طاقدیس فعالیتهای داستاننویسی حرفهای خود را با نوشتن داستان «بابای من دزد بود» در کیهان بچهها آغاز کرد و آثار متعددی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان از خود به یادگار گذاشت که «قدم یازدهم»، «زرافه من آبی است»، «پشت آن دیوار آبی»، «هزار سال نگاه»، «جوراب سوراخ»، «پري چه كسي را با خود برد؟»، «ماه خالش را از كجا آورده؟»، «دخترک و فرشتهاش»، «صداي پاي بزغالههاي سبز»، «شب و شيطان و شمشير» و «تو هم آن سرخی را میبینی» تعدادی از آنهاست. طاقدیس برای نگارش بعضی كتابهايش موفقيتهايی به دست آورد كه جایزه كتاب سال جمهوری اسلامی برای كتاب «قدم یازدهم» در سال 1386 و جایزه «پروین اعتصامی» سال 1384 برای كتاب «شما یك دماغ زرد ندیدید» و لوح سپاس از مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری سال ۱۳۷۹ از آن جمله هستند.
آثار طاقدیس نو، خلاقانه و ماندگار است
حسین فتاحی، درباره این نویسنده پرکار ادبیات کودک به ایبنا میگوید: یکی از هنرهای سوسن طاقدیس این بود که به صورت تخصصی در یک حوزه کار کرد و مانند بسیاری از نویسندگان از این شاخه به آن شاخه نپرید و توانست در حوزه خردسال با خلق رمان، داستان، بازآفرینی و بازنویسی کارهای خوب و ماندگاری انجام دهد.
خالق «امیرکوچولوی هشتم» با بیان اینکه اگر نویسندهای بتواند تاثیرگذار باشد کار بزرگی انجام داده، میافزاید: بطورکلی دو دسته نویسنده داریم؛ دسته نخست دسته بزرگی از نویسندگان هستند که مقلدند و دسته دوم دسته کوچکی از نویسندگانی هستند که مبتکر و خلاقند. و سوسن طاقدیس جزء دسته دوم بود و آثارش در زمان خودش نو و خلاقانه بودند و همین مساله سبب ماندگاری آنها میشود و 50 سال دیگر هم اگر بخواهند درباره ادبیات کودک صحبت کنند حتما از کتابهای او یاد میکنند و همین مساله سبب شده که مرحوم طاقدیس از افراد تاثیرگذار در حوزه کتاب کودک باشد.
او در ادامه به سختیهایی اشاره میکند که سوسن طاقدیس در این راه متحمل شده و میگوید: انسان خیلی باید عاشق باشد تا در راهی که میداند درست است و به آن اعتقاد دارد، رنج و سختی بکشد و ایستادگی کند. او از سر تفنن و روشنفکری به سراغ ادبیات کودک نرفت. او رنجهای زیادی در این راه کشید. از خانوادهاش جدا شد و تنها در تهران زندگی کرد و ازدهه 60 ثابت قدم ایستاد و این جنبه دیگری از شخصیت و هنر اوست که برای آرمانش هزینه کرد و درد کشید.
سوسن طاقدیس از کسی طلبکار نبود
فتاحی همچنین یادآوری میکند: نکته بعدی بیتوقع بودن سوسن طاقدیس است، او برای فعالیتها و سختیهای و رنجهایش از کسی طلبکار نبود، و بااینکه حدود سه سال است که از بیماری رنج میکشد اما گله نکرد و از شخصی یا نهادی درخواستی نکرد. و بی سر و صدا رنج و درد را تحمل کرد و طلبکار نبود و این مساله نشان میدهد کاری که میکرده برای دلش بوده نه برای اینکه از کسی چیزی طلب کند. او در سختترین شرایط بهسر برد و هیچکس به یادش نبود. ای کاش دوستانی که اکنون برای درگذشتش ابراز احساسات میکنند در زمان حیاتش به یادش بودند.
البته سوسن طاقدیس علاوه بر نویسندگی، فعالیتهای اجتماعی و مدنی هم داشت که از مهمترین آنها میتوان به مشارکت در تاسیس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان اشاره کرد.
طاقدیس برای نویسنده نقش و هویت مدنی و اجتماعی قائل بود
محسن هجری در این باره به ایبنا میگوید: سوسن طاقدیس به عنوان یک نویسنده کارنامه درخشانی دارد که باید در جای خود به نقد و بررسی آثار او پرداخت. اما در کنار این شخصیت ادبی، او دارای یک هویت اجتماعی هم هست. او از جمله موسسان انجمن نویسندگان کودک و نوجوان بود که در حال حاضر بخش مهمی از پدیدآورندگان ادبیات کودک و نوجوان عضو آن هستند.
این نویسنده و منتقد ادبی در ادامه میافزاید: نگاه طاقدیس به ضرورت شکلگیری این نهاد مدنی حاکی از آن است که او برای نویسنده به غیر از خلق ادبی، نقش و هویت مدنی و اجتماعی هم قائل بود. و این گونه تصور نمیکرد که نویسنده بدون توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی فقط به کنج خلوت خود بخزد و بنویسد. به همین دلیل هم بود که او به عنوان یکی از 9 نفر موسس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان پا پیش گذاشت و یکی از فراگیرترین نهادهای مدنی مرتبط با ادبیات کودک ونوجوان را شکل داد.
به گفته هجری، به واسطه همین خدمات بود که انجمن نویسندگان نیز در دی ماه سال 1396 همزمان با هجدهمین سالگرد انجمن، برای سوسن طاقدیس آیین نکوداشت برگزار کرد تا بدین وسیله از خدمات یکی از موسسان خود قدردانی کند.
همیشه او را با لبخند همیشگیاش به یاد میآورم
جعفر توزندهجانی، نیز درباره این نویسنده پرکار ادبیات کودک و نوجوان توضیح میدهد: وقتی که متوجه شدیم خانم طاقدیس ناخوشاحوال است، قرار بود از سوی انجمن به دیدارش برویم اما در مکالمه تلفنی که بهمنماه برای هماهنگیهای لازم با او داشتم، گفت که وضعیت مساعدی ندارد و بهتر است این دیدار به وقتی دیگر موکول شود. بعد هم با شیوع ویروس کرونا و قرنطینه این دیدار عملا میسر نشد. اما در همان مکالمه تلفنی، باز هم میشد متوجه روحیه زندهدلانه و شوخطبعیاش شد.
این نویسنده در ادامه میافزاید: من با خانم طاقدیس که از نویسندگان دهه شصتی محسوب میشود، در دهه 60 در کیهان بچهها آشنا شدم. او از موفقترین نویسندگان در حوزه ادبیات کودک است؛ نویسندهای خوش ذوق، خوش قریحه و خندهرو. من همیشه مرحوم طاقدیس را با لبخند همیشگیاش به یاد میآورم، لبخند ویژهای که به شدت کودکانه بود و در داستانهایش هم نمود داشت.
توزندهجانی درباره آثار سوسن طاقدیس نیز میگوید: داستانهای مرحوم طاقدیس بیشتر رنگ و بوی دخترانه داشت و در اغلب آنها دختران و زنان، نقش اول را ایفا میکردند و جایگاه ویژهای داشتند. مانند داستان «ماه خالش را از كجا آورده؟» که در آن خالهایی که روی صورت مادر افتاده، نماد رنجها و زحمتهایی است که متحمل شده.
نظر شما