گفتوگو با مولف کتاب «کرونا: ویروسی سیاسی یا اجتماعی»
بیشتر سوگیریها درباره کرونا در ایران پروپاگاندایی است/ ضرورت مطالعات کرونا
اسماعیل شیر علی میگوید: مطالعات کرونا میتواند پیشدستانه برای سالهای آینده امکانی را فراهم کند که سیاستگذاران و برنامهریزان ما دستشان پر باشد. به گفته وی بیشتر سوگیریهایی که تا به امروز در ایران درباره کرونا شده، پروپاگاندایی، سطحی و هیجانی بوده است.
در ابتدای سخن بگویید میتوانیم همه گیری ویروس کرونا را پدیدهای موثر در سپهر اندیشه و سیاست به حساب بیاوریم به طوری که نیازمند نظریه پردازیهای جدی در عرصه علوم انسانی باشند، اگر پاسخ مثبت است علت این اهمیت چیست؟
طبیعی است که پاسخ این پرسش به صورت متقن و یقنا مثبت است. اما آنچه در اینجا مهم است، کیفیت ورود به این مساله است، در حقیقت این وظیفه اصلی متخصصان علوم اجتماعی است که به این عرصه ورود کنند و سایر حوزهها هم میتوانند در کنار آنها تکمیل کننده این روند باشند. برای مثال بحثی که اکنون ایجاد شده و بسیار هم نمود پیدا کرده است، تغییر سبک زندگی ما بر اثر همه گیری ویروس کروناست؛ همانطور که میدانیم تغییر سبک زندگی ما ایرانیان پیش از این هم مورد توجه قرار گرفته بود اما با همه گیری کرونا تمام شئونات به نوعی تحت تاثیر این بیماری قرار گرفت، به نحوی که ما بدون اغراق از این پس میتوانیم تاریخ را به زمان پیش و پس از فراگیری ویروس کرونا تقسیم کنیم. لذا این که ما از عبارات پیشا و پسا کرونا استفاده میکنیم، معنا و مفهوم خاص خود را دارد چرا که شئونات زندگی اجتماعی ما در این مدت به شکل چشمگیری در تمام ساحتها تغییر کرده است. در این میان تغییر و تکانههای بعضی ساحتها ملموس و مشخص و برخی دیگر ناملموستر است که در گذر زمان خود را نشان میدهند. بنابراین راه برای نظریهپردازی در این حوزه قطعا باز است و به طور حتم باید این اتفاق بیافتد و تمام اندیشمندان لازم است که خودشان را ملزم به این موضوع بدانند چرا که همانطور که در کتاب هم اشاره شده است، ابعاد اثرات اجتماعی این ویروس کمتر از ابعاد پزشکی آن نیست و شاید حتی آثار ابعاد اجتماعی، بسیار فراتر از علم پزشکی نیازمند توجه و پرداخت باشد. توامند سازی جامعه در مورد مسائل و مصائبی که بعد از این همه گیری شاهد آن هستیم و لاجرم نمیتوانیم از آن فاصله بگیریم، موضوعی است که باید به آن توجه کرد.
آیا کتابهایی که با موضوع کرونا در این مدت نوشته شدهاند، پس از فرونشستن این همه گیری نیز اقبال دارند؟
بله، چرا که کرونا اکنون با ابعاد گوناگون از جمله سیاسی، اجتماعی و افتصادی مورد توجه قرار گرفته است که هر کدام ملاحظات خاص خود را دارند. وقتی از سوی یک محقق اجتماعی به ابعاد اقتصادی اشاره میشود به این معنا نیست که این ساحت لزوما باید توسط اقتصاددانان مورد توجه قرار بگیرد و تنها در مورد آمار و ارقام و تاثیراتی از این دست بر اقتصاد صحبت شود، در اینجا مقصود، تحلیل اقتصادی این پدیده با نگاه اجتماعی و نگریستن از پنجره اجتماع است که در این حوزه این بیماری آسیبهای زیادی داشته است. برای مثال در بسیاری از مشاغل مانند صنعت گردشگری که ماهیت آن به نحوی است که ارتباطهای مستمری را میطلبد، کرونا چالشهای بسیار جدی را ایجاد کرد و این صنعت نه تنها در کشور ما که در بسیاری از نقاط جهان تا مرز ورشکستگی پیش رفت. این موضوع این ضرورت را ایجاد کرده است که ما مطالعات خودمان را در این حیطه ادامه داده و به نوعی خود را برای مواجهه با موارد بعدی آماده کنیم. یعنی این مطالعات میتواند پیش دستانه برای سالهای آینده امکانی را فراهم کند که سیاستگذاران و برنامهریزان ما دستشان پر باشد و با آگاهی کامل خود را برای مواردی از این دست آماده کنند. برای مثال در بحث حکمرانی، همانطور که در کتاب هم به آن اشاره شده است، ما اکنون متغیر دیگری را به نام کرونا داریم و بحث کرونا تبعاتی داشته و شرایطی را ایجاد کرده که حکمرانی را نیز تحت تاثیر قرار داده است. اگر بخواهم بین این بحث و جامعه شناسی تکنولوژی پیوندی ایجاد کنم، باید گفت کرونا باعث شد بسیاری از خدماتی که از قبل در حال طراحی، برنامهریزی و یا ریلگذاری برای حرکت به سوی دولت الکترونیک بود اما به دلایل مختلف به کندی پیش میرفت، با همه گیری کرونا این الزام به وجود آمد که ما با سرعت بیشتری به سمت دولت الکترونیک برویم و در بسیاری از حوزهها ما شاهد شکلگیری حکمرانی مجازی هستیم. به خاطر این که آسیبهای ناشی از این همه گیری به حداقل برسد و تماسها تا جایی که میشود کم شود در بسیاری از حوزهها امکان فعالیت به شکل الکترونیکی فراهم شد که این امر در حقیقت یک آورده است و ما نباید گمان کنیم که تمام پیامدهای کرونا منفی بوده بلکه کرونا پیامدهای بسیار مثبتی هم داشته است که در کتاب هم به آنها اشاره شده است. شاید اگر میخواستیم با برنامهریزیهای معمول، برای الکترونیکی شدن فعالیتهایی نظیر حذف دفترچه بیمه خدمات درمانی و تأمین اجتماعی و ... اقدام کنیم سالها طول میکشید در حالی که کرونا، دستگاههای مختلف این حوزه را مجبور کرد که در کوتاهترین زمان ممکن، این کار بزرگ انجام شود. موارد زیاد دیگری نیز قابل ذکر است که مجال آن نیست.
کدام یک از این جنبههای مثبت قابل توجه بودهاند؟
یکی از این موارد عدالت آموزشی است؛ کرونا باعث ایجاد یک عدالت آمورشی در سطح کشور شده و این امکان را فراهم کرده دانشجویی که در نقاط محروم است، مانند گذشته از اساتید تراز اول محروم نباشد؛ همانطور که میدانید اکنون تمام درسها ضبط میشوند و قابلیت دسترسی برای تمام دانشجویانی است که بخواهند از نظرات اساتید گوناگون در همه جای کشور بهره ببرند، فراهم شده است. در حقیقت قصد من از بیان این مثال جلب کردن توجه شما و خوانندگان به این موضوع است که کرونا تبعات دیگری هم داشته که رفتن به سمت عدالت آموزشی یکی از آنهاست؛ جدا از این که هرچند در نقاط محروم این امکان ایجاد شده است اما چالشها و محدودیتهایی برای دسترسی به گوشیهای هوشمند یا اینترنت مستمر در این مناطق همچنان وجود دارد، اما نباید فراموش کنیم تحریک اصلی برای توجه به این کاستیها نیز پیدایش کرونا بوده و اگر کرونا نبود ما سالهای سال به این فکر نمیافتادیم که سیستمی را برای برقراری عدالت آموزشی در همه سطوح آموزشی، از دانشگاه تا آموزش و پروش ایجاد کنیم. به هر ترتیب کرونا پیامدهای مثبتی از این دست داشته است که ممکن است روی صحنه نباشند و مردم خیلی آنها را لمس نکنند، به ویژه جامعهای که درگیر این موارد خاص نیست. پس اگر دوباره به پرسش دوم شما برگردیم قطعا کتابهایی با موضوع کرونا، مخاطب دارند چرا که همراه با این همهگیری، ساحتهای مختلفی روی محققان گشوده شده است. برای مثال در بحث سیاسی فارغ از حکمرانی، ساحتهای دیگری هم وجود دارد که کرونا باعث شده است که تحت تاثیر قرار بگیرند. برای مثال به کشور خودمان نگاه کنیم؛ مردم کشور اکنون برای رفع نیازهای معیشتی خود دارای فشار بیش از توان و ظرفیت هستند و واقع مطلب این است که اگر شرایط حاصل از کرونا نبود، آیا ما شاهد اعتصابهای کارگری، کارمندی یا مانند آن نبودیم؟ آیا کمپینهایی که از قبل مستعد حضور در مکانهای مختلف از جمله دانشگاهها و ... بودهاند، به خاطر کرونا کنترل نشدهاند؟ در حقیقت کرونا این موراد را کنترل و بسترها و شرایط مهیا کننده این تجمعات را به شکل کامل حذف و محدود کرده است.
