میرزا علیاصغرخان ملقب به امینالسلطان یا اتابک اعظم از رجال منتفذ، مقتدر و سیاستباز دوره قاجاریه به شمار میآمد که در دوره سلطنت سه پادشاه، یعنی ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه حیات داشت و به صدراعظمی رسید. در دودمان قاجاریه با توجه به مختصات و ساختار ملوکالطوایفی قدرتمند آنکه به مرور ظواهری ضعیف از دنیای مدرن فرنگی در آن بنا به نیاز و ضرورتهای شخصی و اجتماعی جایی باز میکرد، کمتر کسی میتوانست در زمانی نسبتاً طولانی، در مقاطع مختلفی از حکومتمداری سه پادشاه تجربیاتی متمایز از دولتمداری را در منصب صدارتاش به چالش بکشد و سرانجام در یک بزنگاه و چالشگاه تاریخیِ کشوری جانش را بستانند.
بهیقین امینالسلطانی که در دوره ناصرالدین شاه سالها در دربار، وزیراعظم و سه سال صدارت عظمای رسمی و ملقب داشت، با شخصیتی که در جلوی مجلس در دوره مشروطه قبل از استبداد محمدعلی شاهی ترور شد، به لحاظ مشخصههای روانشناختی شخصیتی، تجارب فردی، تجارب سیاسی و تجارب جامعهشناختی از ساختار قدرتی که در آن کار میکرد، خصایص یکنواخت و یکسانی را در انبان نداشت.
او یکی از رجال پیچیده و کمتر شناختهشده و از صدور پرآوازه دوره قاجار است که قضاوتهای گوناگونی در مورد او وجود دارد. برخی او را شخصی نوکرمآب، فرومایه و متملق و عدهای او را عامل روسیه در ایران میشناسند.
میرزا علیاصغرخان امینالسلطان در سال ۱۲۸۰ قمری در تهران دیده به جهان گشود. پدرش میرزا ابراهیمخان امینالسلطان ابن اسکندرخان بود. اسکندرخان از مهاجران گرجی بود که در اوایل دوره قاجار به ایران آمد. میرزا ابراهیمخان پس از ورود به درگاه و بیوتات سلطنتی، در سال ۱۲۸۶ ملقب به امینالسلطانی و القابی چون جنابی و به مناصبی چون صاحبجمعی، آبدارباشی، مباشر بنایی، معمارباشیگری، وزیر خزانهداری و گمرک، متصدی ضرب مسکوکات رسید و در سالهای پایانی حیاتش با فرمان ناصرالدین شاه به وزارت دربار اعظم منصوب شد و در سفر ناصرالدین شاه به فرنگ، جزء ملتزمین رکاب بود. سرانجام در روز دوشنبه ۲۴ شوال سال ۱۳۰۰ در سبزوار از دنیا رفت. پس از مرگ میرزا ابراهیمخان، بر اساس گزارشات اعتمادالسلطنه، مقام و لقب او از طرف ناصرالدین شاه به پسرش میرزا علیاصغرخان واگذار شد. او در زمان حیات پدر نیز مناسبی چون صاحبجمعی و همچنین به نیابت از او سرتیپی افواج خواجهوند، سوادکوهی و هداوند را بر عهده داشت. او با هوش و ذکاوتی که داشت، به شاه تقرب جست و بهزودی مناسب زیادی را یکی پس از دیگری به چنگ آورد. در سال ۱۳۰۰ به وزارت دربار و پس از آن به وزارت دفتر، وزارت عظمی و وزارت داخله منصوب شد تا اینکه در اواخر حکومت ناصرالدین شاه به صدارت عظمی رسید.
پس از به قتل رسیدن ناصرالدین شاه، میرزا علیاصغرخان اولین کسی بود که پیام وفات شاه ماضی و تبریک جلوس پادشاهی را برای مظفرالدین شاه فرستاد و بدینوسیله مقام خود را تضمین کرد؛ چنانکه بعد از تاجگذاری مظفرالدین شاه، میرزا علیاصغرخان همچنان بر مسند صدارت ابقا شد و تا سال ۱۳۱۵ در این مقام بود و در این سال مقام صدارت بین او و میرزا علیخان امینالدوله از رجال خوشنام و نوگرای اواخر دوره قاجار دست به دست شد و پس از چندی امینالدوله از این منصب برکنار و دوباره میرزا علیاصغرخان به این مقام رسید و در نهایت در سال ۱۳۲۱ با تقاضای علما از صدارت معزول و عبدالمجید میرزای عینالدوله جانشین وی گردید.
