در ابتدای این نشست علمی «مجتبی طالبی» با اشاره به سخنی از مقام معظم رهبری گفت: رهبر معظم انقلاب فرمودند: «بخش عظیم و غیرقابلاغماضی از مواریث کهن بشریت اعم از فلسفه، دین، علم، اخلاق، عرفان و سیاست بهوسیله زبان فارسی منتقلشده است که دستیافتن به آن بدون اطلاع از این زبان آسان نیست.» که معتقدم این موضوع مطروحه رهبری امر مهمی است که باید بدان توجه نشان دهیم.
وی به وجود دو پایه اصلی برای شعر و ادبیات در اسلام اشاره کرد و گفت: دو پایه اصلی شعر و ادبیات در اسلام؛ ایمان (بر اساس آیات پایانی سوره شعراء) و حکمت (بر اساس روایات اسلامی) است.
طالبی ادامه داد: در طول تاریخ زبان و ادبیات فارسی، بزرگترین ادبا و شعرا که کلامشان ماندگار شده است، اهل حکمت بودهاند.(حکمت به معنای عام = فلسفه و عرفان) و نیز نزدیکترین ساحت برای بیان هنرمندانه اندیشه، شعر است.
وی افزود: درست است که به خاطر جهانیبودن زبان اسلام و زبان علم در دوران تمدن اسلامی، زباناصلی عربی بوده اما قطعاً دومین زبان هنر و اندیشه در جهان اسلام (بلکه حتی از جهاتی زبان اول) زبان و ادبیات فارسی بوده است. لذا هم ابنسینا، هم فارابی، هم شیخ اشراق، هم ملاصدرا و ... هم کتاب عربی دارند و هم کتاب (و حتی شعر) به زبان فارسی که در آنها ادب و هنر موج میزند که این وجهی است که کمتر به آن توجه شده است.
وی افزود: حتی نثر فلاسفهی بزرگ ما (در سه مکتب بزرگ فلسفی) نثری هنرمندانه و ادبی، چه در نثر عربی و چه در نثر فارسی است.
طالبی ادامه داد: ادبیات، سخنگوی خوبی برای حکمت (فلسفه و عرفان) بوده و فلسفه و عرفان (حکمت) بر غنای ادبیات افزوده است (رابطهی متقابل).
مدرس نشست علمی گفت: در مسیر تمدن نوین اسلامی و در بیان فلسفه و عرفان، باید باز هم بهطرف ادبیات مخصوصاً گونههایی مثل داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه، فیلمنامه، تکستهای خلاقانه ادبیات کودک و نوجوان و ... برویم.
طالبی در خاتمه گفت: پیوند حکمت (فلسفه و عرفان) با ادبیات (نظم و نثر) در تمام دوران برکات بسیاری داشته است هرچند قدری در روزگار ما این مسئله کمرنگ شده؛ یعنی شاعران با فلسفه و حکمت و فلاسفه با هنر بیگانهاند.
یادآوری میشود در بخشهای مختلف این نشست به نمونههایی از شعر و نثر فلاسفه اشاره شد و نیز شواهدی از شعر و اندیشه بزرگانی چون ابنسینا، سهروردی، ملاصدرا، میرفندرسکی، علامه طباطبایی و امام خمینی قرائت شد.
نظر شما