یکی از ویژگیهای مهم و ممتاز اثر شما ارجاعات فراوان به مقالههای روز جهانی در این عرصه است، واکنش علوم اجتماعی بینالمللی به شیوع ویروس کرونا را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حقیقت در سطح جهانی، هم دانشگاهها و هم اندیشکدهها و مکانهایی که وظیفه بررسی این موضوعات را دارند(خارج از دانشگاهها) به آن به درستی پرداختهاند و درگیری آنها اگر بگوییم بیشتر از کشور ما نبوده، کمتر هم نبوده است. البته به لحاظ ایدئولوژیک در کشور ما نوعی سمپاتی مهربانانه و همگرایانه در مردم وجود دارد و بحثهای اعتقادی ما نیز یاری رساندن به دیگران را تشویق میکنند و این امور شاید کمتر در کشورهایی که نظام سرمایهداری حاکم است، به وجود بیاید و همین موضوع باعث شد ما در کنترل این بیماری به خوبی عمل کنیم. اما این که ما بخواهیم دستاوردهای علوم اجتماعیمان را از لحاظ بینالمللی ارزیابی کنیم کار دشواری است، چرا که حوزههای مختلف با فراز و فرود خاص خود به این مسئله میپردازند اما ضرورت پرداختن غیر قابل کتمان است همانطور که در همه جای جهان این واکنشها ایجاد شده است. اگر من بخواهم با دید نقادانه به علوم اجتماعی کشور در این موضوع نگاه کنم باید بگویم بیشتر سوگیریهایی که تا به امروز شده، پروپاگاندایی، سطحی و هیجانی بوده است. البته مقالات تخصصی و علمی پژوهشی در قالب ویژه نامههایی به این موضوع پرداختهاند، اما در آثاری که در این مدت منتشر شدهاند، کمتر به آنچه که باید پرداخته میشد، پرداختهاند. از نظر بنده در حال حاضر رسالهها و مقالات تخصصی توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی بهتر میتواند موضوعات را مورد واکاوی قرار دهد و توصیه میشود که ابعاد این موضوع توسط آنها و به شکل میان رشتهای مورد واکاوی قرار بگیرد. به هر حال این همه گیری ویروس کرونا در سالهای آتی در قالبهای دیگر به طور حتم تکرار خواهد شد و کرونا میتواند تجربهای برای کسب آگاهی علمی به جامعه به صورت پیشدستانه باشد تا خسارتهای ناشی از این همه گیری را به حداقل برسانیم. برای مثال هراس اجتماعی کرونا یکی از تبعات این همه گیری بود که بیش از نگرانیهای پزشکی افراد را از لحاظ کارکردی در جامعه دچار مشکل کرد. برای مثال شدت این هراس باعث میشود یک معلم نتواند به درستی وظایف خود را انجام دهد و به شکل کلی شهروندان در مناصبی که هستند نتوانند آن چنان که باید و شاید از عهده وظایف خود بربیایند. در کشورهای مختلف دارد به ابعاد مختلف این امور پرداخته میشود.
به عنوان یک محقق ایرانی، آیا در تاثیرات اجتماعی و سیاسی کرونا شباهتها و تفاوتهایی میان ایران و کشورهای دیگر وجود دارد؟
پاسخ به این پرسش کار سختی است و مستلزم این است که ما این مطالعه را در مورد کشورهای دیگر هم داشته باشیم و صرف این که ما به گزارشهای علمی چند متفکر غربی و افرادی که از نقاط مختلف جهان کار علمی انجام دادهاند، بسنده کنیم و به قضاوت بنشینیم، صحیح نیست و نمیتواند به منزله شناخت کافی و وافی آن جامعه باشد. عدم شناخت درست نمیتواند موجبات شناخت عالمانه در مورد چیستی، چرایی و چگونگی شباهتها و تفاوتها باشد. بنابراین بهتر است بگوییم آیا شباهتها و تفاوتهایی وجود دارد؟ که پاسخ این پرسش قطعا مثبت است و فصل مشترک در تمام این مطالعات، پیدایش معضلات مختلف در حوزههای گوناگون در پی گریبانگیری این ویروس است و همانطور که پیشتر هم بیان شد این همهگیری ساحتهای مختلف را تحت تاثیر قرار داده و دچار تکانههای بسیار شدید کرده است. حال این که کیفیت این تکانهها چیست و کدام یک از این ساحتها بیشتر در معرض آسیب بوده است، مستلزم مطالعه جدی است اما در مجموع و با توجه به تجربهای که بابت پژوهش این حوزه کسب شد، در این مطالعات در سطح جهانی حوزه اقتصادی خیلی به چشم آمده است و فصل مشترک بین ما و کشورهای دیگر میتواند آسیبهای اقتصادی ناشی از همهگیری این ویروس باشد. اما در خصوص آسیبهای اجتماعی با توجه به هر منطقه تفاوتهای موجود، میبایست، مورد به مورد، به آن پرداخت. صحبت کردن در این موضوعات، بیتردید، نیازمند مطالعات دقیقتری است.
نظر شما