«سیامک فرج زاده» فروشنده غرفه‌ی انتشارات گوهراندیش، محراب قلم و مهاجر که در حوزه کودکان و نوجوانان فعالیت می‌کنند، گفت: کاش ساعت نمایشگاه دوشیفته بود؛ مثلاً از ساعت 9 تا 12 و 16 تا 21 و یا از ساعت 13 تا 21 بود.
وی با اشاره به برخورد خوب عوامل اجرایی نمایشگاه و پذیرایی و امکانات خوب سخت‌افزاری، گفت: فصل نمایشگاه و مصادف شدن زمان آن با آخر برج به‌خصوص برای مخاطبان حقوق‌بگیر چندان مناسب نبود.
«غلامرضا سالاری» فروشنده انتشارات قدیانی که کتاب‌هایی را از خردسالی تا جوانی به‌طور تخصصی منتشر و ارائه می‌کنند، اظهار کرد: مردم گرگان و گلستان را طالب کتاب دیدم و برای من به‌شخصه معلوم شد که خانواده‌ها دوست دارند برای کتاب هزینه کنند اما اگر این نمایشگاه در داخل شهر یا مکانی در دسترس‌تر بود، مردم استقبال بهتری از آن می‌کردند.
وی نیز ضمن اشاره به بازه‌ی زمانی نمایشگاه، گفت: گویا در این استان مردم تازه از عصر به بعد سراغ نمایشگاه می‌آیند؛ ای‌کاش ساعت نمایشگاه را طوری برنامه‌ریزی می‌کردند که دیرتر شروع می‌شد و تا 9 یا 10 شب ادامه می‌یافت.
سالاری ادامه داد: البته گویا ساعت نمایشگاه به‌خواست مجموعه نمایشگاه بوده و از اختیار عوامل برگزاری آن خارج بوده است؛ اما درمجموع نمایشگاه خوب بود ولی نیاز داشت از حیث امکانات رفاهی، توجه بیشتری به آن نشان داده می‌شد.
«علی حسنی» فروشنده جوان و پرشور و حال نشر پرتقال هم اظهار کرد: به نظرم نمایشگاه پارسال بهتر بود؛ البته فکر می‌کنم گرانی کتاب و سخت شدن وضعیت معیشتی و کم شدن توان خرید مردم، بی‌تأثیر در این کم رونقی نبود.
وی تمیزی فضای نمایشگاهی و برخورد عوامل اجرایی آن را مناسب ارزیابی کرد و گفت: با توجه به اینکه آخر ماه و نزدیک یلدا بود، امکان خرید برای مردم وجود داشت.
حسنی، مردم گرگان و گلستان را اهل کتاب توصیف کرد که برای بچه‌های خود هزینه می‌کنند و افزود: با نگاهی به گذشته اگر شرایط اقتصادی مردم مناسبت‌تر بود، قطعاً با استقبال و فروش بیشتری روبه‌رو بودیم.
«رضا مرادی» مسئول غرفه انتشارات علمی و فرهنگی و امیرکبیر و از چهره‌های آشنا در نمایشگاه کتاب گلستان در ادوار مختلف هم، گفت: به خاطر تغییر مدام، زمان برگزاری نمایشگاه مناسب نبود و عدم همدلی و همراهی سازمان‌ها برای برپایی یک نمایشگاه خوب به چشم آمد.
وی افزود: از آموزش و پرورش هم انتظار بیشتری داشتم؛ همچنین تبلیغات و آگاهی بخشی به‌قدر کافی نبود و نیاز است همه نهادها از ماه‌ها قبل این جشن فرهنگی را تبلیغ و جریان سازی عمومی کنند؛ چراکه معتقدم آگاهی بخشی باعث بهبود شرایط و کاهش آسیب‌های اجتماعی شود.
«مُنا فکور» فروشنده نمایندگی ماهان در گرگان که کتاب‌های کمک آموزشی در مقاطع ارشد و دکتری را عرضه می‌کنند، گفت: من اهل گرگانم؛ به نظرم تبلیغات گسترده و اینکه موج‌آفرینی کند را، ندیدم. همچنین قیمت کتاب‌ها بالا رفته بود و خرید را برای مردم مشکل کرده بود.
وی ادامه داد: یک ماه دیگر آزمون دکتری است و برپایی نمایشگاه در این ایام برای ما مناسب نبود و روی میزان فروش ما هم تأثیر گذاشت.
«زهرا محمدیان» فروشنده غرفه دانشگاه امام صادق (ع) هم با اشاره به استقبال سرد مخاطبان از غرفه متبوعش، گفت: کتاب‌های نشر ما تخصصی است و مخاطب خاص خودش را دارد اما تا آنجایی که مطلع هستم امسال به دلایل مختلف استقبال مردمی کمتر بود.
«سیدعلی اصغرزاده» فروشنده غرفه‌ی نشر فصل پنجم که خود شاعر و ترانه‌سرا است و چندی پیش از وی کتاب شعری منتشر شده است، گفت: اطلاع‌رسانی برای یک روز تمدید نمایشگاه به نظرم دیر انجام شد. همچنین برپایی برنامه‌های جنبی شورآفرین چون رونمایی کتاب شعری که در ایان نمایشگاه یک نمونه‌اش در 3 کتاب شعر را شاهد بودیم، می‌توانست طیف مخاطب بیشتری را جذب نمایشگاه کند.
