دادستانها نقشی مهم و اساسی در تنظیم قوانین مکتوب و اجرای آنها برای اجرای عدالت در کشورها ایفا میکنند؛ اما با این وجود کمتر دادستانی را میتوان پیدا کرد که خاطرات خود را به صورت مدون به قلم تحریر در آورده و رویدادهای و جریانهای مهم زمان خود را نوشته باشد. اما پریت بارارا وکیل هندی تبار آمریکایی در کتاب اجرای عدالت تفکرات و خاطرات خود را به عنوان یک دادستان در مورد جنایات، مجازات و قوانین مربوطه نگاشته است.
نویسنده کتاب مذکور به عنوان دادستان ناحیه جنوبی کلانشهر نیویورک خدمت کرده است و تجربیات خود را در مورد نقص قوانین و اغماض برخی از شخصیتهای قضایی نسبت به قوانین و آیین نامههای قضایی مدون ایالات متحده برای خواننده شرح داده است. وی امیدوار است که این کتاب سرفصلی برای دادستانهای هندی شود تا خاطرات و تجارب خود را در مورد اهمال کاریها، نقص قوانین و مقررات مدون توسط افراد و مسئولان دستگاه قضایی در هند به رشته تحریر در آورند. باید گفت که موارد سوء استفاده دادستانها از اختیارات خود در هند بسیار فراوان است. دولت مرکزی و یا ایالتها دادستانهای ویژهای را برای اجرای عدالت بر پایه قوانین اساسی هند انتخاب میکنند و بر اصل تفکیک کامل قوه مجریه از قوه قضائیه و اجرای قوانین مندرج در قانون اساسی و یکسان بودن آن برای همه شهروندان تاکید فراوان دارند.
باید در نظر داشت که که این کتاب بر اساس قوانین آمریکا نگاشته شده است و نویسنده اجرای عدالت را با قوانین مندرج در قانون اساسی آن کشور عنوان کرده است و قانون اساسی هند و معیارهای اخلاقی جامعه هند بسیار متفاوت است.
نویسنده در این کتاب نمونههایی از محاکمات را عنوان میکند و چنین میآورد که مخفی کاری اقدامی کاملاً ضروری و اجتناب ناپذیر در محکمههاست. قضات باید با تبحر و تدبیر دست وکلا را بخوانند چرا که وکلا به درستی و با مهارتها و شگردهای خاص بدون هیچ محدودیتی در دادگاهها حضور پیدا میکنند و نکات بسیار ظریف اما بسیار مهم را مخفی میکنند و با ارائه اسناد و مستندات و فراخواندن شواهد بگونهای دادگاهها را از حقیقت ماجرا دور میکنند که قضات به هیچ وجه نمیتوانند آنرا درک کنند و رای به نفع وکیل مدافع صادر کنند.
پریت بارارا نویسنده کتاب اجرای عدالت خود از نقض قانون نیز سخن به میان میآورد و عنوان میکند که در یک سیستم قضایی مبهم، متهم برای تبرئه از پذیرفتن اتهامات سنگینتر اتهامی را که هرگز آن را انجام نداده، میپذیرد تا خود را از چنگ قانون و عدالت نجات دهد. در این موارد نقش دادستان بسیار اساسی است و در مواردی چنین اقدامی صورت گیرد باید به سوء استفاده دادستان از موقعیت شغلیاش شک کرد.
نویسنده با استناد به کتاب «طاغوت با قصد نیک» به قلم پال کریگ رابرتس و لورنس ام که درباره چگونگی سوء استفاده دادستانها از بروکراسیهای اداری و چگونگی دور زدن قوانین در آمریکاست، نشان میدهد که دادستانها با ساختن اتهامات واهی و ساختگی برای نجات یک متهم از پذیرفتن اتهامات سنگین چگونه فرد مجرم را تبرئه میکنند. به باور نویسنده این کار باعث میشود که شهروندان نسبت به اجرای عدالت در کشورشان مایوس شده و در نتیجه به سوی راهکارهای دیگری که منجر به تنش در جامعه شود سوق پیدا کنند. پریت بارارا نسبت به این گروه از دادستانها هشدار میدهد و به آنها یادآور میشود که این گونه اقدامات باعث خدشه دار کردن دیگر دادستانهای عدالت خواه میشود. نویسنده بر ضرورت حل و فصل مسائل از طریق اجرای قانون و عدالت اذعان دارد و اصلاح قوانین در جهت بهتر شدن عملکرد دستگاه قضا را امری مهم و اساسی عنوان میکند.
پریت بارارا تصوری از یک سیستم قضایی بیعیب و نقص را در ذهن خود میپروراند و از همه قضات و دادستانها میخواهد که کاملاً مستقل، حرفهای، صادقانه و بدون واهمه روند قانونی پیگری پروندهها را پیش گیرند. نویسنده به عنوان یک آمریکایی هندی تبار به صورت ویژه اتهامات نژاد پرستانه و محاکمه مشکوک هندی تبارهای آمریکایی و شهروندانی که اصالت آنها به منطقه جنوب غرب آسیا است، حساسیت نشان داده و در کتاب خود به پوشش این دسته از پروندهها نیز پرداخته است.
این خبر بر اساس اطلاعات دریافتی از وابسته فرهنگی ایران در بمبئی هند تنظیم شده است.
نظر شما