اگر موافق باشید بحث را با این سوال آغاز کنیم که اصولا چرا باید از قمرالملوک وزیری حرف زد؟
اولین ویژگی قمر داشتن صفات نیک اخلاقی و انسانی است. در میان چهرههای مشهور موسیقی اصیل ایرانی، اگر بخواهیم از کسانی که موسیقی و هنر خود را با نیکوکاری، کمک به مستمندان و دستگیری از بینوایان درآمیختهاند نام ببریم، بدون شک نام قمرالملوک وزیری در صدر آنان خواهد بود.
قمر سراسر عمر خود را در کمک به طبقات محروم و فرودست گذراند و آنچه از اجرای برنامههای موسیقی اعم از کنسرت، ضبط صفحات گرامافون و... به دست میآورد، در طبق اخلاص گذارد. او زنی سخاوتمند و بخشنده بود که از بخشیدن لذت میبرد و آرامش مییافت و به گواهی خاطرات مکتوب و شفاهی به جا مانده، قمر نه تنها به محرومین و بیچارگان یاری میرساند بلکه غمخوار و دلسوز حیوانات نیز بود. برای حیوانات آسیب دیده نیز غذا میبرد و آنان را تیمار میکرد. وی این خصلتهای نیک را حتی تا پایان عمر و در روزهای بیماری و نداری نیز حفظ کرد. از این نظر، قمر نه تنها در میان موسیقیدانان بلکه افراد مشهور جامعه هنری ایران نیز یکتا و بیهمتاست.
به جز صفات والای انسانی و اخلاقی، یکی دیگر از ویژگیهای ارزنده قمر، حفظ اصالت و شأن هنری است. بدین معنی که در طول سالها فعالیت در عرصه هنر، هرگز از موازین موسیقی فاخر و چهارچوب موسیقی دستگاهی ایران خارج نشد و هیچ گاه به ورطه ابتذال و موسیقی مطربی درنغلطید. در میان صفحات باقی مانده از قمر، حتی یک نمونه نیز نمیتوان یافت که آثار نازل، بیکیفیت و مبتذل اجرا کرده و یا از اشعار ضعیف و سست سود جسته باشد.
قمر به خاطر این ویژگی، مورد ستایش شعرای گوناگون قرار گرفته که در این میان، به تنهایی این شعر استاد جلال الدین همایی، از بزرگان فقه، عرفان و ادبیات:
ستارگان هنر بس دمیدهاند و هنوز شبان تیرۀ عشاق روشن از قمر است
مُهر تأییدی بر عیار بالای هنری این بانوی هنرمند محسوب میشود.
سرانجام سومین ویژگی مهم قمر، خدمت به اجتماع از طریق هنر و حضور مؤثر در عرصههای اجتماعی است که برای نمونه میتوان به اجرای کنسرت به نفع سیلزدگان، حریقزدگان و زلزله زدگان، کنسرت به نفع ساخت مقبرۀ فردوسی و کنسرت به نفع هنرمندان قدیمی همچون شکرالله قهرمانی اشاره کرد.
به گواهی اسناد منتشر شده در کتاب، او به نفع ساخت مقبره فردوسی کنسرتی در مشهد برگزار کرده است. در این خصوص بیشتر توضیح دهید؟
اولین موسیقیدانی که به نفع ساخت مقبره فردوسی کنسرت اجرا کرده عارف قزوینی است. این کنسرت در تابستان سال 1300 خورشیدی همراه با پیانوی مشیرهمایون شهردار در باغ ملی مشهد به روی صحنه رفت. دومین موسیقیدان، کلنل علینقی وزیری است که در سال 1305 با ارکستر مدرسه عالی موسیقی در تالار مدرسه نظام به نفع ساخت مقبره فردوسی کنسرتی را به روی صحنه برد. بانو وزیری بعد از عارف قزوینی و کلنل وزیری سومین موسیقیدانی است که به نفع ساخت مقبره فردوسی کنسرت اجرا کرده است. این کنسرت در مهر 1309 در مشهد اجرا شد و حبیب سماعی نوازنده سنتور و محمدعلی شهابی نوازنده تار در این کنسرت با قمر همراهی داشتند.
