به عقیده شما شعر مقاومت و پایداری در مقطع کنونی در چه جایگاهی قرار دارد؟
ما چند تعریف از ادبیات مقاومت و پایداری داریم؛ یکی منظور از ادبیات پایداری در یک تلقی عام است که تقریباً در هر دورهای از ادبیات فارسی این ادبیات، حضور و در شکلهای مختلف نمود داشته است. همین الان در جریانهای مختلف ادبیات و گونههای ادبی از داستان گرفته شعر، نمایشنامه، فیلمنامه، ترانه، سرود و شعر و همه اینها میبینیم که در این دوره از ادبیات اعتراضی یا اجتماعی وجود دارد که زوایایی از ادبیات پایداری را نشان میدهد. اما اگر منظورمان از ادبیات، پایداری ادبیات دفاع مقدس باشد یا شعر دفاع مقدس، باید بگویم که به دلایل مختلفی یک مقدار رکود پیدا کرده و به خاطر اینکه از جنگ و دوران دفاع مقدس فاصله گرفتیم؛ در سالهای اخیر داستان رشد بیشتری کرده و آنقدر که داستان رشد کرده، شعر رشد نداشته و از نظر تنوع و تعداد آثار شاخص، به نظر میرسد ما در دهه رکود شعر دفاع مقدس به سر میبریم. علل مختلفی هم دارد زیرا محفلهای شعر کمرنگ شده است، جشنوارههای شعر دفاع مقدس برگزار نمیشود و کلا شعر در فعالیتهای ادبی دچار حاشیهروی شده است که همین موجب شده شعر مقاومت پایداری در شاخه شعر دفاع مقدس به حاشیه برود.
اما اگر منظور از جریانهای جایگزین توجه به مقاومت بینالملل، شعر درباره فلسطین، شعر درباره میانمار و شعر درباره یمن و رویدادهای اخیر است، میتوان گفت در وضعیت مناسبی قرار دارد و مثلا بعضی وقتها رویدادهایی مثل بازگشت ۱۷۵ غواص شهید، تکانهایی در شعر دفاع مقدس ایجاد کرد یا برای نمونه شهادت حاج قاسم سلیمانی باز هم لرزشها و خیزشهایی در شعر دفاع مقدس در زمان ما ایجاد کرد.
با این اوضاف، به نظر شما هنوز میتوان به این قائل بود که شعر دفاع مقدس حضور دارد؟ و اینکه این حضور در چه حدی است؟
بله؛ هنوز جشنوارههایی برگزار میشود که موضوعشان شعر دفاع مقدس است که معمولا کنگره شعر دفاع مقدس و بنیاد حفظ آثار برگزار میکنند و در آنها تلقی دفاع مقدس وجود دارد؛ من همین چند ماه اخیر چند مجموعه شعر را داوری کردم که اساس آن شعر یا قسمت عمدهاش دفاع مقدس بوده و در همین استان فارس سروده شده است و در دهه و در همین سالهای اخیر؛ و این نشان میدهد همچنان شعر دفاع مقدس وجود دارد تا زمانهای که خاطره جنگ وجود داشته باشد، تا زمانی که نگاه شاعرانه به جنگ وجود داشته باشد. حالا اگر این نگاه شاعرانه از زاویه تقدس دفاع باشد، شعر دفاع مقدس وجود و حضور دارد؛ به نظرم درست است که بالا و پایین دارد اما به احتمال زیاد و حال قرنها شاید و دهههای دیگر بحث درباره دفاع مقدس خواهیم کرد و نمونههایی حالا حالاها در حوزه شعر دفاع مقدس خواهیم داشت. البته کیفیت و کمیت این نمونهها میتواند متغیر باشد و به هر حال در دورههای مختلف تفاوت داشته باشد.
برای جذب مخاطب بیشتر در حوزه شعر دفاع مقدس، چه کاری نیاز است که در اولویت قرار بگیرد؟
مخاطبپذیری شعر دفاع مقدس به منزله پذیرش شعر روزگار ما از زاویه مخاطب، سقوط کرده است. شعرهایی مخاطب دارند که شعرهای اصیلی نیستند یا موضعمند نیستند یا جنبههای ایئولوژیک داشته باشند یا در خدمت مفاهیم باشند. مخاطب یا خیلی فردگرا شده یا خیلی گریزنده از شعر و مطالعه شده و یا خیلی از جریانهای ادبی ایدئولوژیک، مفهومی و معناگرا شده و این آسیبی است که به این راحتیها قابلیت برطرف شدن ندارد و خُب از این جهت کاری نمیشود کرد.
