او تا ابد مانده است
الکساندر بالتین شاعر، نویسنده و منتقد ادبی 53 ساله روس ساکن مسکو، و عضو اتحادیه نویسندگان مسکو، از جمله شاعران امروز روسیه است که به گفته خود یکی از کنجکاویها و دلمشغولیهایش غور در فرهنگ و ادبیات دیگر کشورهاست و از این روست که جستارها و یادداشت های پرشماری از او در مجلات و سایت های ادبی روسیه درباره ادبیات، تاریخ و هنر دیگر کشورها منتشر شده است.
او که پیش و بیش از همه یک شاعر است و اولین شعرش در بیست سالگی در مجله «بررسی ادبی» به چاپ رسیده است، دستی در نثر نویسی نیز دارد و اولین داستان کوتاه خود را در سال 2007 در مجله آمریکائی فلوریدا به چاپ رسانده است. بالتین با انتشار اولین نقد ادبی خود در سال 2016 در روزنامه «روسیه ادبی» این جنبه از شخصیت ادبی خود را نیز به رخ کشیده است.
از این شاعر و نویسنده پرکار روس بیش از 85 جلد کتاب به چاپ رسیده است و اشعار و نوشتههای او در بیش از 150 مجله در روسیه و دیگر کشورهای جهان منتشر شده است که از جمله آنها میتوان آمریکا، فرانسه، جمهوری چک، بلاروس، اوکراین، مولداوی، ایتالیا، هلند، اسپانیا و ... را نام برد. برخی از اشعار او به زبانهای لهستانی و ایتالیائی ترجمه شده است. الکساندر بالتین به گفته خود یکی از دغدغهها و کنجکاوی هایش مطالعه و غور در فرهنگ و ادبیات دیگر کشورهاست و از این روست که در آثار پرتعداد وی مطالب زیادی اعم از شعر و نثر در باره شخصیتهای ادبی، فرهنگی و سیاسی دیگر کشورهای جهان به چشم میخورد.
او تنها شاعر روس است که در رثای صادق هدایت شعر سروده است و از دیگر شخصیتهای ادبی، اجتماعی و حتی سیاسی ایران نیز در آثارش کم نیست.
جستار کوتاه زیر را الکساندر بالتین در پاسخ به اقتراح شهر کتاب نوشته است:
«رمانتيك ها در آفرينش هنري و ادبي كه با جسارت خاص خود از سطح پديدههاي مالوف فراتر ميرفتند و انگار به آسمانها پر ميكشيدند تا به ابرها از دل خودشان نظاره كنند. و تاثير اين سنت ادبي را در اولين مجموعه شعر سپهري با عنوان «در كنار چمن يا آرامگاه عشق» به خوبي ميتوان ديد. اين روح شوريده براي ادامه تحصيلات خود از موطنش كاشان به تهران راز آميز و جادوئي مي آيد و با ابتناء به قدرت روحي و معنوي خود در ساليان زندگي و تحصيل در تهران از جام انديشه و تاريخ مست مي گردد.
اولين آفرينش ادبي سهراب در قالب عروض شعر كلاسيك فارسي است: تصويري معنوي و مقدس كه برخاسته از نگرشي دوستانه نسبت به زندگي است. او به اروپا سفر مي كند، در پاريس پاي درس بزرگان هنر مي نشيند و به توسعه و گسترش دانسته هاي خود از هنر نقاشي مي پردازد. پس از آن به فلسفه علاقمند مي شود و تاثير تاملات و مطالعات فلسفي اش در مجموعه شعر «آوار آفتاب» و نيز شماري از نقاشي هايش بازتاب مي يابد.
دهه شصت (ميلادي) دوران طلائي شعر سهراب سپهري است: «صداي پاي آب»، «مسافر» و «حجم سبز» سه مجموعه شعر حاصل اين دهه است كه مي توان آنها را بهترين آثار شعري سهراب سپهري دانست. در اشعار او، غوطه وري در جهان طبيعت، « در آميختن» با آن و احساس روشنائی مدام آشكارا به چشم ميخورد. او متفكر در و عاشق بر زندگي روزانه خود است، خواه محزون و غمانگيز باشد، خواه فرحبخش و شادیآفرين.
در اشعار سپهری با حجم انبوهي از ظرائف انديشه و هنر مواجهيم كه شاعر در جاي جاي آثارش آنها را به انحاء گوناگون به نمايش ميگذارد.
در آنها تصاوير بديع به كرات به چشم ميآيند، روياي كودكانهاش كه حتي او را از كشتن يك ملخ نيز باز مي داشت در تمام حيات ادبي و هنري اش متجلي است و از اين روست كه واقعيت و تخيل در اشعار سپهري در فضائي كه احساس يگانگي با طبيعت در آن موج مي زند به هم ميآميزند.
نقاشي هاي سپهري گاهي آشكارا مايه هاي تاثير پذيرفته از هنر ژاپني را به نمايش مي گذارند: كوتاه و سرشار مانند هايكو و گاهي آميخته با نوعي اضطراب و خودداري در بيان.
و اين ها با هم در كنار يكديگر، نمايانگر كامل تجربياتي است كه شاعر طي سال هاي متمادي از طريق ارتباط صميمانه اش با ذات پديده هاي هستي كسب كرده است.
و ما از سالهاي آخر عمر شاعر چندان نمي دانيم: همين را مي دانيم كه در كنار مادرش در روستا در انزوا ميزيست و پس از ابتلاء به بيمارياي صعب العلاج تلاشهاي پزشكان براي درمان او در انگلستان نيز به نتيجه نرسيد. او نماند. نه، او براي هميشه ماند، با آثار جادوئي اي كه آفريد، آثاري كه بر خلاف بدن جسماني اش، هرگز فنا و نابودي تهديدش نمي كند.»
منبع: پایگاه اطلاعرسانی شهر کتاب
نظر شما