وی ادامه داد: برای مثال دیدگاه و نوع نگرش نویسندهای که تمام عمر خود در مناطق شهری زندگی کرده است با نویسندهای که روزهای زیادی از عمرش را در محیط طبیعی مانند روستاها و مناطق دورافتاده بوده متفاوت است. همچنین نویسندهای که دوران کودکی دشواری داشته با نویسندهای که چنین تجربهای را نداشته نگاه متفاوتتری به خلق داستان دارند.
پورحسینقلی با توجه به اینکه تجربهزیستی یک پزشک با اقشار معمولی جامعه فرق میکند، عنوان کرد: با توجه به موارد یاد شده نویسندگی یک پزشک با فرد عادی دارای تفاوتهایی است. برای مثال غلامحسین ساعدی روانپزشکی بوده است که تجربه سالها طبابت او و برخورد با بیماران باعث شد که شخصیتهایی خلق کند که دارای بعد روانشناختی جالبی برای خوانندگان بود. گفتنی است، این نویسنده تا کنون به طور مستقیم درباره موارد پزشکی اشاره مستقیم نداشته و تجربههای پزشکی خود را در داستانهایش درج نکرده است؛ اما شخصیتهای مختلف با ابعاد روانی مختلف در داستانها بسیار یافت میشود.
وی افزود: شاید اگر غلامحسین ساعدی در شاخه روانپزشکی فعالیت نکرده بود، نمیتوانست به خوبی شخصیتهای داستانهایش را قوام دهد. بنابراین این تجربهزیستی است که بسیار موثر است به گونهای که ما میتوانیم نشانههای مثبت آن را در آثار نویسندگان پیدا کنیم. اگر هم ندانیم که پیشه نویسنده چه بوده است با دیدن برخی آثار میتوان فهمید که نویسنده در چه حوزهای تخصص داشته است.
وی با اشاره به پیشبرد ژانر پزشکی با کمک ادبیات گفت: امروزه برخی پزشکان در علم روانپزشکی از طریق داستان و تئاتر در تلاش هستند، برخی بیماران را درمان کنند. بنابراین ادبیات ابزار خوبی برای پیشبرد اهداف درمانی است. اینکه چرا پزشکی که نویسنده میشود به این موضوع نمیپردازد، ابتدا باید در تازه بودن این ژانر و عدم آشنایی بسیاری از نویسندگان پزشک با این دانست و اینکه افرادی که پزشک هستند و دستی بر ادبیات و هنر دارند آنقدر فرصت ندارند که بخواهند رویکرد خاصی را دنبال کنند. با توجه به اینکه پزشکی جزو مشاغل سخت محسوب میشود افراد فعال در این حوزه وقت کافی برای پرداختن به موضوعاتی که نیازمند توجه بیشتری است را ندارند.
این پژوهشگر در عرصه آمار زیستی گفت: با توجه به تجربه من با هنرمندانی که در حوزه پزشکی و پیراپزشکی فعالیت میکنند، اغلب این افراد تلاتش میکنند که داستانهایی را بنویسند که حاصل تجربه خود با بیماران در فضای بیمارستانی است و تراوش مغزی است؛ نه کسب دانشی دیگر در این زمینه. این افراد معمولا برخورد روزانه خود با بیماران را در داستانهایشان انعکاس میدهند. اما شاید نتوانند سراغ ژانر خاصی بروند چراکه مشغلهها و فشارهای درمانی به قدری زیاد است که شاید نتوانند مانند بقیه حرفهها وقت بیشتری برای نویسندگی بگذارند.
پورحسینقلی گفت: در مورد پیشبرد ژانر پزشکی باید بگویم در آمریکا ژورنالی بر اساس همین رویکرد وجود دارد که تلاش میکند اطلاعات پزشکی را در میان مردم در جهت آگاهسازی نهادینه کند. همچنین در بسیاری از ژورنالهای معتبر تخصصی و پزشکی دنیا بخشی را به ادبیات اختصاص میدهند که در راستای اهمیت اطلاعات پزشکی برای مردم است و این بخش به ترویج علم پزشکی میپردازد.
وی افزود: ما هنوز این بر این روال نیفتادهایم. در واقع نگاه سنتی به ادبیات در نویسندگی کشورماتن صادق است؛ در حالیکه میتوان از این شاخه در راستای ترویج علوم تجربی بهرههای زیادی برد اما نمیدانیم که چه کارکردهایی میتواند برای جامعه داشته باشد.
پورحسینقلی خاطر نشان کرد: با توجه به اینکه با مسئله جهانی به نام پادمی کرونا مواجه هستیم، این بیماری در ابتدای امر چندان مسئله جدی نبود. اما امروز زندگی همه را تحت تاثیر قرار داده است. برای مثال در هفتههای ابتدایی شیوع این بیماری در کشور تلاش کردم برای فرزندم که یک کودک سه ساله است، تعریف درستتری از این بیماری و اینکه برای مواجهه با آن چه راهکارهایی وجود دارد، ارائه دهم. اولین محتوایی که در این زمینه با آن مواجه شدم، ترجمهای از یک مقاله چینی بود که برای شناخت کودکان از کرونا نوشته شده بود. این کتاب دارای داستانهای مصوری بود که کودکان را با کرونا آشنا میکردند.
وی افزود: در نتیجه آموزشپذیری از طریق روایت داستانی و ادبیات بسیار راحتتر از تبلیغات در رسانهها و فضای مجازی است. البته لازم به ذکر است که در دنیای حاضر و در کشورمان کتاب انتخاب اول مردم برای آموزش نیست و معمولا افراد به فکر کتاب خواندن هم نمیافتند. اما ادبیات میتواند به شناخت بهتر و ترویج علم پزشکی کمک کند و حتی میتوانیم با استفاده از آن سطح سلامت مردم را بالا ببریم و این امر هم در پیشگیری و هم در درمان حاصل شود.
این پژوهشگر در پاسخ به این پرسش که آیا پزشکی میتواند باعث بروز خلاقیت در نویسندگان شود؟ گفت: اگر فرد خود دارای زمینههای خلاق باشد به طور قطع به دلیل وجود تجربههای زیستی پزشکی کمک شایانی به افراد در خلق داستانها میکند. اما تبدیل شدن به یک هنرمند یا به یک نویسنده به وجود برخی پتانسیلها بستگی دارد. چندی پیش با کمک معاونت فرهنگی در دانشگاه شهید بهشتی چند دوره داستاننویسی برای دانشجویان حوزههای پزشکی و پیراپزشکی برگزار کردیم که استقبال خوبی هم از آن شد.
وی گفت: مورد دیگر آنکه اراده افراد هم برای نویسنده شدن مهم است. اینکه صرفا استعداد دارند و تجربه زیستی هم دارند نمیتواند از یک فرد نویسنده موفق بسازد باید اراده و پیگیری برای داستاننویس شدن هم وجود داشته باشد.
نظر شما