در این دوره بیش از 900 شرکتکننده از سراسر کشور و در بخشهای مختلف ثبتنام کرده بودند. «پردیس کتاب اصفهان» امسال به دلیل فعالیتهای متعدد و خلاقانهاش در «ترویج کتابخوانی برای همه اقشار جامعه» در بخش «نهادها و گروهها» بهعنوان مروج کتابخوانی برگزیده کشوری انتخاب شد. این مجموعه، تنها برگزیده از میان تمام کتابفروشان سطح کشور و تنها برگزیده اصفهان در این دوره بود.
این کتابفروشی که با شعار «کتاب و بیشتر از کتاب» فعالیتهای خود را ساماندهی میکند، در تلاش است با ایجاد تجربهای مطلوب و ماندگار در مخاطبان کتاب، از تمام ظرفیت و بسترهای در دسترس برای ترویج کتابخوانی استفاده کند و برگزیده شدن آن بهعنوان برترین نهاد و گروه مروج کتابخوانی در سطح کشور، مرهون بیش از چند صد فعالیت خلاقانه در سطوح و حوزههای مختلف است.
به همین بهانه خبرنگار ایبنا با «نوید تیموری»، مدیر داخلی پردیس کتاب اصفهان به گفتوگو نشست تا کمی جزئیتر مسئله ترویج مطالعه و کتابخوانی و همچنین موانع آن در اصفهان بررسی شود. ماحصل این گپوگفت در زیر از نظر مخاطبان میگذرد.
پردیس کتاب اصفهان از کجا آغاز شد و حالا کجاست؟
«پردیس کتاب اصفهان» با این باور شکل گرفت که آگاهی، مهمترین رکن توسعه است. این کتابفروشی با توجه به شکاف موجود در فضای فرهنگی تعاملی در شهر اصفهان و فقدان محورها و پاتوقهای فرهنگی کارآمد، پویا و بهروز، با تکیه بر دههها تجربه فرهنگی مؤسسان آن و با پیگیری مستمر چندین ساله، در مردادماه 1397 فعالیت رسمی خود را آغاز کرد. با توجه به حساسیت مؤسسان این مجموعه در شکلگیری تجربه مثبت در مخاطبان و حفظ جایگاه ذهنی این مرکز فرهنگی در ذهن ایشان، در تمام مراحل تجاریسازی این ایده فرهنگی از طراحی معماری گرفته تا گزینش محصولات و انتخاب کارکنان و ... با وسواس و حساسیت بسیار زیادی بر پیشرفت امور نظارت شده که نتیجه آن شکلگیری یکی از متمایزترین کتابفروشیهای کشور است. «پردیس کتاب اصفهان» تلاش میکند چیزی بیشتر از یک کتابفروشی صرف باشد و همه جزئیات در این مجموعه در تلاش هستند تا با ایجاد یک تجربه مثبت و منحصربهفرد فرهنگی در مخاطب و حفظ و پرورش این تجربه در طولانیمدت به اثربخشی این نهاد فرهنگی در بستر فرهنگی شهر اصفهان کمک کنند.
فعالیتهای عمده فعالان فرهنگی را در حوزه ترویج کتاب چطور میبینید؟
به تجربه دریافتهایم که مهمترین عامل در ترویج کتاب و کتابخوانی این است که خود متولیان حوزه کتاب (از جمله پدیدآورندگان، ناشران، کتابفروشان، نهادهای فرهنگی مستقل خصوصی و نهادهای دولتی) بایستی برای کتاب، شأن و جایگاه متمایزی قائل شوند. نمیشود این بخش از جامعه، خودشان ارزش لازم را برای کتاب و کتابخوانی قائل نشوند و بعد انتظار داشت سایر بخشهای جامعه بیش از فعالان این حوزه برای کتاب ارزش قائل شوند و به ترویج کتاب و کتابخوانی مبادرت کنند. بر همین مبنا است که ما با کتابسازی ناشرنماها، تخفیفهای بیحسابوکتاب و غیرمعمول، عدم رعایت حقوق قانونی پدیدآورندگان، قاچاق کتاب، برگزاری نمایشگاههای بیکیفیت و اقدامات مشابه مخالف هستیم و اعتقاد داریم اگر کتاب را در مکان و زمان مناسب و با شکل مناسب عرضه کنید، مخاطب نیز این تلاش شما را درک میکند و برایش ارزش قائل میشود.