برای مخاطبپذیر شدن شاید ارتباط شعر را بتوانیم با موسیقی مقداری بتوانیم تقویت کنیم، ترانه را رشد دهیم، سرودههای تصنیفی را بالنده کنیم، در ادبیات کودک و نوجوان بهصورت غیرمستقیم وارد شویم، تلقیهایمان از شعر دفاع مقدس را مقداری پنهانتر بکنیم و به موضوعات اجتماعی و برخی از اولویتهای مذهبی ارتباط دهیم. اگر این کار را بکنیم، به نظر میرسد با یک بازبینی در پرداخت مفاهیم دفاع مقدس، ارتباط دادن به مسائل روز و غیرمستقیم کردن برخی از بیانها در نگاه شاعرانه قطعا میشود جاذبههایی را برای مخاطب شعر دفاع مقدس ایجاد کرد. همین اتفاقی که در سینما رخ داد و در دوران جنگ مستقیم به جنگ پرداخت؛ زیرا در سینما و داستان، جنگ در پسزمینه آثار قرار گرفته و یک زاویه خاصی از جنگ دیده میشود؛ حال میخواهد درباره جنگ و عشق در کنار هم باشند و جامعه در کنار همدیگر و جنگ و وطن در کنار یکدیگر باشد. اگر ما بخواهیم در شعر دفاع مقدس به این فضاهای مرکب و چندبُعدی برسیم که البته دشوار است، میتوانیم شعر دفاع مقدس را با مخاطب به هر حال آشتی بدهیم.
به زعم شما در میان دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی تمایلی به نوشتن رساله و پایاننامه در ارتباط با ادبیات دفاع مقدس وجود دارد؟
دانشجویان ادبیات فارسی چند دسته هستند؛ برخی رشته ادبیات پایداری میخوانند و کارشناسی ارشد ادبیات پایداری در دانشگاه شیراز تدریس میشود و اینها به ادبیات پایداری میپردازند، آسیبشناسی و نقد میکنند و دهها پایاننامه و در کل کشور صدها و رساله با موضوع ادبیات دفاع مقدس آفریده شده است. در دانشگاه شیراز هم دهها پایاننامه که خیلیها هم پایاننامههای بسیار خوبی هستند، به ادبیات دفاع مقدس و در کنار آن به شعر در قالب نقد، تحلیل و آُسیبشناسی پرداختهاند. در کنار آن ما میتوانیم سراغ دانشجویانی که عام ادبیات میخوانند یا گرایشهایی غیر از ادبیات پایداری دارند، برویم؛ آنها هم گاه در تحلیل ادبیات پایداری، ادبیات معاصر و جریانشناسی ادبیات معاصر، داستان معاصر، مقایسههای تطبیقی ادبیات ایران و جهان به ادبیات دفاع مقدس و ادبیات پایداری میپردازد .
اما اگر بخواهیم نگاه کلانتری به ماجرا کنیم و بخواهیم غیر از آن گرایش چقدر آن میزان توجه به ادبیات دفاع مقدس در دانشگاه زیاد است. به چند دلیل؛ یکی به این دلیل که معمولا دانشگاهها دیر به سمتهای جدید میروند. به این دلیل که مقداری باعث شد که کمتر پرداخته بشود و البته که حجم ادبیات فارسی آنچنان گسترده است که دفاع مقدس ۴۰ ساله شاید درصد بسیار اندکی از کل مجموعه تاریخ ادبیات فارسی را دربرمیگیرد و این باعث شده است که خیلی کم ما بتوانیم آثاری ببینیم که بهصورت مستقیم به ادبیات دفاع مقدس پرداختهاند؛ هرچند متوسط پرداختن به ادبیات دفاع مقدس در مقایسه با درصدی که از مجموعه تاریخ ادبیات فارسی دارد، به نظرم کم نیست در دانشگاهها و حتی رسالههای دکتری در این حوزه نوشته شده است.
نظر شما