میرزا علیاصغرخان بعد از برکناری از صدارت به سیر آفاق و انفس پرداخت و از چند کشور دیدن کرد و در سال ۱۳۲۵ به ایران بازگشت. در این سال دوباره از طرف محمدعلی شاه برای تصدی منصب صدارت فراخوانده شد؛ ولی کمتر از یک سال بر این مقام تکیه داشت. تا اینکه در ۲۱ رجب ۱۳۲۵ هنگام خروج از مجلس شورای ملی در بهارستان، توسط شخصی به نام عباس آقای صراف تبریزی ترور شد.
چنانکه مولفان در مقدمه کتاب ذکر میکنند تاکنون در مورد کارنامه اعمال امینالسلطان پژوهش مستقلی به رشته نگارش در نیامده است و بر این پایه میتوان گفت گردآوری و انتشار این کتاب که شامل نامهها و مکاتبات امینالسلطان با مظفرالدین شاه است میتواند تسهیلگر انجام چنان پژوهشی باشد که برای احصاء نقش امینالسلطان در تاریخ قاجار و بهطور ویژه تاریخ مشروطه از اهمیتی بالا بهره میبرد.
مکاتبات گردآوری شده در این کتاب به جز یک طغراء، نامههایی است که اتابک به مظفرالدینشاه نوشته است و از این رو، مضمون بیشتر نامهها در خصوص حوادث و کارهای جاری مملکت و مکاتبات و مشروح مذاکرات اتابک با سفارت روس، انگلیس و فرانسه و به دنبال آن با شاه است. از نکات جالب توجه این نامهها، وضعیت درماندگی دولت مرکزی و میزان نفوذ دولت روس و انگلیس در ایران است.
از مشخصات این نامهها، تملق و چاپلوسی صدراعظم نسبت به شاه است که در آن دوره رواج تام داشته است و بخشی از سنت نامهنگاری درباری در دوره انتهایی قاجار محسوب میشود. از دیگر مشخصات این نامهها آن است که فاقد تاریخ است. همچنین کتابت نامهها به خط شکسته نستعلیق نیز از خصوصیات آنهاست.
آلبوم این نامهها، به شماره ۱۵۰ از جمله آلبومهای وجوهات سلطنتی سازمان اسناد و کتابخانه ملی بوده است. این آلبوم شامل صد برگ و متشکل از۱۹۲ نامه است و در سال ۱۳۲۱ قمری گردآوری شده است. مصححان کتاب بر پایه این آلبوم دست به تصحیح و گردآوری این اثر زدهاند.
یکی از نامههای گردآوری شده در این کتاب به این شرح است: «قربان خاکپای جواهرآسای اقدس مبارکت شوم. از زیارت دستخط جهانمطاع اقدس همایون قبله عالم ارواحنا فداه چشم غلام روشن گردیده و از بذل آن همه مراحم بلانهایات خسروانی نمیداند به کدام زبان تشکر نماید، جز اینکه از خداوند مسئلت نماید که جان ناقابل این غلام را تصدق خاکپای مبارک گرداند. امروز به حمدالله تعالی از تصدق توجهات همایون حالت غلام بهتر است، درد آرام گرفته و ورم هم خیلی کم شده است. انشالله فردا که روز شنبه است، از زیارت خاکپای مبارک کسب سعادت و سلامت خواهد نمود. تلگرافی از حضرت سالارالدوله رسیده است که به عرض میرسد. به علت گندم انبار آنچه طهران از بابت اربابی و خالصه و خوار است که باید علل الحساب حمل نماید، تاکید خواهد کرد. ساوه و قزوین را هم دو نفر مامور خواهد فرستاد که همان از سرِ خرمن حمل نماید. از بابت گوشت و روغن هم به گمرکهای سرحدی تاکید خواهد شد که نگذارند خارج شود، ولی همینطور کافی است و به عقیده غلام باید قصابها پول و آدم بفرستند برود پیش خرمن در موقعش بیاورند. و الا مشکل است. تفصیل را به عین الدوله حالی مینمایند که به قصابها قدغن اکید کنند که آدم بفرستند و قدری پول بدهند و چوبدار را مطمئن کنند که بیاورند. دویم ماه هم حرکت برگشت همایون را به همه اعلام نمود. الامر الاقدس الاعلی مطاع مطاع مطاع.»
انتشارات تاریخ ایران کتاب «مکاتبات و نامههای میرزا علیاصغرخان اتابک امینالسلطان به مظفرالدین شاه» را بهکوشش سعاد پیرا و علیرضا نیکنژاد در سال 1399 با تیراژ 1000 نسخه، قیمت 65 هزار تومان در 308 صفحه منتشر کرده است.
نظر شما