از مهمترین معایب پیشرفت تکنولوژی و زندگی ماشینی، کاهش میزان فعالیت جسمانی انسان است. این امر، زمینهساز بروز مشکلات عدیده جسمانی و روانی در جوامع صنعتی و در حال توسعه شده است. با آشکار شدن تأثیر فعالیت بدنی بر کیفیت زندگی انسانها و همچنین بهمنظور بازیابی سلامت جسمانی آنها برای بازگشت هرچه سریعتر به زندگی عادی، در طی دهههای اخیر، بسیاری از محققان و دانشمندان برجسته دنیا به طراحی و ارائه رویکردهای بازترانی پرداختهاند.
در این میان، رویکردهای مبتنی بر فعالیت ورزشی بهعلت کمهزینه بودن، برخورداری از خاصیت غیرتهاجمی و همچنین نداشتن عوارض و عواقب ثانویه، رفتهرفته مورد اقبال عمومی قرار گرفتهاند؛ تا جایی که شعار «ورزش داروست»، در بسیاری از کشورهای توسعهیافته به الگوی محققان و دانشمندان برای توسعه این رویکرد، تبدیل شده است.
کتاب «بازتوانی عصبی عضلانی در درمانهای دستی و فیزیوتراپی» (اصول تا تمرین) نیز، اثر ارزشمند یکی از دانشمندان برجسته حیطه بازتوانی و درمانهای دستی است که اصول و مفاهیم پیچیده بازتوانی را به زبان ساده و با ذکر نمونههای تمرینی، بیان کرده است. این کتاب با تکیه بر رویکرد عصبی عضلانی که فصل نوینی از راهکارهای بازتوانی است، مخاطب را با مفاهیم تئوری و عملی بازترانی برای افراد ورزشکار، سالمندان، افراد مبتلا به اختلالات مغزی و ضایعات نخاعی و همچنین افراد غیر ورزشکار بهمنظور بازگشت سریع به ورزش و زندگی عادی، یاری میکند.
این کتاب با تعیین مهمترین مدلها و مفاهیم یکپارچهسازی بازتوانی حرکتی شامل اهمیت رویکرد فانکشنال، بازتوانی در سطوح مهارت و توانایی و کد سازگاری اسکلتی عضلانی، آغاز میشود (فصل اول). فصول بعدی درباره حیطههای مرتبط با بازتوانی بحث میکنند. این فصلها شامل چگونگی سازماندهی حرکت (کنترل حرکتی، فصل دوم) و اینکه حرکت چگونه از اجزای کنترلی پایه که تواناییهای حرکتی، نامیده میشود به وجود میآید (فصل سوم) است.
این تواناییها در شرایط و موقعیتهای مختلف عصبی عضلانی و اسکلتی عضلانی، تحتتأثیر قرار میگیرند و بنابراین به هدف بازتوانی تبدیل میشوند. همچنین حس عمقی، نقش مهمی در کنترل حرکت ایفا میکند و اغلب توسط آسیبهای اسکلتی عضلانی و آسیبهای دستگاه عصبی مرکزی، تحتتأثیر قرار میگیرد (فصل چهارم). موضوع مهم دیگر در بازتوانی، حفظ بازیابی حرکتی برای بلندمدت است. فصل پنجم، درباره یادگیری حرکتی و اصول سازگاری و نحوه یکپارچه کردن آنها در مدیریت بالینی، بحث میکند.
زمانی که فرد با یک آسیبدیدگی مواجه میشود، عقاید، باورها و رفتار وی میتواند مفهوم مهمی در بازیابی داشته باشد. بهعلاوه، نحوه استفاده فرد از بدن خویش و یا فعالیتهای روزانه وی، ممکن است او را درخطر آسیب قرار دهد. این فاکتورهای ادراکی و رفتاری در فصل هشتم، بررسی میشوند. این مبحث در فصل نهم با ارزیابی کردن دردهای بدون زخم و جراحت مثل درد عضله ذوزنقه، درد فک و درد مزمن گردن، ادامه مییابد. در این شرایط افراد، درد و ناتوانی موضعی را بدون سابقه آسیب بافتی، توسعه میدهند.
فصل دهم، مفاهیم حرکت فانکشنال، کنترل حرکتی و یادگیری، سازگاری و همچنین کارکرد آنها در بازتوانی افراد دارای آسیب دستگاه عصبی مرکزی را کاوش مینماید. فصل یازدهم، نحوه توسعه برنامه بازتوانی با استفاده از مفاهیم کلیدی اشارهشده در کتاب را توضیح میدهد. فصل دوازدهم، تعدادی از ارزیابیها و چالشهای تواناییهای حرکتی و فصل سیزدهم، اصل تشابه برای حس عمقی را بررسی مینماید. چالشهای حرکتی توصیفشده در کتاب از چند منبع مختلف گردآوری شدهاند. برخی از آنها برگرفته از مطالعات هستند و برخی را شخصا پروفسور ایال لدرمن (مؤلف کتاب)، توسعه داده و استفاده کرده است.
این کتاب، یک منبع باهدف فراهم کردن ایده است و دستورالعمل و یا پروتکل درمانی برای بازیابی نیست. همچنین، با توجه به اهمیت رویکرد عصبی عضلانی در حیطه علوم ورزشی و کمبود منابع فارسی مؤثر در این زمینه، این اثر ترجمه شده است.
کتاب «بازتوانی عصبی عضلانی در درمانهای دستی و فیزیوتراپی» در 300 صفحه به بهای 75 هزار تومان راهی بازار کتاب شده است.
نظر شما