جمعه 14 شهریورماه (یک روز مانده به آغاز رسمی سال تحصیلی) به شهر کتاب اردیبهشت میروم. والدینی از قشر متوسط به بالا که برای خرید نوشتافزار با ماسک و دستکش آمدهاند، سری هم به بخش کتاب میزنند و این رونقی نسبی به این بخش نیز در پردیس کتاب و شهر کتابهای دیگر اصفهان داد.
«مریم میرزایی»، مادر پسربچهای است که با تجهیزات کامل بهداشتی و ماسک، در حال انتخاب نوشتافزار است. مادر هرچند دقیقه به پسر تذکر میدهد دست به کتابها و وسایل نزن! به کسی نزدیک نشو! و ... با همه نگرانیها اما او برای خرید اول مهر به اینجا آمده است.
این مادر به خبرنگار ایبنا میگوید: «چون فردا بهنوعی اول مهر بچههاست، دلم نیامد خرید نداشته باشیم و اول سال خاطره بدی برای پسرم بشود». او پس از خرید وسایل مدرسه سری هم به بخش کتابهای روانشناسی میزند و سراغ کتابهای «دبی فورد» میرود؛ کتابهایی که در زمان کرونا بیش از هر زمان دیگر نیاز داریم.
پس از شهر کتاب، سری به خیابان شلوغ چهارباغ میزنم که بهدلیل کرونا و پایین آمدن قدرت خرید مردم همچنان دچار رکود است. کتابفروشیهای چهارباغ اصفهان نیز از این سکوت و رخوت در امان نمانده و بررسی میدانی نشان میدهد که همچنان بیرونقاند و آغاز زودرس سال تحصیلی تأثیری درفروش آنها نداشته است.
از ابتدا تا انتهای خیابان قدیمی چهارباغ را که پاتوق کتابفروشیهای قدیمی است، سر میزنم؛ اما تنها یک جای شلوغ پیدا میکنم؛ «بازارچه شکری» که محل فروش کتابهای کنکور و دانشگاهی است. با وجود شلوغی خبری از دستگاه ضدعفونیکننده و رعایت پروتکلهای بهداشتی نیست. دانشجوهایی که دنبال کتاب دستدوم هستند و عدهای دیگر که بهدنبال فروش انبوه کتابهای کنکور خود هستند، انگار ترسی از کرونا ندارند. شلوغی این بازارچه نیز به قیمت پایین کتابهای دستدوم و نیاز دانشجویان برمیگردد.
«مریم عبداللهی»، ماسک اش را پایین میزند و میگوید: کتابهای درسی رشته ما که ادبیات است، خیلی گرانتر شده و من واقعاً قدرت خرید همه آنها را ندارم. امروز با وجود ترسی که از ابتلا به کرونا داشتم، آمدم ببینم میتوانم با قیمت پایینتر کتاب درسی پیدا کنم یا نه.
وی ادامه میدهد: اکثر این کتابها در دسته کتابهای نفیس جا دارند؛ یک شاهنامه 9 جلدی، بسیار گرانتر از قبل شده و چون کتابی مرجع برای ما بهحساب میآید، نمیشود به کتابهای کتابخانه دانشگاه اکتفا کرد.
«فرزانه شیرانی» با مادرش در پاساژ شکری مشغول فروش کتابهای کمک درسی سال گذشته کنکورش بهصورت کیلویی است. مادرش به خبرنگار ایبنا میگوید: در سالهای مانده تا کنکور، خیلی پول برای این کتابها داده بودیم اما حالا گوشه خانه افتاده بود و با توجه به اینکه شهریه دانشگاه آزاد نیز بالاست، تصمیم گرفتم کتابهای کمک درسی را بفروشیم و از هرکس سؤال کردم گفتند پاساژ شکری بهترین جا برای فروش کیلویی یا تک عددی کتاب کمک درسی است.
از پاساژ شکری که بیرون میآیم تا سری به دیگر مغازههای کتابفروشی بزنم، سر راه از کنار مغازههای درهم لباسفروشی رد میشوم که رکود نسبی در آنها نیز مشهود است. در میانه چهارباغ سه بازیگر تئاتر مشغول اجرای تعزیه هستند. نوبت شمر است و حرمله هم در کناری انتظار میکشد که نوبت بازیاش برسد. چند نفری نیز با ماسک به تماشا ایستادهاند.
پس از پاساژ شکری به کتابفروشیهای روبهروی هتل عباسی سر میزنم که در طبقه پایین، کتب درسی دارند و شلوغی نسبی اول مهر در آنجا قابل مشاهده است؛ اما بقیه کتابفروشیها مانند فروشگاههای کنار چهارباغ، خلوتاند و در یک کلمه که بخواهی خلاصه کنی، بازار کتاب همچنان در خواب کرونایی و رکود ناشی از وضعیت اقتصادی، فرو رفته است.
نظر شما