دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۲
کار گروهی در فعالیت‌های قرآنی بسیار مبارک است/ تفسیری بی‌اعتنا به تفاسیر مدرنیستی

صدوقی سها گفت: این کتاب -تفسیر معاصرانه قرآن کریم- در اصلش و در ترجمه‌اش به فارسی کاری گروهی است و این اتفاق بسیار مبارکی است و اصلاً باید هم اینطور باشد؛ مخصوصا درباره قرآن کریم و کتاب‌هایی که به هر حال به نحوی در «تلو» قرآن کریم می‌افتند.

 به گزارش خبرگزاری کتاب‌ایران (ایبنا) شب «کتاب تفسیر معاصرانه قرآن کریم» به همت مجله فرهنگی بخارا و با حضور استادان و چهره‌های برجسته حوزه فلسفه، عرفان و قرآن پژوهی یکشنبه 19 اردیبهشت ماه در فضای مجازی برگزار شد.

منوچهر صدوقی‌ها استاد و پژوهشگر فلسفه و عرفان اسلامی‌در‌این برنامه گفت: برای بنده موجب امتنان است که بتوانم درباره چنین کتاب شریفی که عبارت باشد از تفسیر معاصرانه قرآن کریم که به همت استاد عالی مقام جناب آقای دکترنصر و همکارانشان تهیه شده و به همت برخی از دوستان عزیز و محترممان به زبان فارسی ترجمه شده است در حد محدودی که فرصت است چندمطلب را عرض کنم.

او ادامه داد: اولین نکته ‌این است که واقعا‌ این کتاب به ادله متعدد کتابی مبارک است و از طرفی دارای والایی‌های متعددی است که متاسفانه در‌این وقت تنگ حتی نمی‌شود به عناوین آن پرداخت چه برسد به‌اینکه بشود در متنشان حرف زد. اما به هر حال «ما لا یدرک کله لا یترک کله» بر‌این مبنا خیلی به اختصار می‌خواهم اشاره‌ای کنم به محاسن تراز نخست‌این کتاب و چند مطلب از درونش بیرون بیاورم و راجع به آنها صحبت کنم.

تفسیری که حاصل کار گروهی است
صدوقی سها گفت: ‌این کتاب ـ تفسیر معاصرانه قرآن کریم ـ در اصلش و در ترجمه‌اش به فارسی کاری گروهی است و‌ این اتفاق، اتفاق بسیار مبارکی است و اصلا باید هم‌اینطور باشد؛ مخصوصا درباره قرآن کریم و کتاب‌هایی که به هر حال به یک نحوی در «تلو»  قرآن کریم می‌افتند.  

او افزود: ما سخن معروف بوذرجمهر حکیم را که می‌گفت: همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزاده اند» متاسفانه فراموش کرده‌ایم. ما متاسفانه فکر می‌کنیم که همه کاری از یک تن برمی‌آید. در عالم خیال ممکن است چنین بوده باشد اما در عالم عینی یا اصلا اتفاق نمی‌افتد یا خیلی به ندرت اتفاق می‌افتد؛ مخصوصا درباره قرآن کریم. جناب دکتر نصر بسیار کار خوبی کرده‌اند که کار گروهی کرده‌اند و‌ این همیشه یکی از دردهای بنده بوده است که چرا درباره قرآن کار منفردانه انجام می‌دهیم. به هر حال‌ این بسیار اتفاق مبارک مهمی‌ است، هم در متنش که تالیفش باشد و هم در ترجمه.