وی همچنین گرانی کتاب و وضعیت معیشتی مردم و بُعد مسافت نمایشگاه تا شهر را از دلایل استقبال کم از نمایشگاه در سال جاری اعلام کرد.
«الهام سلطانی» فروشنده غرفه انتشارات تیسا و چلچله، اظهار کرد: فروش همیشه به نسبت تبلیغات پیش می‌رود؛ امسال هم آن شورآفرینی را که نیاز نمایشگاه بود، شاهد نبودم. از طرفی نمایشگاه در آخر ماه برپا شد و مسئله گرانی کتاب هم به آن افزوده شد و امکان خرید را سخت کرد.
سلطانی ادامه داد: امیدوارم نظارت محتوایی بیشتری به برنامه‌های جانبی صورت بگیرد؛ متأسفانه به بهانه ایجاد شورونشاط برای کودکان در فضای نمایشگاهی گروهی موسیقی‌هایی پخش می‌کردند که مناسب فضای فرهیخته نمایشگاه کتاب نبود.
«ابراهیم خواب‌بین‌زاده» فروشنده غرفه‌ی انتشارات خوارزمی هم ضمن قدردانی از عوامل اجرایی برپایی این نمایشگاه، اظهار کرد: کتاب‌های نشر خوارزمی، وزین است و مخاطب خاص خودش را دارد اما امسال مسئله اقتصادی روی میزان فروش آن‌ها تأثیر داشت.
وی با اشاره به بالا رفتن قیمت کتاب‌ها؛ نبود آن موج‌آفرینی لازم و تشویق عمومی را در این نمایشگاه را یادآور شد.
«محسن توکلی» در غرفه‌ی بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه هم گفت: حدود 8 دوره است در نمایشگاه کتاب گلستان حضور دارد، اما بعد از گذشت سالیان هنوز مبلغ بن کارت تخصیصی مثل همچون گذشته است و تناسبی با تورم ندارد.
وی تبلیغات نمایشگاه را متوسط توصیف کرد و افزود: با توجه به گران شدن کتاب انتظار می‌رفت یارانه خرید بهت و بیشتری برای این رویداد فرهنگی تخصیص پیدا می‌کرد.
«احمد دولت‌آبادی» مدیر انتشارات نگار تابان که خود نیز دستی در قلم و هنر دارد، گفت: برخی از همکاران و غرفه‌داران دغدغه‌هایی چون پذیرایی و ایاب و ذهاب داشتند اما من این‌گونه به نمایشگاه نگاه نمی‌کنم؛ من یک محصول فرهنگی تولید و منتشر کرده‌ام و تنها دغدغه من حضور مردم است. همین‌که مردم بیایند، کتاب‌ها را تورق کنند ولو نخرند، من از آن استقبال می‌کنم. هرچند معتقدم اگر این نمایشگاه در محل در دسترس‌تری چون داخل شهر بود، مردم استقبال بیشتری از خود نشان می‌دادند.
وی افزود: اطلاع‌رسانی و موج‌آفرینی ضروری است و مسائل اقتصادی هم بر روی نمایشگاه تأثیر گذاشته است.
«مجید صالحی» مدیرمسئول نشر شانی هم که حمایت ویژه‌ای از شعر و ادب دارد، گفت: مردم فهیم گلستان آمدند و فروش نسبتاً مناسب بود اما کاش همان حجمی که شهرداری گرگان برای افتتاح پل روگذر و تبلیغ نام مهمانانش (حضور محمدعلیزاده و محمد سلوکی) انجام داد و در سراسر شهر به چشم می‌خورد، کمی هم برای نمایشگاه که یک رویداد فرهنگی مردمی است، تبلیغ می‌کرد.
«محمد رباط جزی» فروشنده غرفه انتشارات کوله‌پشتی هم تبلیغات نمایشگاه را ناکافی دانست و گفت: فروش ما خوب بوده اما اگر مسئولان تلاش بیشتری برای موج‌آفرینی نشان دهند بی‌شک شاهد حضور بیشتر مردم خواهیم بود.
«عمار اکبرپور» فروشنده‌ی غرفه انتشارات نون هم گفت: امسال چهارمین سالی است که به نمایشگاه کتاب گلستان می‌آید. با این استان سیل‌زده است اما میزان خرید مردم ترکمن و سیل‌زده که گرفتار بوده‌اند برای من چشم‌گیر بود.
وی مردم گرگان و گلستان را کتاب‌شناس دانست و گفت: مردم اینجا را سطح بالا و آگاه و آشنا با کتاب دیدم فقط کاش در ایام نمایشگاه برنامه‌هایی اجرا می‌شد که نمایانگر فرهنگی و هنری این منطقه و نشانگر فرهنگ بومی آن‌ها بود که نمونه‌ی آن را من در نمایشگاه بندرعباس دیدم.
نظر شما