افزایش تعداد موزعان در بازار کتاب/ 6
الزام بهاخذ پروانه کسب هم توقف تخلفات پخش کتاب را تضمین نمیکند
به گفته مدیر شرکت پخش پراگ برخی از ناشران و شرکتهای پخش مبادله کالابهکالا میکنند، با این روش میتوانند کتابهای دیگر ناشران را به قیمت کتابی که خودشان منتشر کردند، بهدست بیاورند و با تخفیف بالا بفروشند.
مهدی عبدی، مدیر شرکت پخش پراگ، یکی از عوامل متضررشدن ناشران و شرکتهای پخش را فعالیت شرکتهای پخشی میداند که کتاب را با تخفیف بالا ارائه میدهند، چراکه این روند در دراز مدت موجب اختلال در گردش مالی ناشران و شرکتهای پخش خواهدشد.
اخیرا شاهد تاسیس شرکتهای پخش کتاب جدید در بازار نشر بودهایم که اغلب توسط کارکنان سایر پخشها تاسیس میشوند. گویا در دوره کرونا هم این روند ادامه داشته است. به نظر شما این افزایش تعداد چه تاثیری میتواند بر بازار نشر و فعالیت شرکتهای پخش قدیمی داشتهباشد؟
به دلیل گستردگی و پراکندگی که در کشور داریم، نیازمند مراکز توزیع در تعداد بیشتر هستیم. بازار تقاضا، بیشتر شدهاست؛ یعنی تعداد کتابفروشیها و کتابخانهها افزایش پیدا کردهاست. همچنین تعداد ناشران روبهافزیش است و هر ساله بر تعداد ناشران نیز افزوده میشود. در تمام فعالیتهای مختلف به همین شکل است که باید کانالی، کالای تولید شده را به دست مخاطب برساند. بنابراین به ناچار نیازمند تشکیل مراکز پخش جدید هستیم تا این اتفاق رقم بخورد.
اما بعد از شکلگیری مراکز پخش جدید، مشکلاتی بروز میکند. مثلا ممکن است فعالیت شرکتهای پخش قدیمیتر با شرکتهای پخش تازهتاسیس همپوشانی داشتهباشد که در این صورت، کتابها به جای توزیع توسط یک شرکت پخش، توسط چند شرکت پخش توزیع میشوند. البته این گستردگی توزیع، به نفع ناشر است؛ زیرا هر کتابفروشی تنها با مراکز پخش محدودی کار میکند و این مساله باعث میشود امکان اینکه کتاب به کتابفروشیهای بیشتری برسد، بیشتر است. وقتی عنوان و تعداد ناشران زیاد میشود، کتابفروش برای تامین کالای خود، بهناچار مجبور است سراغ پخشیهای مختلف برود. در مجموع من فکر میکنم تعدد مراکز پخش، خللی در کار توزیع کتاب ایجاد نمیکند.
مراکز پخشی که از قدیم فعال بودهاند، توان و ظرفیت توزیع مشخصی دارند. کار پخشیها روزانه است و توانایی پوشش تعداد مشخصی از فروشگاههای کتاب را دارند؛ بنابراین حتی اگر توزیع به کتابفروشهای شهرستانی با فاصله دو یا سه روز انجام شود، مراکز پخش میتوانند به تعداد مشخصی از کتابفروشیها خدمات دهند، برای مثال اگر با 100 فروشگاه همکاری میکنند، نمیتوانند این تعداد را به 150 فروشگاه برسانند؛ حتی اگر شرکتهای پخش در طول سال نیروهای خود را بیشتر کنند و کار خود را افزایش بدهند. چراکه تعداد عناوین کتاب و مخاطبان همواره بیشتر میشود. در نتیجه کتابفروشیها برای اینکه بتوانند زودتر به کتابهای سفارش دادهشده دسترسی داشتهباشند، مجبورند با چند مرکز پخش همکاری کنند و بههمین دلیل، نیازمند فعالیت مراکز پخش جدید هستیم.