صدوقی سها ادامه داد: مطلب دوم که بسیار مهم است؛‌ این است که آقای دکتر نصر به نحوی که در مقدمه شان فرموده‌اند اولین شرطی که کرده‌اند بعد از قبول سرویراستاری‌ این کتاب،‌ این است که تمام همکاران‌ ایشان باید مسلمان باشند.‌ این در ظاهر شاید برای خیلی‌ها مطلب مهمی‌ به نظر نیاید اما در نفس الامر مخصوصا در ساحت کارهای قرآنی کاری فوق العاده مهم است. فرصت نیست کامل مطلب را بازکنم و اشاره وار عرض می‌کنم. ما از مستشرقین تراز نخستین اروپایی-  مستشرقین بزرگ‌این اواخر نوعا اروپایی بودند و شاید هنوز هم همینطور باشد؛‌ این که گفتم اروپایی، مطلق کنیم و بگوییم اصلا مستشرقین غربی؛ از تراز اول‌این‌ها آثاری می‌بینیم به ویژه در حوزه عرفان و فلسفه که به معنایی از مظاهر قرآن کریم هستند؛ مطالب عالیه فخیمی‌ را ارائه می‌کنند، اما گاهی حرفی می‌زنند که انسان با سر از آسمان به زمین می‌خورد، یک نمونه را عرض می‌کنم: نیکلسون که مستغنی از توصیف و تعریف است در شرح مثنوی و جاهای دیگر مطالب عالیه‌ای ارائه می‌کند و دفعتا می‌گوید: محمد در کتابش می‌گوید...این برای ما قابل تحمل نیست.در نفس الامر هم قابل تحمل نیست. او گناهی ندارد و فرهنگ او‌این است. او غیرمسلمان است. اگر لائیک هم نباشد مسلمان نیست. انتظاری از آنها نمی‌رود. اما عرض می‌کنم برای ما قبح نفس الامری پیدا می‌کند. حالا شما مطلب را به ساحت قرآن کریم برگردانید و ببینید که یک مستشرق تراز نخستین که وارد هم هست در قرآنیات، ولی‌ این شرط هم را دارد که غیرمسلمان است؛ چگونه می‌تواند تفسیرقرآنی بکند که مطابق نفس الامر باشد و مقبول ما باشد...‌این مسئله فوق العاده مهمی‌است.

ایرادات مستشرقین در تفسیر قرآن کریم
استاد دانشگاه ادیان و مذهب قم افزود: برای‌ اینکه یک نمونه عینی تری ارائه شود‌ این نکته را عرض می‌کنم؛ بین مستشرقین کسی هست که جزو مترجمین قرآن کریم است و در عین حال در یکی از ممالک اسلامی‌ به عنوان جاسوس او را کشته‌اند. شخصی فرنگی آمده است و قرآن کریم را به هوای خودش و به زبان خودش ترجمه کرده است. اعمالش آنگونه بوده است ـ اعتقاداتش را خدا می‌داند ـ اعمال ظاهری‌اش به نوعی بوده است که او را به چنین تهمت بدی کشته‌اند. خوب اگر عده‌ای از‌این قبیل افراد جمع شوند و بخواهند که برای ما تفسیرقرآن بنویسند ولو‌اینکه مستقیم و مستقل هم کار نکنند و سرویراستار آن‌ها هم مسلمان باشد، داستان فاجعه آمیز می‌شود. خوشبختانه شرط بسیار بسیار بنیادینی آقای دکتر نصر گذاشته‌اند و به نحوی که عرض کرده‌ام؛ شرط عمده‌ایشان به تعبیر بنده‌ این بوده است که همه همکاران من باید مسلمان باشند و‌این اتفاق مهم و مبارک رخ داده است و به هر حال سبب اعتماد و اطمینان بیشتر ما می‌شود.

او ادامه داد: یک حسن دیگر‌این کار‌ این است که همکاران مسلمان‌ ایشان از نحله خاصی انتخاب نشده‌اند. چه به لحاظ کلامی‌ و عرفانی و فلسفی سعی کرده‌اند همکارانشان از یک نحله و جمعیت خاصی نبوده باشند.‌ این هم درباره قرآن کریم که حاوی جمیع معارف ما است مهم است. یک شخصی یا یک عده‌ای می‌خواهند مثلا درباره یک متن عرفانی محض صحبت و تحقیق کنند. کسی می‌خواهد روی فصوص الحکم محی الدین کار کند- اگر اولا و بالذات سبقه عرفانی داشته باشد، کافی است. اما قرآن‌ اینطوری نیست و صرف عرفان و حکمت نیست. قرآن منبع جمیع معارف ما است.‌ این است که شخصی که حامل یک رقم معرفت خاصی است، فرضا فقط فقیه، فیلسوف یا عارف است و یا اخلاقی است چنین کسی نمی‌تواند درباره قرآن کریم آنچنان که می‌باید و می‌شاید کار کند و کارش را ارائه کند. باید اشخاصی کار کنند لابشرط در عین حال به شرط شی، یعنی در عین حال که تخصص‌هایی دارند و بیشتر تخصصشان را در ساحت کار خود به کار می‌برند، در عین حال نسبت به علوم حالت لابشرطی هم داشته باشند. یعنی که اگر فرضا کسی اهل عرفان است صرفا از نظر عرفانی به قرآن کریم نگاه نکند که نمی‌تواند هم بکند.‌این خصیصه خوب هم در‌این کتاب شریف مراعات شده است.