درباره کنسرت قمر و کلنل وزیری برای ساخت مقبره فردوسی اشاره کردید. با توجه به این که پیش از کتاب اخبار و اسناد قمر، کتاب اخبار و اسناد قمرالملوک وزیری را به چاپ رساندید جا دارد این سئوال را مطرح کنم که چرا کار مشترکی توسط قمر و کلنل وزیری به اجرا درنیامده است؟
بانو وزیری چنان احترام فراوانی برای کلنل وزیری قائل بود که در هنگام گرفتن شناسنامه، لقب وزیری را به عنوان نام خانوادگی خود انتخاب کرد و کلنل وزیری نیز با توجه ارزش فراوانی که برای هنر او قائل بود، به وی اجازه داد این نام را به عنوان نام خانوادگی خود انتخاب کند. کلنل وزیری پس از مرگ قمر در گفتوگویی کوتاه با روزنامه اطلاعات او را بی نظیر دانسته است. با وجود این، کار مشترکی بین قمر و کلنل وزیری به اجرا نیامده است که این مساله را باید نشأت گرفته از تفاوت سبک و شیوه موسیقایی آنها دانست. قمر آموزش موسیقی را نزد مرتضی نیداود گذرانده بود که این دوره آموزشی که برگرفته از آموزشهای آقاحسینقلی و درویش خان بود، با مکتب موسیقی کلنل وزیری تفاوت بنیادین داشت. شاید اجرای برنامه مشترک بین قمر و کلنل مستلزم حضور قمر در دورههای آموزشی کلنل وزیری بود و همین مسئله برای قمر که در آن دوران در اوج شهرت بود، دشوار و یا غیرممکن میکرد.
نکات جالب کتاب درباره نسبت نداشتن قمر با تصنیف مرغ سحر است که حتی استاد مرتضی خان نیداود هم گمان اشتباهی داشته است. درباره این نکته هم توضیح دهید؟
متاسفانه درباره قمر مطالبی در محیط مجازی منتشر و دست به دست میشود که یا صحت ندارد و یا این که سند معتبری درباره آن در دست نیست. یکی از این گونه مطالب، اجرای تصنیف «مرغ سحر» در کنسرت یا صفحه گرامافون است. اولین کسی که مرغ سحر را در صفحه ضبط کرد ملوک ضرابی بود و پس از او ایران الدوله هلنی و جمال صفوی این تصنیف را در صفحه ضبط کردند که هر سه نمونۀ این صفحات خوشبختانه موجود است. درباره اجرای تصنیف «مرغ سحر» در کنسرت و یا ضبط آن در صفحات گرامافون توسط قمر سند معتبری به دست نیامده و یا نمونهای از این صفحه دیده نشده است. این نکته را هم باید اضافه کنم که قمر هیچ گاه اثر شخص دیگری را اجرا نکرده است.
از جمله مطالب مبهم که به قمر نسبت داده می شود اجرای مارش جمهوری عارف در صفحه است. با وجود این که در خاطرات قمر و نوشتههای دکتر ساسان سپنتا و زبیده جهانگیری (دخترخوانده قمر) به ضبط مارش جمهوری در صفحۀ گرامافون اشاره شده، هنوز سند معتبری در این خصوص به دست نیامده و نمونهای از این صفحه دیده نشده است.
همچنین اگرچه برخی بر این اعتقادند که نخستین کنسرت قمر در سال 1303 در گراندهتل به اجرا درآمده، هنوز در این خصوص سند معتبری به دست نیامده و باب تحقیق در این خصوص همچنان باز خواهد بود.
درباره ساختار کتاب «اخبار و اسناد قمرالملوک وزیری» توضیح دهید و این کتاب چه نقشی در شناخت بیشتر قمر و روشن کردن زوایای پنهان زندگی او خواهد داشت؟
قمرالملوک وزیری یکی از سرشناسترین چهرههای موسیقی اصیل ایرانی است که با وجود شهرت و محبوبیت کمنظیر که بیش از دو دهه به طول انجامید، درباره بعضی از فرازهای زندگی شخصی و هنری وی اطلاعات و دانستههای روشنی در دست نیست و منابع گوناگون ـ حتی در زمان حیات او ـ در این خصوص یکسان سخن نگفتهاند. با وجود این که ۶ دهه از مرگ قمر میگذرد، هنوز نکات مبهم و اظهارات متناقضی دربارۀ او منتشر میشود.
با توجه به تأثیر و نقش قمر در موسیقی ایرانی، ضروری است که زوایای گوناگون زندگی او به دقت و به دور از هر گونه اشتباه و تحریف مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد و این مسئله، مستلزم دستیابی به آگاهیها و اطلاعات جدید درباره اوست و این هدفی است که کتاب «اخبار و اسناد قمرالملوک وزیری» به دنبال آن بوده است.