بازاریابی برخی از شرکتهای پخش روی تخفیف نامتعارف است
برخی از شرکتهای پخش تخفیفهای بیشتری برای جذب مشتری ارائه میدهند. این عملکرد چه تاثیری بر دیگر شرکتهای پخش خواهد داشت؟
از تخفیف بالایی که برخی مراکز پخش میدهند، من هم ناخرسندم. تعدادی از مراکز پخش جدید یا قدیمی برای اینکه بازار را بهدست بگیرند، با تخیفهای نامتعارف کتاب را در بازار ارائه میکنند، یعنی کتاب را با همان قیمتی که از ناشر میگیرند، توزیع میکند و عملا هیچ سودی نمیبرند. این روند بازار مراکز پخش دیگر را خراب میکند. هم شرکتهای پخش با قریب به 40 سال فعالیت روی درصد تخفیف مانور میدهد، هم شرکت پخشی پنج سال سابقه کار دارد. مراکز پخشی بهوجود آمده که تمام بازاریابیاش براساس تخفیفهای نامتعارف است و باعث میشود که ناشران و مراکز پخش دیگر آسیب ببینند؛ چراکه ناشران مجبور میشوند با ارائه تخفیف بیشتر کتابشان را به مراکز پخش ارائه دهند و گردش مالی در درازمدت با خطر مواجه میشود.
کتابفروشان برای عرضه تخفیف بیشتر فشارمیآورند
شرکتهای پخش مانند کتابفروشان و ناشران ملزم به اخذ جواز و پروانه نیستند. به نظرتان با ایجاد چنین الزامی، میتوان مراکز پخش را به قانونمداری بیشتر سوق داد؟
اگر شرکتهای پخش ملزم به ثبت باشند، خیلی بهتر است؛ اما شرکت پخشی که سابقه کار بلندمدت دارد و همچنین در اتحادیه ناشران و کتابفروشان ثبت شدهاست هم کتاب را با تخفیف بالا ارائه میدهد! اینکه کجای روند تخلف است و کدام ارگان باید برآن نظارت کند، موضوع دیگری است. اینکه ثبت شرکت پخش صرفا امضا شود و شرکتها عضو اتحادیه باشند، بهخودیخود تضمینی بر جلوگیری از تخلفها نیست. از سمت دیگر باید این موضوع را در نظر بگیریم که کتابفروشها روی مراکز پخش برای تخفیف بیشتر فشار میآورند؛ یعنی میگویند به این شرط کتاب را از مرکز پخش میگیرند که نسبت به دیگر شرکتها تخفیف بیشتری ارائه دهند و مرکز پخش برای اینکه فروش و گردش مالی داشتهباشند، تن به این کار میدهند.
این درحالی است که دو دهه پیش اگر برای کتابی درصد توزیعی تعریف میشد، مراکز پخش کتاب را با همان درصد ارائه میکردند. اما الان اینطور نیست و گاهی کتابفروش کتاب را با رقمی میگیرد که من بهعنوان مرکز پخش کتاب را با قیمت بالاتری تحویل گرفتهام؛ یعنی اگر بخواهم کتاب را به آن کتابفروش بدهم باید رقمی از جیب بگذارم تا بتوانم تخفیف مورد نظر کتابفروش را تامین کنم.
برخی از مراکز پخش مبادله کالابهکالا میکنند
مراکز پخش چگونه به کتاب با این قیمت دسترسی پیدا میکنند؟
در سالهای گذشته تعداد ناشرانی که شروع به فعالیت کردند و امتیاز نشر گرفتند، زیاد شدهاست. از طرف دیگر، ما ملزم به رعایت کپیرایت نیستیم و به همینخاطر، ناشران زیادی هستند که کتابهای پرفروش بازار را با نام مترجم دیگر منتشر میکنند. برخی از این ناشران هیچ اقدامی برای ترجمه کتاب نمیکنند و فقط نام مترجم را تغییر میدهند. این کتابها با تخفیفهای بالا در بازار ارائه میشود. میتوان گفت که دولت از این ناشران حمایت میکند چراکه شاهد فروش کتابهایشان در ایستگاههای مترو با تخفیف 50 درصد هستیم. این کتابها، از نظر فرم چاپ، قیمتگذاری، ویراستاری و ... درست نیستند و مخاطب عام ممکن است به این مسائل توجه نکند.
آن دست از مراکز نشر و پخشی که این دست کتابها را عرضه میکنند، میتوانند مبادله کالابهکالا بکنند؛ یعنی کتابهای خود را بدهند و کتابهای ناشر دیگر –حتی ناشران اسم و رسمدار- را دریافت کنند، با این کار عرف بازار را برهم میزنند و کتابها را با تخفیف بیشتر ارائه میدهند. چراکه برای تهیه کتابهای دیگر ناشران هم پول بیشتری پرداخت نکردند و میتوانند مانند کتابهای خود، آنها را به فروش برسانند.
نظر شما