تفسیر معاصرانه صرفا سبقه فلسفی ندارد
مولف کتاب تاریخ حکما و عرفای متأخر بر ملاصدرا در ادامه سخنان خود گفت: یک حسن دیگر‌این کتاب هم‌ این است که؛ با توجه به تخصص عالیه آقای دکتر نصر در فلسفه و عرفان اسلامی، انتظار اولیه ما اگر می‌شنیدیم که‌ ایشان چنین کاری را انجام داده‌اند‌ این می‌بود که‌ این کتاب صرفا سبقه عرفانی و فلسفی داشته باشد؛ طبیعتا‌ اینطور در ابتدای امر به نظرمی‌آید. فرضا یک شخصی اشتهار به فقاهت دارد، می‌شنویم که همکارانی را به همکاری گرفته است و تفسیرقرآن می‌نویسند. تلقی اولیه ما‌این خواهد بود که مشرب‌این تفسیر یا کلا فقاهی خواهد بود یا حداقل در مرحله اول فقاهی خواهد بود.‌اینجا هم چون‌ایشان استاد عرفان و فلسفه هستند تلقی اولیه ما‌این می‌تواند باشد که‌این کتاب کلا باید که سبقه عرفانی و فلسفی داشته باشد. در حالی که تاجایی که بنده کتاب را تورق کرده‌ام، اصلا ممکن است به مسائل عرفانی و فلسفی نپرداخته باشند. ممکن است عده‌ای‌این را نقص بدانند. اما با شرایط کلی حاکم بر اوضاع تألیف کتاب،‌این هم حسنی است از محاسن دیگر‌این کتاب شریف است.
 
مقدمه مهم دکتر نصر بر تفسیر معاصرانه
صدوقی سها در بخش دیگری از سخنان خود گفت: یک جنبه مهم دیگر‌این کتاب هم مقدمه‌ای است که دکتر نصر مرقوم فرموده اند - من اهل تعارف نیستم و واقعا از‌این مقدمه کیف کردم. اولا در دنبال‌این مقدمه یک‌ایمان شعله ور مواجی است که می‌خواهد تجلی کند و موجب مستی انسان می‌شود. کسی که اهل‌این حرف‌ها باشد قطعا متوجه‌این معنا در‌این مقدمه است. از طرف دیگر مطالب فخیم و شامخی درباره قرآن دارد. به هر حال یکی از محسنات‌این تفسیر شریف همین مقدمه است و با‌این که از نظر کمی‌کوتاه است، ولی انصافا واحد کالافی است. چقدر خوب است که روی‌این مقدمه مخصوصا دانشجویان علوم قرآنی کار کنند و مطالب عمده‌ای را از آن استفاده کنند.

او اضافه کرد: آخرین خصیصه خوب‌این کتاب هم‌ این است؛ با‌اینکه در تالیف‌ این کتاب شریف به حدود 40 تفسیر مراجعه کرده‌اند، به نحوی که خودشان هم تذکر فرموده‌اند هیچ استنادی و هیچ اعتنایی به تفاسیری - که مترجم محترم کتاب،دوست عزیزمان جناب آقای دکتر رحمتی از آنها تعبیر کرده‌اند به تفاسیر مدرنیستی- نکرده‌اند. مراد از تفاسیر مدرنیستی به اصطلاح آقای دکتر رحمتی تفاسیری است که بالاخص در قرن‌های سیزدهم و چهاردهم بیشتر در هند و مصر و برخی از کشورهای دیگر عربی پیدا شد و متاسفانه دامنه اش به سمت کشور عزیز ما هم مقداری گسترده شد.

صدوقی سها در ادامه گفت: نمونه برتر‌این قبیل تفاسیر، تفسیر سید احمدخان هندی معروف است. یا در خود مصر تفسیر طنطاوی است که نمی‌دانم اصلا چگونه می‌شود اسم‌این قبیل کتاب‌ها را تفسیر گذاشت. متاسفانه‌این‌ها آنقدر علم زده می‌شوند که با کمال تاسف باید گفت پردازش‌این‌ها به قرآن کریم با مبانی که دارند موجب نقض غرض می‌شود یعنی تعبیر مادی می‌کنند وحتی روی برخی از آیات شریف قرآن تفسیر مادی می‌کنند.

