رئیس اتحادیه کتابفروشان و نوشتافزار نجفآباد از تعطیلی 5 کتابفروشی در این شهرستان تا پایان سال ۱۳۹۸ خبر داد و هشدار داد: الباقی کتابفروشیهای نجفآباد هم هم در شرف تعطیلی هستند!
با تمام این اوصاف، کافی است وارد نجفآباد بشوید و سراغ یک کتابفروشی را از شهروندان بگیرید؛ اگر پیگیر باشید، شاید بتوانید ۱ یا ۲ کتابفروشی که کتابهایی در حوزه ادبیات یا هنر به فروش میرسانند، بیابید؛ شهری با حدود ۳۰۰ هزار نفر جمعیت که بنا به گفته محبوبه عباداللهی، مسئول نشر و مطبوعات اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی این شهرستان تا انتهای سال ۱۳۹۸ تنها ۱۱ کتابفروشی زیر نظر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکردند، که سهم کتابفروشیهایی که کتابهایی در حوزه هنر و ادبیات عرضه میکنند، شاید ۲ یا ۳ کتابفروشی باشد؛ آن هم نه بهصورت تخصصی، بلکه یک قفسه کوچک در گوشهای که نمیتوانید کتاب مورد نظر خود را بیابید.
یک کتابفروشی با نام «سبز» را میتوانید در «چهارراه فردوسی» این شهر پیدا کنید، که مرجع کتابهای درسی و کنکوری است و شاید سهم کتابهای هنری و ادبی آن به ۳۰۰ جلد هم نرسد. در این میان دو کتابفروش قدیمی آقایان سرمدی و یزدانی در این شهر فعالیت میکنند.
محبوبه عباداللهی مسئول نشر و مطبوعات اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان نجفآباد به خبرنگار ایبنا میگوید: تا پایان سال گذشته بیش از هزار نفر اهل قلم در نجفآباد شناسایی شدند که سهم آنان از کتاب در این شهر عمدتا هیچ است.
اسماعیل ایمانیان، رئیس اتحادیه کتابفروشان و نوشتافزار نجفآباد هم در گفتوگو با خبرنگار ایبنا با اشاره به تعطیلی ۵ کتابفروشی تخصصی در این شهر بیان کرد: تیر خلاص را اداره آموزش و پرورش به کتابفروشیهای سطح شهر زد که فروش کتب درسی را بهصورت انحصاری و در بستر اینترنت درآورد. متاسفم که بگویم تمام کتابفروشیهای این شهر بهدلایل بسیاری در شُرُف تعطیلی هستند. بسیاری از این کتابفروشیها، درآمد عمده خود را از طریق کتب درسی به دست میآوردند که همین هم از آنها دریغ شد.
وی با بیان اینکه تنها مسئلهای که به آن ارزشی نهاده نمیشود، کتاب است و گویی این کار، یک شغل محسوب نمیشود، میگوید: اشکم درمیآید، وقتی یک کتابفروش کهنهکار حاضر شده است کتابهای خودش را کیلویی بفروشد. ما در طول سال گذشته یک پروانه کسب کتابفروشی هم صادر نکردهایم و این بهدلیل عدم تقاضا بوده است.
ایمانیان با اشاره به اقبالی که توسط دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی نجفآباد صورت گرفت و در برههای منجر به پویایی مبحث کتاب در این شهر شد، میافزاید: دانشگاه آزاد، بهدلیل اینکه یکی از مرجعترین کتابخانههای کشور را دارد و از طرفی بالاترین تعداد دانشجوی در کشور را دارا بوده در زمان کوتاهی باعث شد که کتابفروشیهای نجفآباد جان بگیرند. اما از یک جایی به بعد همان را هم نداشتیم. حال آنکه کافی است شما یک فروشگاه دخانیات تأسیس کنید، تا سود ببرید. بیش از ۴۰ سال است که دارم در حوزه کتاب فعالیت میکنم و به جرئت میتوانم بگویم که عشق تنها دلیل من برای این کار بوده است.
