مجموعه «قطعهای از آسمان دزفول»، با لبیک به امر مقتدای عاشقان و ولی امر مسلمین؛ آنجا که فرمودند: «شناسـنامه دزفول باید معلوم باشد...»، تمام لحظات و مناطق خاطرهانگیز این شهر را در دوران 8 سال دفاع مقدس پیش روی مخاطبان قرار میدهد.
در روز 28 آذرماه سال 1361 دو فروند موشک زمین به زمین به دو نقطه پرجمعیت دزفول اصابت و بیش از ۲۰۰ منزل مسکونی و مغازه را ویران ، ۶۲ نفر را شهید و ۲۸۷ نفر را مجروح کرد. پس از این تاریخ به دلیل اصابت موشکهای فراوان، دزفول به «بلد الصواریخ» یا «شهر موشکها» معروف شد.
دزفول نه تنها مقاومت کرد، بلکه هیچگاه خالی از سکنه نشد و زندگی در شهر جریان داشت. با وجود حملات سنگین صدامیان، مردم دزفول خطوط زیادی در جبهه ایجاد کردند و اعزامهای هزار تا پنج هزار نفری به جبههها داشتند. اعزامهای شهر دزفول به قدری گسترده بود که تیپ ولی عصر(عج) برای شهر دزفول ایجاد و بعد تبدیل به لشکر شد که تمام خوزستان را در برمیگرفت. دزفول برای صدام یک شهر استراتژیک و نظامی به حساب میآمد، چنین دلایلی باعث شده بود تا صدام فشار را بر این شهر بیشتر کند.
رژیم بعث عراق در مدت هشت سال جنگ، 176 موشک غول پیکر «فراگ 7» و «اسکاد» به شهر دزفول شلیک کرد. هواپیماهای دشمن 489 بمب و راکت بر سر مردم بی دفاع شهر فرو ریختند و آتشبارهای عراق با شلیک 5 هزارو 821 گلوله توپ نقاط مختلف شهر را هدف قرار داد. اما با این همه خسارت، مردم دزفول با تقدیم 2 هزارو 600 شهید، 4 هزار جانباز، 452 آزاده سرافراز و 147 مفقود و جاویدالاثر حماسه مقاومت و پایداری را در تاریخ درخشان انقلاب اسلامی ایران جاودان ساخت.
خون شهیدان هشت سال دفاع مقدس، انقلاب ایران را در طول ۴۰ سال گذشته، حفظ کرده است. این شهیدان به جهانیان درس مقاومت و ایثار دادهاند و همواره بهعنوان الگویی اصیل شناخته میشوند. فداکاری و ایثار این افراد به اندازهای خالصانه بود که پس از اتمام روزهای جنگ، اردوگاههای جنگی به زیارتگاهی تبدیل شدند. هر ساله افراد بسیاری با هدف شناخت ارزشها و تجدید پیمان با خون شهدا به این مناطق سفر میکنند. فاطمه دهقان نیری در تألیف کتاب قطعهای از آسمان دزفول کوشیده است زائران دزفول را با این منطقه آشنا کند. روایت خاطرات ایثارگرانی که طی سالهای جنگ ایران و عراق در این منطقه حضور داشتهاند، گرما و صمیمیت خاصی به این اثر بخشیده است.
در مقدمه این کتاب آمده است: هنگامی که در سی ویکم شهریور 1359 شیپور نبرد حق علیه باطل در جبهههـای جنـگ به صدا در آمد، کمتر کسـی گمان میبرد که اردوگاههای جنگی در پشت جبههها و جایجای منطقه نبرد، روزی زیارتگاه و خانقاه عاشـقان شـود. اما بلافاصله پس از خاموشی آتش توپخانههـا، آن پیـر و مقتـدای رزمندگان، در پیامی این نویـد را داد و خطاب به فرزندان برومندش چنین سـخن گفـت: «در آینده ممکن اسـت افـرادی آگاهانه یـا از روی ناآ گاهی، در میان مردم این مسـأله را مطرح کنند که ثمره خونها و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها از عوالم غیب و از فلسـفه شـهادت بیخبرند و نمیدانند کسی که یقیناً فقط برای رضای خدا به جهاد رفته اسـت و سـر در طبق اخلاص و بندگـی نهاده اسـت، حـوادث زمان بـه جاودانگی و بقـا و جایگاه رفیـع آن لطمـهای وارد نمیکند. و ما برای درک کامـل ارزش و راه شـهیدانمان فاصله طولانـی را باید بپیماییم.»
هنوز گرد و غبار میادین نبرد فرو ننشسته بود که خیل عاشقان به سـوی سرزمینهای نور رهسپار شدند. این مسـافران، میخواستند از تمامی آن لحظـات بشـنوند و جایجای مناطق را ببیننـد تا روح و جانشـان با مردان مرد این دیار عجین شـود و جرعهای از پیاله عرفان ناب که از شهادت سرچشمه گرفته است، بنوشند. و به راستی که این دروازههای بهشت، امروزه خانقاه عاشقان شهادت است و زائرانش با بوی شهیدان قوت میگیرند. مجموعه «قطعهای از آسمان دزفول»، قصد دارد تا امر مقتدای عاشقان و ولی امر مسلمین را لبیک گوید؛ آنجا که فرمودند: «شناسـنامه دزفول باید معلوم باشد و باید مشخص شـود که اینجا چه اتفاقی افتاده، چه شـد که نیروهای مسـلح به فکر افتادند که از این منطقه حمایت خود را شـروع کنند، چطور شـد که این چهار مرحله یا پنج مرحله عملیات بیتالمقدس پیروز شد، چه رنجهایی را رزمندگان در این عملیات متحمل شدند تا توانستند به پیروزی برسند، پیروزی چطور به دست آمد، اینجا را باید آن کسـی که میرود، بداند. برای هر یک از مناطق مهم شناسنامه درسـت کنید، یک شناسنامه منطقی، نه کتاب مفصل.«
مجموعه کتابهای قطعهای از آسمان، شناسنامه تمام مناطق خاطرهانگیز را پیش روی مخاطبان قرار میدهد. نویسندگان این مجموعه برآنند تا علاوه بر ذکر مشخصات و مختصات هر مکان، با یادآوری خاطرات تاریخسازان آن، مشتاقان را به آن لحظات ناب رهنمون باشند. امید که بتوان قطرهای از عطش زائران و مخاطبان را برآورده ساخت.
نگارنده در فصل اول کتاب، وضعیت دزفول را در روزهـای آغازین جنـگ تحمیلـی به تصویر کشیده، زمانی که همـه آشـفته و سـردرگم بودنـد، هواپیماهـای عراقـی مـدام دزفـول و شـهرهای اطـراف را بمبـاران میکردند. دشمن تا سه کیلومتری پادگان کرخه پیش آمده بود و با خمپاره پادگان را میزد. روز ششـم مهر، تیپ زرهی دزفول از جسـر نادری عقبنشـینی کرد. دشمن تا 10 کیلومتری اندیمشک جلو آمده بود و دزفول در تیررس توپهای عراقی قرار داشت. دشمن، شهر و پایگاه وحدتی را با گلولههای سنگین میزد. خمپارهها به پایگاه اصابت میکردند. دیگر جبههها هم در سرتاسـر مرز ایران و عـراق، کـم و بیـش همین اوضاع را داشـتند. خرمشـهر در خطر سـقوط بود و آبادان محاصره میشد.
عملیـات ایذایـی محـدود در شـمال خوزسـتان یکی از بخشهای جذاب کتاب به شمار میآید که تحت فرماندهی سپاه دزفول و ستاد جنگهای نامنظم بـه اجـرا درآمد. در 11 اردیبهشـت 1360، نیروهای هوابرد ارتش و بسـیج عشـایر، در جبهه کرخه از تپههای سـپتون شروع به پیشروی کردند و دشمن عقبنشینی کرد. آن روز آنها 40 اسیر گرفتند.
فصل چهارم کتاب از عملیات موفقیتآمیز فتحالمبین و خارج شدن شـهرهای دزفـول و اندیمشـک از زیـر گلولههـای توپخانه میگوید. در این زمان غرب کرخه محل گذر نیروهای خودی برای رسـیدن به خط مقدم در مرز شـمالی خوزسـتان و جبهه ایلام بود. ایـن مناطق، محل عملیـات بعدی نیروهای خودی بودند. دزفول و مناطـق اطرافـش، در روزهـای عملیات محرم، والفجـر مقدماتی و والفجر یک، شلوغ و پر رفت و آمد بود. عملیـات محـرم و والفجـر مقدماتـی در نیمـه دوم سـال 1361 و والفجـر یـک در 21 فروردیـن 1362، نتیجه خوبـی نداد و همچنان موشکباران شـهر ادامه یافت.
آب دز چـون از کـوه سرچشـمه میگیـرد، خنـک اسـت و نیروهـا در سـرما آمـوزش میدیدند و بـا قایق موتوری در رودخانـه دز رفت و آمـد میکردنـد. به طوری کـه عمده آموزشهای آبـی و غواصی، از عملیـات بـدر تـا پایان جنگ تحمیلـی، در منطقه سـد دز انجام میگرفت. بـه جـز اسـکان نیروهـای یگانهـا در منطقـه دزفـول، بعضـی از فرماندهان مانند محمدابراهیم همت، رضا دسـتواره، حمید باکری، حسـن باقری و مهـدی زینالدین با خانوادههایشـان در این شـهر زندگی میکردند.
در حالـی کـه جنگ در جبههها ادامه داشـت، دزفـول همچنان موشـکباران میشـد. مردم عصبانی بودند. در نماز جمعه دزفول شـعار میدادند: «موشـک جواب موشک» و تقاضای مقابله به مثل داشتند.
فصل پنجم کتاب از استقامت مردم دزفول میگوید که در تمام سالهای دفاع مقدس، شهر را ترک نکردند و یکـی از دلایلی کـه عـراق همواره با موشـک دزفـول را میزد و هواپیماهایـش شـهر را بمبـاران میکردنـد، همیـن اسـتقامت مردم و تـرک نکـردن شـهر بـود. آنها علاوه بر ایـن که سـاختمانهای ویرانشده را بازسازی میکردند، پناهگاه میساختند، از رزمندگان پذیرایـی و پشـتیبانی میکردنـد، کمکهای مردمی خـود را نیز از طریق سـتاد پشـتیبانی جنگ به جبههها میفرسـتادند.
دزفول؛ شـهر نمونه و مظهر اسـتقامت ملت ایران
چهـارم خـرداد 1366، شـهر دزفـول بـه عنـوان سـمبل مقاومت شـهرهای ایران شناخته شـد. لوح زرین تقدیر، به منظور ارج نهادن به ایثارگری و مقاومت مردم قهرمان دزفول، به عنوان شـهر نمونه و مظهر اسـتقامت ملت ایران، به مردم این شـهر اهدا شد. در مراسم با شکوهی، با حضور مردم و مسئولان در میدان فتحالمبین دزفول، از این لوح پردهبرداری شـد. در تابستان 1367 جنگ هشت ساله به پایان رسید. مردم دزفول کـه در طـول دفاع مقـدس، زیر آتش گلولهباران دشـمن، پشـتیبان رزمندگان بودند، همت به پاکسازی و بازسازی شهرشان گذاشتند. سـاختمانها سـاخته شـد، مزارع از تجهیزات نظامی منهدمشـده و مناطق مینگذاریشـده، پاکسازی شد، اسـرا به میهن و شهر خود بازگشـتند و زندگـی بـه روال معمولی خود بازگشـت، در حالی که روایتـی از مقاومت مردم دزفول بـرای آیندگان به یادگار مانده بود.
کتاب «قطعهای از آسمان دزفول»، تألیف فاطمه دهقان نیری در 120 صفحه، شمارگان 1000 نسخه از سوی انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس روانه بازار نشر شده است.
نظر شما