در همین کشور عزیزمان یکی از‌این قبیل اشخاص محترمی‌که تفسیر می‌گفته‌اند؛ من از شخص بسیار موثقی که سمت استادی بر من داشتند و آن آقای مفسر هم شاگرد‌ایشان بوده اند، قبلا شنیدم که استاد ما فرموده اند که آن شاگرد دیگر من وقتی به تفسیر آیات مربوط به حضرت موسی (ع) و انشقاق رود نیل رسیده است بیان کرده که حضرت موسی در وسط رود نیل سد زد! بنده تعجب می‌کنم که انسان چگونه می‌تواند در تفسیر قرآن کریم، چنین معنایی بیاورد؛ متاسفانه‌اینها هست... اما‌ این تفسیر شریف با‌این که مبتنی بر چهل تفسیر است خوشبختانه داخل‌ این قبیل مقولات و تفاسیر نادرست نشده است و‌این خودش داستان مهمی‌ است.

او در ادامه گفت: یک مطلبی را از ترجمه دکتر رحمتی نقل می‌کنم تا موید مقدماتی باشد که عرض کردم: «از آنجا که قرآن کریم واقعیت محوری، قدسی وحیانی برای مسلمانان است. در‌این اثر - یعنی کتاب قرآن شناخت-  نیز به‌این اعتبار، موضوع بحث قرار گرفته است و به اثری که صرفا اهمیت تاریخی و اجتماعی یا زبان شناختی جدای از ماهیت قدسی و وحیانی اش دارد، محدود نشده است.»

استاد موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه‌ ایران افزود: مستشرق وقتی به قرآن می‌پردازد نوعا بر اساس تخصصی که دارد، یکی به لحاظ جامعه شناختی و دیگر به لحاظ زبان شناختی که خیلی بینشان مرسوم است، بحث می‌کند. دیگری به عنوان مثلا متخصص فلسفه دین حرف می‌زند و‌این را می‌دانیم که خیلی از فلاسفه دین امروز بی دین هستند!‌این قبیل مسائل متاسفانه هست...

اما دکتر نصر به حق متوجه‌این مبنا و معنا شده اند و فرموده اند که ما به قرآن کریم به عنوان مسلمان از همان منظروحیانی نگاه می‌کنیم.‌این مطلب بسیار مهمی‌است که شخصی که تحصیلاتش؛ لااقل خیلی از مراحل تحصیلی اش در غرب بوده است و شاید اندازه عمر خیلی‌ها در غرب مانده است و آنجا قلم زده در یک محیط غیراسلامی؛‌ اینقدر متعهد به اسلام و قرآن آنچنان که هست، بوده باشد.

او ادامه داد: عده‌ای هستند با که چند صباحی رفتن به آن طرف عالم، عین یک غربی حرف می‌زنند و فکر می‌کنند. مثلا می‌گویند قرآن یک پدیده جامعه شناختی است. باید عرب و جاهلیت را شناخت تا فهمید که قرآن یعنی چه!‌این حرف است؟ متاسفانه‌این حرف‌ها گفته می‌شود... خوشبختانه دکتر نصر از دامی‌که اوریانتالیته چیده است در راه تحقیقات مسلمانان؛ فرا رفته اند.

صدوقی سها در پایان گفت: دکتر نصر در مقدمه می‌گویند: «هیچ کتاب آسمانی را نمی‌شناسم که بیش از قرآن درباره کیهان و جهان طبیعت سخن گفته باشد، در قرآن تعالیم گسترده‌ای درباره پیدایش جهان و سرگذشت جهان و رویدادهای اخروی که نشانه پایان نظم کیهانی جهان است موجود در حال حاضر است و نیزدرباره پدیده طبیعت به منزله جلوه گاه حکمت خداوندی آمده است.

در حقیقت قرآن کریم از‌این پدیده‌ها با عنوان آیات یاد می‌کند و‌این همان واژه‌ای است که درباره عبارات قرآن به کار رفته است. قرآن کریم پیرامون حیات و منشا آن و پیرامون رابطه همه موجودات جاندار و بی جان از حیوانات و نباتات تا کوه‌ها و دریاها وستارگان تا خدا سخن می‌گوید.»

او تأکید کرد: باید توجه داشت که قرآن کتاب ذات دین ما است. ذات دین ما قرآن است. اما هیچ وقت نباید فکر کنیم قرآن کریم صرفا منحصر به دینیات است.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها