کتاب فارسی بیاموزیم در سال 73، در مورد تاریخچه آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان در طول تاریخ گفت: آموزش زبان فارسی به گفته استاد ایرج افشار سابقه سیصد ساله دارد. ایشان مقالهای دارند با عنوان «دستورهای سیصد ساله برای زبان فارسی» که قدیمی ترین متنی است که در مورد آموزش زبان فارسی مطرح شده و مربوط به دوران شاه عباس صفوی است. اما بهطور مشخص منابع ما در این بخش در هند به انگلیسی نوشته شده است و از حدود پنجاه شصت سال پیش خودمان به فکر آموزش آن افتادیم. از دو سه سال پیش کتاب هایش را تألیف می کنیم و دو سه ماهی هم هست که کتابهای فارسی برای اهداف ویژه را تولید میکنیم. پس با آنچه گفته شد مشخص میشود که چقدر در این زمینه هنوز در آغاز راه هستیم. چقدر نیاز به حمایت داریم و چقدر باید این موضوع را جدی بگیریم.
وی در ادامه افزود: بسیار مهم است تا درسی با عنوان «تاریخ آموزش زبان فارسی در جهان» در رشته آزفا اضافه شود تا همگان بدانند که این کار نتیجه یک سری سلسله اتفاق های مهم است. متون آموزشی را بشناسند و بتوانند از برخی روش های سودمند این متون استفاده کنند. به عنوان مثال احتمالا اولین کتاب آموزش زبان فارسی، در سال1802 است منتشر شد که در این کتاب نویسنده اولین بار متن برای مهارت خواندن در کتاب خود آورده است که در دیگر کتابهای نبوده و برای اولین بار در برخی درسهایش تعارفات ایرانی و حرف زدن فارسی را به خوبی یاد داده است.
سخنران دیگر شب «آموزش زبان فارسی برای غیر فارسی زبانان»، علی درزی، رئیس مؤسسه لغت نامه دهخدا، از ارزشهای زبان فارسی و آهنگ این زبان و جایگاه آن به عنوان دومین زبان جهان اسلام چنین گفت: چند عامل را در مورد ضرورت زبان فارسی و گسترش آن نباید فراموش کرد. یکی مسأله خود زبان فارسی است. زبانی که تاریخ چندهزارساله دارد و زبانی که در یک گستره جغرافیایی صحبت میشود که یک سر آن مرزهای چین بوده و یک سر آن هم اروپا. بنابراین آشنایی با این زبان دریچهای است برای شناخت هرچه بیشتر یک فرهنگ و تمدن چندهزار ساله. فراموش هم نکنیم که زبان فارسی دومین زبان جهان اسلام بعد از عربی است. کافی است ما این روزها به برخی از دانشجویان خارجی نگاه کنیم. برخی از آن ها رشته هایی را در دانشگاههای ما میخوانند که چه بسا با فرهنگ و تاریخ و هنر ما ارتباطی ندارد؛ ولی صرفا برای اینکه زبان یک کشور اسلامی است و آنها مسلمان هستند، ایران را انتخاب کرده اند و باید آن زبان را یاد بگیرند.
وی در ادامه گفت: حدود سی و چند سال پیش از سمیناری در کشور روسیه عدهای از افراد موسیقیدان دعوت شده بودند و قرار بود برای اینها از 30 زبان مختلف قطعه هایی پخش شود که آن موسیقیدانها به هیچکدام از این زبان ها آشنا نبودند و بعد از آنها سوال شد که کدام یک از این زبان ها به نظر شما گوشنوازتر بود؟ و اکثر آنها گفته بودند که زبان فارسی بسیار آهنگین است. این چیزی است که تقریبا در مؤسسه دهخدا هم از زبان آموزان شنیدهام که می گویند زبان شما یک آهنگ خاصی دارد. این زبان با آن گنجینه ادبی مانند مولانا، شاهنامه فردوسی، حافظ و... طبیعتا جاذبه هایی را در سطح جهان برای خود کسب کرده و علاقه مندان را به سمت خود کشانده است.
رئیس موسسه دهخدا همچنین گفت: عامل دیگر به نظر من فرهنگ و ادبیاتی است که در زبان فارسی وجود دارد و ادبیات و شعری که با فرهنگ ما عجین شده است. در فرهنگ ما در تولد بچه، در عروسی و عزا شعر می خوانند و ... بعید می دانم در فرهنگ های دیگر تا این حد شعر و زبان در هم تنیده باشند.
وی در خصوص جذب دانشجویان خارجی در ایران و آموزش زبان فارسی به این افراتوضیح داد: در این خصوص بار مسئولیت سنگینی بر دوش مراکز آموزش زبان فارسی است تا بتوانند این زبان را در یک بازه زمانی کوتاهی به دانشجویان بورسیه آموزش دهند. در این خصوص باید توجه شود که خدماتی که به دانشجوی خارجی، کهب سیاری از آنها برای آموزش زبان، فرهنگ، تاریخ، ادبیات، فلسفه و هنر ایرانی می آیند، ارائه شود باید خدماتی باشد که حداقل همسطح دانشگاه خودشان باشد. مسأله دوم کیفیت آموزش است. توجه داشته باشیم که کسانی که در دانشگاه های ما هستند، بعدها به عنوان سفیران فرهنگی به کشورشان باز میگردند.