فکر میکنید چه مسئلهای فعالیت پردیس کتاب در حوزه ترویج کتاب را در سال 1399 متفاوت کرد که توانست به این عنوان دست یابد؟
شاید با قطعیت بتوان گفت بخش اعظمی از فعالیت کتابفروشان در سراسر کشور فقط محدود به «فروش» کتاب شده است و چیزی بیش از فروش کتاب به مخاطب عرضه نمیشود. باید بپذیریم که با پیشرفت و فراگیری اینترنت، مردم میتوانند بهراحتی به کتاب دسترسی پیدا کنند و اتفاقاً چه از نظر سهولت و چه قیمت شاید مزیتهای بیشتری نصیب هم آنها شود. به همین دلیل ما در پردیس کتاب اصفهان با شعارِ «کتاب و بیشتر از کتاب»، بهجای تمرکز صرف روی فروش کتاب، در تلاش هستیم ارزش افزوده بیشتر و بهتر و با تجربهای متفاوت به مخاطب عرضه کنیم. از همین روست که بیشتر خودمان را فروشنده «تجربه» میدانیم تا فروشنده «کتاب».
در این مدت بازخورد مخاطبانتان نسبت به شیوههای ترویج فرهنگی شما چطور بوده است؟
هر فعالیتی قطعاً فراز و فرودهایی دارد. اما خوشحالیم که توانستیم بهسهم خودمان در همین مدت کوتاه، اقبال عمومی شهروندان را نسبت به کتاب بهبود ببخشیم. شاید این روزها اگر کسی برای نخستینبار به پردیس کتاب اصفهان سر بزند، بهسختی بپذیرد این کتابفروشی فقط چند سال است که شروع به کار کرده است.
تمرکز ما روی ترویج کتابخوانی میان کودکان و نوجوانان بهعنوان کسانی که شخصیت کتابخوانی آنها در حال شکلگیری است، بازخوردهای مثبتی داشته و باعث شده فارغ از خود مخاطبانِ این رده سنی که استقبالشان غیرقابلانتظار بود، خانوادههای آنها نیز بیش از پیش با کتاب احساس نزدیکی کنند. کسب رتبه برتر توسط پردیس کتاب اصفهان در «جام باشگاههای کتاب و کتابخوانی سال گذشته» نیز مؤید اهمیت این موضوع برای مجموعه پردیس کتاب است. از سوی دیگر، بخشبندی موضوعی دقیق و خلاقانه و بسیار جزئی که در کمتر کتابفروشیای میتوان یافت و البته این کار چالشهای خاص خود را همدارد، باعث شده مخاطبان راحتتر و با هیجان بیشتری سراغ موضوعات تخصصی بروند و به همین دلیل است که در کنار فروش کتابهای همهخوان، فروش کتابهای تخصصی پردیس کتاب نیز قابل توجه است. درنهایت هم استفاده مطلوب از ابزارها و امکاناتِ فضای مجازی بهمنظور ترویج کتابخوانی، بهکارگیری رویکردهای خلاقانه در ترویج فرهنگ شهروندی و در نهایت پایبندی واقعی خود گردانندگان پردیس کتاب به آموزههای کتابها که قطعا در شملگیری جامعهای سالم و روبهرشد موثر استد، از دیگر اقدامات پردیس کتاب با بازخوردهای مثبت است. مثلاً نمیتوانیم بخش کتابهای محیط زیست برای کودکان و نوجوان و بزرگسالان داشته باشیم، اما خودمان از کیسههای پلاستیکی استفاده کنیم. نمیتوانیم کتابهای مطالعات زنان عرضه کنیم، اما نسبت به حقوق آنها بیتفاوت باشیم. و دهها مثال و مورد دیگر.
خلاقیت و رویکرد نوعی شما در این حوزه چه بوده است؟
ما در پردیس کتاب همیشه در تلاش هستیم مرزهای فعالیت مجموعه بهعنوان یک کتابفروشی را به پیش ببریم و به همین دلیل همه کارکنان متعهد هستند خودشان را به فرآیندها و چارچوبهای فعلی محدود نکنند و همیشه فضا برای فکرها و ایدههای جدید چه از سوی کارکنان و چه از سوی مشتریان باز است؛ ایدههای خلاقانه مثل تشکیل «باشگاه اختصاصی کتابخوانی کودک و نوجوان»، «معرفی ویدیویی کتابها توسط کارکنان مجموعه»، «بخشهای موضوعی خلاقانه»، «تجربهی کار در کتابفروشی توسط نوجوانان»، «بهروز بودن و ارتباط نزدیک با مروجان کتابخوانی مثل پادکستها»، «معرفی اختصاصی کتاب به مخاطبان پردیس کتاب توسط فرهیخگان اصفهان»، «پوسترهای آگاهیبخش مناسبتی»، «طرح نامه به نویسندهی محبوب» و ... فقط گوشهای از اقدامات خلاقانهی پردیس کتاب طی این مدت محدود است.
سهم مجموعهها و جریانهای خصوصی در حوزه ترویج کتابخوانی را چه قدر میبینید؟
به نظر ما بیشترین آسیب در حوزه ترویج کتابخوانی از سمت نهادهای دولتی صورت گرفته است. به این دلیل که این بخش، شناخت کافی نه از محدودیتها و نه از مخاطبان این حوزه دارد. شاید اگر بهجای انبوهی از مراکز و نهادهای فرهنگی دولتی و نیمهدولتی، به تقویت جریان فعال در بخش خصوصی میپرداختیم، امروز پیامدهای فرهنگی ملموستر و مثبتتری در جامعه مشاهده میکردیم.
بخش خصوصی بهخوبی و باانگیزه بهدنبال کسب شناخت بهتر از مخاطب کتاب است و تلاش میکند برای بقای کسبوکار خودش هم که شده ضمن ترویج کتاب و کتابخوانی، بازار کتاب و کتابخوانی را رونق ببخشد. بخشهای دولتی باید امکانات و حمایتهای لازم را در اختیار بخش خصوصی قرار دهند و صرفاً در کناری بایستند و بهعنوان بسترساز، نظارهگر باشند.
چه موانع و چالشهایی در راه خلاقانه ترویج کتابخوانی وجود دارد؟
متأسفانه بخواهیم یا نخواهیم در بخش فرهنگی کشور بیش از آنکه به فعالیتهای مثبت یک مرکز فرهنگی نگاه شود با نخستین لغزش که البته در خود اینکه واقعاً لغزش هست یا خیر نیز اختلافنظر وجود دارد، نقدها و مشکلآفرینیهای متعدد سرازیر میشود. درواقع، نوع نگاه مسئولان به مقوله فرهنگ بهعنوان یک «معضل و خطر»، باعث شده مثلاً همین کتابفروشان بهجای پیادهسازی ایدههای خلاقانه و جدید، به حداقل فعالیتها و کمریسکترین فعالیتها بسنده کنند، با این نگاه که «سری را که درد نمیکند، چرا دستمال ببندیم!». در حالی که اگر از خلاقیت و جسارت مراکز فرهنگی بهعنوان پیشرانهای موتور توسعه کشور حمایت جدی و عملی شود، میتوانیم در یک فضای رقابتی سالم شاهد شکلگیری پاتوقهای مولد فرهنگی باشیم که در نهایت انتفاع آن برای کل کشور خواهد بود.
از سوی دیگر وقتی مردم میبینند کسانی که بیشتر کتاب میخوانند، گویی از قافله عقب ماندهاند و نه جایگاهی در مدیریت کشور دارند و حتی بهاصطلاح 8شان گرو 9شان است، و از طرف دیگر آنها که از کتاب دورتر و دورتر هستند، رتبه و جایگاه بهتری دارند، چرا باید انگیزهی کتابخوانی پیدا کنند؟!
درنهایت هم حمایتهای هرازچندگاهی نهادهای دولتی از ترویج کتاب و کتابخوانی است که بیشتر از آنکه کتابفروشان را بر ترویج کتابخوانی متمرکز کند و اجازه دهد در فضایی آسوده به دور از دغدغهها و نگرانیهای مالی و اداری به ترویج خلاقانهی کتابخوانی بپردازند، خود به معضلی تبدیل شده است.
مثلاً همین طرحهای فصلی که در ماهیت کار بسیار پسندیده و خوبی است، بهجای آسوده کردن خیال کتابفروشان کاری میکند تا آنها در طول طرح بهجای تمرکز روی ترویج کتابخوانی مدام پیگیر امور اداری و تمدید اعتبارشان باشند. وقتی هم که مصاحبه میشود و نقد میکنیم، آن هم با هدف بهبود کیفیت طرحهای حمایتی آتی، از انتشار آن نقد امنتاع میشود. بدیهی است که در چنین شرایطی، جامعه فرهنگی دلسرد میشود.
به عنوان عضوی از یک مجموعهی بزرگ مروج کتابخوانی در اصفهان، مایلم از زبان شما بشنوم که چرا کتاب نمیخوانیم؟
ابتدا اجازه بدهید چند نکتهای را عرض کنم؛ از نگاه ما دولت و حاکمیت باید نقش خودشان را بهعنوان بسترساز و ناظر، حفظ و سعی کنند و با دخالت حداقلی و حمایت حداکثری به رشد و بهبود وضعیت صنعت نشر و کتابفروشی در سطح کشور کمک کنند. در اختیار قرار دادن تسهیلات و حمایتهای عادلانه و با پشتوانه منطقی سبب میشود خودِ فعالان این حوزه بدون نگرانی و دغدغههای جانبی وارد میدان شوند و در فضایی با رقابت سالم به ترویج کتاب و کتابخوانی بپردازند.
باید اجازه داد ایدهها و فکرهای جدید و خلاقانه امکان ظهور و بروز پیدا کنند. ما خودمان، از صمیم قبل از تأسیس هر کتابفروشی جدیدی که در شهر باز شود، استقبال میکنیم. این چراغِ جدید که در شهر روشن میشود، هم باعث میشود ما بهتر شویم و هم آن کتابفروشی جدید تلاش کند بهتر باشد. و در نهایت همه در کنار هم در مسیر یک رقابت فرهنگی سازنده به توسعه مخاطبان کتاب و بازار کتاب کمک میکنیم که انتفاع آن هم برای خود ماست، هم مخاطبان و هم در نهایت رشد و توسعه جامعه و کشور.
حال برای اینکه به پرسش شما پاسخ بهتری داده باشم، شاید بد نباشد راهکارهای کلی برای ترویج کتابخوانی را با هم مرور کنیم. درواقع هر کدام از این راهکارها مبتنی بر یک «چرایی» در خصوص کتاب نخواندن مردم است. اول از همهچیز همانطور که عرض کردیم باید ارزش و جایگاه کتاب محترم شمرده شود. دوم مردم و بهویژه کودکان و نوجوان ما در عمل ببینند اگر کتاب بیشتری بخوانند جایگاه و احترام و زندگی بهتری خواهند داشت. سوم از ایدهها و فکرهای جدید و خلاقانه در راستای ترویج کتابخوانی حمایت شود. درنهایت هم، زمانی مردم به سمت کتاب و کتابخوانی گرایش پیدا خواهند کرد که فضای آرامش روانی بر کشور حاکم باشد. هر چه تنشهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ... در کشور بیشتر باشد، کتابخوانی از اولویت مردم خارج میشود و متأسفانه این چرخه بیانتها دوباره باعث گریز بیشتر از کتابخوانی میشود. باید با ایجاد فضایی آرام، امیدوارکننده و آیندهدار کمک کنیم تا دوباره کتابخوانی به اولویت مردم تبدیل شود.
نظر شما