ایمانیان تصریح کرد: باید به شما بگویم که اگر در طی این سالها سرمایهام را در جای دیگری گذاشته بودم، حالا از سرمایهداران بودم. اما چه کنم؟ عاشق بودم. در این سالها یک مسئول هم از ما حمایت نکرد. وقتی که با هزینه خودم در یک فضای ۴۰۰ متری نمایشگاه کتاب برگزار کردم، یک نفر از مسئولین این شهر به آنجا سر هم نزدند. گفتهاند بیش از هزار نفر اهل قلم شناسایی شدهاند. هزار اهل قلم و ۱۰ کتابفروشی؟! و وقتی سرجمع کتابهایی که چاپ کردهاند دو جلد نمیشود و اقلی از شهروندان هم کتابشان را نمیخوانند، چه انگیزهای برای آنان باقی میماند؟! یک نویسنده برای نوشتن یک کتاب صدها کتاب میخواند و وقتی چیزی مینویسد، به تیراژ کمتر از ۱۰۰ نسخه هم نمیرسد. قلبم به درد میآید از اینکه «شبیخون فرهنگی» همینجاست. شبیخون، همین دور کردن شهروندان از کتاب و فرهنگ است و نرسیدن به آن.
تعدد کتابخانهها در نجفآباد هم میتواند بستری مناسب برای اهل قلم این شهر باشد. به گفتهی مهدیه، مسئول یک کتابخانه هیئت امنائی محلی در نجفآباد، کتابخانههای «زهرائیه» و «انجمن نمایش شهرستان» از کتابخانههایی هستند که هم از لحاظ تخصصی بودن کتابها در حوزه ادبیات و هنر و هم از لحاظ تعداد کتاب، در شرایط خوبی به سر میبرد. اما بهدلیل تغییرات مکرر مدیریت «خانه هنرمندان نجفآباد»، کتابخانه این مجموعه در وضعیت تأسفباری به سر میبرد و چندین جلد از کتابهای این کتابخانه به یغما رفته است.
سیدروحالله حسینی، یکی از نویسندگان نجفآبادی در گفتوگو با خبرنگار ایبنا بیان کرد: در جلسه شورای فرهنگی اداری شهرستان که برای کاندیداتوری نجف آباد برای پایتختی کتاب ایران برگزار شده بود، من حضور داشتم، البته نسبت به اینکه چرا در جلسه شاهد آدمهای مرتبط با حوزه کتاب نیستیم، گلایههایی داشتم. آنجا این موضوع را مطرح کردم که ابتداییترین ایستگاه برای رشد کتاب و کتابخوانی و سپس دریافت پایتختی کتاب، وجود کتابفروشی در سطح شهرستان است. با همین تعداد کم کتابفروشی، آخرین بار کدام یک از مسئولین به کتابفروشیها سر زدهاند؟ اتفاق عجیبی البته در جلسه افتاد، و اینکه یکی از روسای دانشگاههای شهرستان، در اظهار نظری غریب گفت «در دورانی که زندگی میکنیم، دیگر نیازی به کتاب نیست، شبکههای اجتماعی و مجازی میتوانند کلیه نیازهای پژوهشی مخاطب را پاسخ دهند!». کتاب تنها ابزاری نیست که نیازهای مقطعی ما را رفع کند؛ یعنی تا زمانی که پژوهشی در کار نباشد، کتاب جایگاه ندارد.
حسینی با اشاره به کتابروشیهای متضرر و تعطیل شده نجفآباد هم افزود: میخواهم از یکی دیگر از کتابفروشیهای شهرستان حرف به میان آورم. روزگاری یک کتابفروشی در میدان اصلی شهر دایر شد، در محلی پر رفت و آمد، که تمام شریانهای شهر از آنجا سرچشمه میگرفت. یک کتاب فروشی که همپای مرکز استان میتوانستی کتابهای بهروزی را در آن بیابی. میدانی سرنوشت آن چه شد؟ رفت در یک زیرزمین نمور و تاریک، زیرِ پاساژی که دل و جگر میفروخت و روبهرویش فست فودی بود، در یکی از خیابانهای فرعی شهر و به مرور هیچ!
نجفآباد در چند کیلومتری غرب شهرستان اصفهان واقع شده است. به همین سبب، آنهایی که پیگیر کتاب هستند، اصولا باید مسیر سخت و طولانی را پشت سر بگذارند تا برای خرید یک جلد کتاب، به مرکز استان بروند؛ شهرستانی که خود، شامل چند شهر و چندین روستا است و بهنوعی بعد از اصفهان مرکزیت خاص در استان را دارد. این میان، کتابفروشان و اهل قلمی ماندهاند که با سیاستگذاریهای اشتباه و بیتوجهی به مسئله کتاب و صنف کتابفروشان روبهرو هستند. به گفته رئیس اتحادیه کتابفروشان شهرستان نجفآباد، اگر فرمان به همینسو بماند، تا پایان سال ۱۴۰۰ هیچ کتابفروشی دیگری در نجفآباد باقی نخواهد ماند.
نظر شما