سپس بناکار صامبو دانشجوی سنگالی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس، حکایتی از گلستان سعدی خواند. وی همچنین خاطره ای در آموزش اصطلاحات زبان فارسی بیان کرد: فارسی شیرین است اما سنگین هم هست یکی از نمونه شیرین زبان فارسی این است که با واژه ها خیلی بازی می کنند. مثلا می گویند:« قربون شکل ماهت برم!» و یکی از جملاتی که فکر نکنم روزی بتوانم استفاده کنم این است«عرضم به حضور مبارکتان که...» ولی در کنار این ها خیلی هم ساده است.
سپس فارسی آموز سوئدی مرکز دهخدا، اریک، از خاطرات زندگی خود در ایران و تفاوت و شباهت های زبان سوئدی و ایرانی را چنین بیان کرد: چهارده ماه پیش به ایران آمدم و قبل از این اصلا فارسی بلد نبودم وقتی به ایران آمدم از یک سری مسائل در زبان بدن ایرانی ها و تفاوت آن با سوئد متعجب شدم. مثلا یکبار می خواستم سوار اتوبوس شوم و به سمت جایگاه خانم ها رفتم و گفتم که می توانم اینجا سوار شوم؟ راننده با سر به بالا اشاره کرد و گفت که نه! خب این حرکت در سوئد یعنی بله و من سوار شدم و راننده خیلی عصبانی شد. چیزی دیگری که در سفر به اصفهان پیدا کردم این بود که لهجه اصفهانی شبیه آهنگ زبان سوئدی است.
زهرا ابوالحسنیچیمه دانشیار زبانشناسی پژوهشکده سمت و استاد اعزامی به پراگ، با خوانش داستانی از حضورش در آمریکا در خصوص فرهنگ ایرانی و آموزش آن به غیر فارسی زبانان گفت: «در دانشگاه مریلند با خانم سوسن در مرکز مطالعات زبان فارسی دیدار داشتم و مرا به گرمی پذیرفت و به کلاسسش دعوت کرد و از بچه ها خواست با من مصاحبه کنند. سامی یکی از بچه های کلاس از اینکه در جواب این سئوال که آیا ایران را دوست دارید یا امریکا، گفتم ایران را دوست دارم و اما هنوز امریکا را نمی شناسم، نتیجه گرفت که امریکا را دوست ندارم. بعدا فهمیدم پدرش کرمانی و مادرش فرانسوی است و خودش انگلیسی است و این خودش بود که آمریکا را دوست نداشت و از سر اجبار و طی فرآیند تبادل دانشجویی به امریکا آمده بود.
وی با اشاره به دیدارش با رییس دپارتمان زبان فارسی دانشگاه مریلند ادامه داد: در این بازدید با«جی» پسر تمام امریکایی الاصلی که خیلی خوب فارسی حرف می زد آشنا شدم. «جی» فارسی را مریلند نخوانده بود و با فرهنگ تاجیکی تجربه اش کرده بود و این داستان همه فارسی آموزان امریکایی بود. داستانی به غایت غصه آفرین و دردناک«.
وی در ادامه خطاب به حاضرین گفت: بی نیاز از یادآوری است که زبان حامل فرهنگ، ناقل فرهنگ، رسانه فرهنگ و گاه فدای فرهنگ است. فارسی را می آموزیم تا فرهنگ ایرانی را لمس کنیم. بفهمیم و محترم بشمریم و در مفاهمه بین ملت ها به کار بگیریم. من نمی دانم این غصه را چطور می توان رفع کرد؟
وی افزود: فرهنگ تنها تخت جمشید و کورش نیست، فرهنگ؛ سلام من، تعارف شما، آواز استاد شجریان، سمنوی عمه لیلا، رانندگی در تهران، بحث های سیاسی داخل تاکسی، زندگی دانشجویی و درد یک جانباز و نماز مادرم و هزاران رویداد فرهنگی است که در قالب سه ضلع باید آموخته شود که به آنها تولیدات، منظر نظر و کردارها می گویند. فرهنگ همچنین بخش بزرگ و کوچک دارد که مانند کوه یخی است .بخش دیدنی کوه یخی، بخش دیدنی فرهنگ است. متأسفانه در آموزش ما، همان قسمت دیدنی کوه یخ مورد نظر است. یعنی تخت جمشید و ادبیات و موسیقی؛ اما اگر دانشجویی نتواند این شانس را داشته باشد که به ایران بیاید و فضای واقعی ایران را لمس کند ما راهی نداریم جز اینکه با این سه رأس مثلث، این فرهنگ را به آنها منتقل کنیم. و این سه وجه حضور خود مدرس، کتاب و دیگری تدریس در کلاس است. مدرس باید با فرهنگ ایرانی آشنا باشد. تدریس در کلاس با استفاده از رویکردهای فرهنگی و غذاها آداب و رسوم و سوگواری و لباس ها و برخوردها و ....است و در کتاب ها نیز باید باید مبانی و مؤلفه های فرهنگی وجود داشته باشد.
وی در پایان گفت: ما به عنوان یک سفیر علمی فرهنگی مسئولیت داریم، حرف زدن و نگاه کردنمان و ارتباط گرفتنمان همگی مهم است. دوستانی که میتوانند ارتباطات فرهنگی و کلامی داشته باشند به یک کتاب و کلاس بسنده نکنند. به عنوان مثال دانشجویان با تئاتر گلستان سعدی در کلاسهای ما بازی می کنند. فیلم میدیدند و در موردش صحبت میشد یا در مورد مطبوعات صحبت میکردیم تا با مسائل فرهنگی ایران به طور واقعی درگیر شوند.
در خاتمه این شب، هدیهای از طرف مرکز همکاریهای بینالملل دانشگاه خوارزمی با حضور محمد شادرویمنش، مدیرگروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی، به سخنرانان این شب اهدا شد.
نظر شما