این کتاب در دو بخش تنظیم شده است: بخش اول حاصل جستوجو در مطبوعات دوره پهلوی اول و دوم است که برخی از آنان کمیاب، دیریاب و نایاب هستند، به طوری که شادروان استاد ایرج افشار نیز در کتاب ارزشمند «فهرست مقالات فارسی در زمینه تحقیقات ایرانی» اشارهای به آنها نکرده است. در این بخش، هر گونه خبر مرتبط با قمرالملوک وزیری اعم از اعلان کنسرتها و اعلان فروش صفحات قمر، خاطرات و نوشتههای قمر، برنامههای او در رادیو، خاطرات دیگران درباره وی، نوشتهها درباره او و اخبار بیماری، مرگ و خاکسپاری قمر گردآوری شده است که مطالعه و بررسی آنها موجب دستیابی به اطلاعات فراوان و شناخت بیشترِ این چهرهی فرهنگی، هنری و اجتماعی خواهد شد.
بخش دوم کتاب، 15 سند درباره قمرالملوک وزیری است که همگی از آرشیو اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی استخراج شدهاند و به طور حتم برای علاقهمندان قمر حاوی مطالب نو و جالبی است. امید است این کتاب موجب شناخت بیشتر قمر و آثار او و منبع و منشأ پژوهشهای بعدی درباره وی باشد.
درباره نکات تازه یابی که در بررسی اخبار به آن دست یافتید توضیح بدهید
در نگاهی گذرا، برخی از ویژگیهای مهم اخبار مندرج در قسمت اول کتاب که حاوی نکات ارزشمندی درباره قمر است و اطلاعات مهم و بعضاً تازه یابی را در اختیار علاقهمندان و محققان قرار میدهد عبارتند از:
_ قمر به همراه موسی معروفی برای نخستین بار کنسرتی را در دستگاه نوا اجرا کرده که بر مبنای آگهی آن، اجرای صحنهای آن تا سال 1307 در ایران سابقه نداشته است. لازم به ذکر است دستگاه نوا به همراه راست پنجگاه جزو دستگاههای مهجور ایرانی بود که در گذشته، بسیار به ندرت توسط موسیقیدانان اجرا میشد.
- در سال 1307 و سالهای بعد از آن، در مطبوعات از هنرمند، خواننده یا موسیقیدان با لفظ آرتیست یاد میشده است.
- قمر در سال 1315 همراه با ابوالحسن صبا کنسرتی را در سالن سینما تهران اجرا کرده است.
- مرور برنامههای موسیقی رادیو در سالهای 1320 و 1321 حاکی از این است که قمر همراه با نوازندگی اساتیدی چون: علی اکبر شهنازی، مرتضی محجوبی، ابوالحسن صبا، حبیب سماعی و مهدی خالدی در رادیو به اجرای برنامه پرداخته است.
- برنامه قمر در رادیو از مهر 1332 به خاطر بیماری فشار خون و سکته قطع شده است.
- قمر در اواخر عمر و در دوره شدت یافتن بیماری، آرزوی رفتن به کربلا را در سر داشته است.
- اولین سکته او در سال 1333 روی داده است.
- قمر در سال 1316 به جرگۀ مریدان محمدحسن مراغهای (ملقب به محبوب علیشاه) درآمده است.
- در هنگام درگذشت قمر، تهران تا آن زمان فاقد یک سالن مناسب برای برگزاری مجلس بزرگداشت درگذشتگان موسیقی و یا اجرای کنسرت به یاد آنان بوده است.
- اندیشه اختصاص قطعه زمینی برای گورستان هنرمندان، بعد از درگذشت قمر بین هنرمندان ایجاد شده است.
چه نکات مبهمی در مورد قمر باقی مانده که اطلاعات دقیقی درباره آن به دست نیامده است؟
یکی از مهمترین نکات مبهم درباره زندگی قمر، نبود اطلاعات و آگاهی درباره زادگاه اوست، به طوری که عدهای محل تولد او را کاشان، برخی تاکستان قزوین و عدهای دیگر تهران میدانند و تاکنون اطلاع دقیقی در این خصوص به دست نیامده است. دیگر موضوعی که درباره آن اطلاع دقیقی در دست نیست، تعداد ازدواجهای قمر و همچنین تاریخ دقیق اولین کنسرت اوست که در این موارد باب تحقیق همچنان باز خواهد بود.
البته به طوری که پیشتر گفتم متأسفانه مطالب نادرست درباره قمر و دیگر مشاهیر موسیقی و ادبیات معاصر در فضای مجازی به وفور منتشر شده و بسیاری افراد نیز بدون این که لحظهای در مورد درستی یا نادرستی آن تامل کنند این مطالب را برای دیگران میفرستند و بدین ترتیب به پخش اشتباهات تاریخی بیشتر دامن میزنند.
نظر شما