رحیم پیلوار در کارگاه مجازی «حمایت از حقوق مولفین و مصنفین در ایران»:
قوانین مالکیت معنوی در دوران مشروطه تصویب شد
به گفته یک حقوقدان همزمان با مشروطه ما از حدود 1285 شمسی قوانینی داریم که به مالکیت ادبی اشاره دارند. قدیمیترین قانون ما، قانون اصول مالکیت حقوقی است در خود موادی دارد اشاره به قانون مالکیت معنوی دارد.
پیلوار در ابتدا به اهمیت صنعت چاپ پرداخت و گفت: من اساس تمدن غربی را صنعت چاپ میدانم؛ پس از رنسانس که از قرن چهاردهم آغاز گردید به جرات میتوان گفت صنعت چاپ باعث شد که تحولات زیادی رخ دهد. در مغربزمین پیرو اختراع چاپ این امکان فراهم شد که کتاب به قیمت ارزان در دسترس مردم قرار بگیرد. زمانی که در گذشته نسخهنویسی رواج بود بسیاری بیسواد بودند و توانایی مالی خرید کتاب نداشتند، ولی با دستگاه چاپ، کتاب مقدس منتشر و طی سالها تحول جدید آغاز و منجر به شکلگیری حقوق مالکیت شد و اولین حمایت از ناشران صورت گرفت. ناشران به حکومتهای خود که در آن زمان نظامهای پادشاهی بود مراجعه و تقاضای امتیاز انحصاری میکردند که این امتیازها مُهر پادشاهی میخورد.
او افزود: این زمینه باعث شد تا این امتیازات به قانون تبدیل شود. در حقوق ایران نیز ایرانیها عمق عقبافتادگی خود را درک کردند و این باعث شد افرادی به خارج بروند و رمز پیشرفت را متوجه شوند. مستشرقانی که در ایران استخدام شدند دستگاه چاپ را به تبریز آوردند و همان اتفاق در غرب افتاد به نحوه دیگری در ایران رخ داد. اسناد آن امروز موجود است که پادشاه همچنین مجوزهایی صادر میکردند. همزمان با مشروطه ما از حدود 1285 شمسی قوانینی داریم که به مالکیت ادبی اشاره دارند. قدیمیترین قانون ما، قانون اصول مالکیت حقوقی است و در خود موادی دارد اشاره به قانون مالکیت معنوی دارد.
به عقیده این حقوقدان، در حقوق غرب مالکیت ادبی نخست حمایت از ناشران بود و به این ترتیب کمکم حقوق به تدریج شکل گرفت و در ایران از زمان مشروطه مطرح بود. به علت مشکلات ناشی از تعارض منافعی که وجود داشت ما دیر صاحب قانون شدیم و این قانون در زمان خود بسیار پیشرفته بود و حمایتهای مطلوب صورت گرفت. در حقوق دیگر کشورها هم در اثر فشار است که مجلس کشور قانون را تنظیم میکند و قانون خوبی از ظرفیت حقوق مولف داریم.
پیلوار ادامه داد: مالکیت فکری در شاخه حقوق مولف دو دسته حقوق اعطا میکند؛ حقوق مادی و معنوی که حقوق معنوی از آثار پدیدآورندگان حمایت میکند. این قانون نخست حق انتشار اثر است و یک معنایش این است کسی نمیتواند مولف را مجبور کند حقوق خودش را منتشر کند و فرد مولف میتواند اثر را به نام خود، بدون نام خود منتشر کند. مورد سوم حق تمامیت اثر است و دیگران حق تعارض به اثر را ندارند. یعنی دیگران حق ندارند اثری را کم یا زیاد و یا فیلم و یا کتابی را منتشر کنند.
او بیان کرد: حُسن حقوق معنوی این است که غیر قابل نقل و انتقال است و اگر ساقط شوند بیاعتبار خواهد شد. اما شاخه دوم حقوق مولف حقوق مادی و یا مالی است؛ یعنی اینکه فرد مولف با انتقال جزئی حقوق مالی اثر خود از فواید آن بهرهمند شود که این کار در قالب قرارداد انجام میشود و فرد میتواند به دیگران حق استفاده از اثرش را بدهد. در این زمینه کلیه حقوق مالی را پدیدآورنده میتواند جزئی یا کلی منتقل کند و فرد اجازه دهد از روی آن تکثیر صورت بگیرد. حق دوم حق عرضه است؛ یعنی نمایشنامه نویسی از نوشته خود اجازه دهد فیلمی بر اساس آن ساخته شود. مدت حقوق مالی اثر 50 سال بعد از فوت پدیدآوردنده است اما حقوق معنوی نامحدود است.
این حقوقدان با طرح این پرسش که آیا هر اثر ادبی مشمول حمایت قرار میگیرد؟ افزود: اینجا وارد بخش سوم بحث میشویم. در حقوق مالکیت فکری ما از شکل بیانِ ایده حمایت میکنیم؛ بر همین اساس گفته میشود اثر باید به یک شکلی بیان شود و شکل بیان اصالت داشته باشد. منظور از ایده طرح و فکر نو است که در ذهن انسان خلق میشود. اصولا ذات مالکیت فکری به خاطر حمایت از مخترعان است. ایده وقتی در ذهن شکل میگیرد به صورت خام ابراز و بیان میشود و این ایده متعلق به همه افراد است. بنابراین باید توجه کنیم از صرف ایده حمایت نمیکنیم. اما ایده برای آنکه در مالکیت ادبی حمایت شود باید به شکل محسوسی ابراز شود؛ برای مثال مانند کتاب که ترکیب کلمات است. اگر به گذشته نگاه کنیم افراد فعلی با استفاده از دانش پیشینیان به مرحله بعد آمدند. شرط دوم این است ایدههایی که به شکل در میآید باید اصالت داشته باشد. در واقع اثر نباید کپی باشد و باید از شخصیت پدیدآورنده نشات گرفته باشد.
پیلوار گفت: اگر فردی اثر دیگری را کپی کند باعث نمیشود این اثر را دارای اسارت بدانیم. افراد میتوانند از اثر ما الهام بگیرند، اما نباید این کار کپی کردن باشد. نکته دیگر اقتباس است؛ یعنی اثری را دگرگون کنیم؛ برای مثال فردی که رمانی را تبدیل به فیلم کند مشمول این حق است و به شرط حمایت از پدیدآورنده و تامین حقوق او.
به گفته این حقوقدان دو شرط برای اینکه یک اثر حمایت شود لازم است. ایده باید به صورت شکل دربیاید و دوم اصالت داشته باشد. انتشار اثر باید با مجوزهایی صورت بگیرد و ما نسبت به بسیاری از کشورها حمایتهای وسیعتری از مولف داریم. مرحله تثبیت و ثبت داریم که اینها با هم متفاوت است و آثاری که خلاف اخلاق حسنه مورد حمایت نخواهد بود.
او در پایان تصریح کرد: اثر ممکن است توسط یک دو نفر ایجاد شود و هر دو نفر از حقوق مادی و معنوی بهرهمند میشوند. برای مثال «لغتنامه دهخدا» که به اسم مرحوم دهخدا است ولی یک کار جمعی محسوب میشود؛ لغتنامه مدام بهروز میشود و کسی که متولی این موضوع است دانشگاه تهران است. در مجموع اگر محققان از حمایت مادی برخوردار نباشند به سمت کارهای دیگر سوق پیدا میکنند که برایشان مواهبی به دنبال داشته باشد.
نظر شما