وی درباره رمان «خفاش» اظهار کرد: داستان درباره کارآگاه افسرده نروژی است که برای تحقیق قتل دختری نروژی در استرالیا به این کشور میرود و درگیر یکسری معماها و قتلهای سریالی میشود. این کارآگاه یک تنه میایستد تا حقیقت را دریابد؛ در این بین نیز چند داستان عاشقانه پیش میآید. کتاب «خفاش» مملو از افسانهها و اسطورههای استرالیایی است که بین کاراکترها درباره آن صحبت میشود و ارجاعات بین متنی به افسانههای استرالیایی دارد.
این شاعر در پاسخ به این سوال که با توجه به این که پیش از این مجموعه «هری هوله» منتشر شده است، چرا دوباره سراغ ترجمه آن رفته است بیان کرد: تعدادی از کتابها ارزش ادبی بالایی دارند، مخاطب شمولتر هستند و معمولا از آن جهت که این کتابها مورد استقبال قرار میگیرند ممکن است که با دو یا چند ترجمه منتشر شوند. دلیل دیگر این است که مجوز انتشار آن کتاب به برخی از ناشران نسبت به نشر دیگر دیرتر میرسد در حالی که شاید هر دو همزمان ترجمه آن کار را شروع کرده باشند.
وی در ادامه افزود: البته مخاطب و خواننده خود باید ببیند که کدام یک از این ترجمهها برایش مناسب است و آن را انتخاب کند. هرچند نظر شخصی من این است که اگر کتابی خوب ترجمه شده باشد، ترجمه کردن دوباره آن در این شرایط، وضع کاغذ، گرانی کتاب و غیره کار درستی نیست به شرط آن که ترجمههای بهتری از آن دیده شده باشد. در ترجمه این کتاب قصدم نداشتم که با کسی رقابت کنم؛ شهرام جهانگیری مدیر نشر چترنگ ترجمه آن را پیشنهاد کرد، از متن کتاب خوشم آمد پیشنهادشان را پذیرفتم.
کریمی درباره تفاوت آثار یونسبو با سایر آثار جنایی موجود اظهار کرد: رمان «خفاش» یو نسبو 14 میلیون نسخه در سطح جهانی به فروش رفته است، اما داستانهایی با همین پیرنگ یک میلیون هم نمیفروشد. آثار نسبو چند شاخصه دارد، یک این که رمانش تلفیقی از رمان کارآگاهی کلاسیک و رمان واقعگرای پلیسی است که دشیل همت پدر این سبک به شمارمیرود و کتاب «شاهین مالت» را هم نوشته است. ریموند چندلر نیز پس از او این مسیر را ادامه داد.
او در ادامه بیان کرد: این نویسنده یک کاراکتر واقعگرایی به وجود آورده که قهرمانی خاکستری است. بزن بهادر نیست ولی تعلیماتی دیده که میتواند از خودش دفاع کند. کتک هم میخورد و آسیبپذیر است، همچنین دارای جراحات روحی شدید است که ممکن است به خودکشیاش منجر شود. این کاراگاه فردی الکلی است و گاهی ممکن است از روی فشار روحی به الکل روی آورد و حتی نتواند وظیفهاش را درست انجام دهد. این شخصیت فرد ملموسی است. نویسنده قصد ندارد قهرمان شوالیهای درست کند که با اسبی میآید و همه را نجات میدهد.
یو نسبو
این مترجم همچنین بیان کرد: ویژگی دوم نسبو این است که قلم به شدت ادبی و قوی دارد. چون خودش سینما خوانده و یکی از مشهورترین ستارههای راک نروژ است، هنر را به خوبی میشناسد؛ قلمش تصویری است و هنگام خواندن کتاب گویی در حال تماشای فیلم هستید. یعنی تا این حد ملموس است و میتواند فضاسازی خوبی ارائه کند.
وی افزود: دلیل دیگرش این است که روانشناسی کاراکترها را بسیار خوب انجام میدهد و حتی کاراکترهای فرعی را رها نمیکند؛ شما نه فقط برای قهرمان و ضد قهرمان بلکه برای تکتک اشخاص داستان نگرانید که قرار است چه اتفاقی برایشان رخ دهد. نسبو حتی ضد قهرمانی که قاتل سریالی باشد را نیز قضاوت نمیکند و فقط در داستانش اطلاعاتی که درباره او وجود دارد را در اختیار مخاطب قرار میدهد و میگوید این فرد استعداد بزرگی بود که اگر اجتماع او را در مسیر درست قرار میداد به اینجا نمیرسید و ممکن بود به یک قهرمان تبدیل شود؛ ولی این فرد به دلیل تبعیض نژادی که در آن اجتماع وجود دارد و به دلیل معضلات اجتماعی و فقری که ممکن است وجود داشته باشد به این نقطه رسیده است.
او همچنین اظهار کرد: در واقع داستانهای او واقع گرایانه است و همین امر سبب میشود مخاطب نه تنها یک کتاب بلکه این مجموعه را به طور کامل بخواند. در اینجا هویت قاتل و معما مهم نیست؛ این که پایان داستان چه میشود و چه بر سر اشخاص داستان میآید برای خواننده اهمیت پیدا میکند.
عباس کریمی در پایان درباره سایر آثار ترجمه شده یو نسبو گفت: او کتابهای دیگری غیر از مجموعه «هری هوله» دارد. اولین کتابش در ایران «خورشید نیمه شب» بود؛ «خون بر برف» او نیز ترجمه شده که قهرمان به نوعی ضد قهرمان است و یک قاتل داستان را روایت میکند و میبینیم که چه اتفاقی رخ داد که این فرد قاتل شد. در آثار این نویسنده نقد اجتماعی خاصی وجود دارد. بعد از آن رمانهای «پسر» و «آدم برفی» او نیز در ایران منتشر شد.
نظر شما