شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۹
کتاب نخواندن فقط دلیل اقتصادی ندارد/ به نوقلمان بی‌مهری می‌شود

نویسنده نوقلم مشهدی می‌گوید: مردم آنقدر مشغول موبایل و شبکه‌های اجتماعی هستند که فرصتی برای مطالعه کتاب پیدا نمی‌کنند؛ البته باید خوراک خوب را هم در اختیار مردم گذاشت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خراسان رضوی، نویسندگان تازه‌کار یا اصطلاحا نوقلم یعنی همان افراد علاقمند به حوزه داستان، کتاب، نویسندگی و خواندن، با پشتکار و پیگیری خودشان معمولا ناشران را قانع می‌کنند که نسبت به حمایت و انتشار آثارشان دست بزنند. نداشتن شهرت کافی، معضلات مالی حوزه نشر، باندبازی‌ها و عدم ریسک پذیری برخی از ناشران از دلایلی است که آثار نویسندگان نوقلم را در خفا نگه می‌دارد و کمتر در ویترین کتابفروشی‌ها ظاهر می‌شوند.

«بتول پادام» جوان خوش‌ذوق دهه شصتی، از نوقلمان داستان‌نویسی مشهد و خراسان است که چندسالی است در این حوزه گام برمی‌دارد و نمایشنامه‌ها و داستان‌هایی می‌نوسید و توانسته جوایزی در جشنواره‌ها بگیرد و کتابی‌ چاپ کند و حالا هم چند کتاب در دست ناشران برای چاپ دارد. با او درباره آثارش به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد.
 
از خودتان بگوئید. چه زمانی تصمیم گرفتید در عرصه ادبیات داستانی قلم بزنید؟

من متولد ۶۲ از مشهد لیسانس حسابداری و چهار سال هم در حوزه اسلام‌شناسی حضرت زهرا (س) محصل بودم. از سال ۹۵ تا پایان سال ۹۹ در دوره‌های داستان‌نویسی استاد سعید تشکری از اساتید و مدرسین برجسته ادبیات شرکت کردم و همین اتفاق سرآغاز نویسندگی‌هایم شد. هم اکنون نیز در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی مشغول مصاحبه و تدوین کتاب و تحقیق در حوزه تاریخ شفاهی مدافعان حرم هستم.
 
از آثارتان بگویید.

اولین کارم رمان جمعی «گوهرشاد» بود که زیر نظر استاد تشکری در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی خراسان رضوی به صورت گروهی نوشتیم که هنوز به چاپ نرسیده است! همچنین در کتاب «به صرف عصرانه» که مجموعه داستان‌هایی با موضوع زیارت است، داستانی از من منتشر شد. کتاب «روایت بی‌قراری» هم از من منتشر شده است و چند عنوان کتاب هم به اتمام رساندم و تحویل ناشران و در نوبت انتشار است.

«روایت بی‌قراری» سرگذشت شهید مدافع حرم است؟

بله، «روایت بی‌قراری» سرگذشت زندگی شهید مدافع حرم، حسین محرابی به روایت همسر شهید، خانم مرضیه بلدیه است. این اثر یکی از کتاب‌های مجموعه «تاریخ شفاهی زنان قهرمان» است که در نشر «ستاره‌ها» در مشهد به چاپ رسیده است. در این کتاب که به شیوه داستانی نوشته شده، با همسر شهید حسین محرابی همراه می‌شویم تا شرح عاشقی‌هایش را در راه رشادت‌های این شهید بزرگوار بخوانیم. درواقع با خواندن این کتاب با گوشه‌ای از دغدغه‌ها، پایداری‌ها، سختی‌ها و شیرینی‌های زندگی خانوادگی شهید بزرگوار، حسین محرابی آشنا خواهیم شد، به علاقه‌مندان به ادبیات پایداری و سرگذشت نامه شهدا مخاطبان این کتاب‌ را پیشنهاد می‌کنم.
 
داستان‌هایی از شما هم برگزیده جشنواره‌های مختلف شده‌اند؟

در جشنواره داستان کوتاه «شهر خدا» به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر داستانم برگزیده شد، در بیست و هشتمین دوره جشنواره تئاتر خراسان رضوی نمایشنامه‌ام با عنوان «جلال» با محوریت جلال آل‌احمد رتبه دوم، در جشنواره داستان کوتاه «حسینیه هنر» با موضوع وقایع انقلاب رتبه دوم و در «جشنواره نمایشنامه نویسی اقتباسی گام دوم» بخش نوجوان در سال ۹۸ رتبه تقدیری کشوری را کسب کردم.
 

از آثارتان که در انتظار چاپ هستند، بگویید.

سه کتاب در نوبت چاپ دارم، کتاب اول در مورد زندگی رضا اسماعیلی است؛ شهید مدافع حرمی که سرش توسط دشمنان از بدن جدا شد. رضا اسماعیلی، جوان افغانستانی بود که با تشکیل تیپ فاطمیون به صف مدافعان حرم حضرت زینب (س) پیوست و در بهمن ماه سال 1392 به شهادت رسید. کتاب دیگرم در مورد زندگی خانم سیده خدیجه کاظمی، پرستار بیمارستان که زندگی پرفراز و نشیبی داشتند و در عرصه دفاع مقدس فعالیت‌ها و خاطراتی داشتند و کتاب سوم هم رمان «خال هندو» با محور چند شهید سال ۵۷ است که هر سه مورد در دست چاپ است.

احتمالا انتظار چاپ آثارتان به خاطر وضعیت نامناسب نشر است. همینطور است؟

وضعیت نشر و ناشر اوضاع آشفته‌ای دارد و حتی قبل از کرونا خیلی از ناشران و مجلاتی که قبل از این فعالیت داشتند رو به تعطیلی رفتند و یا کلا تعطیل شدند. این وضعیت معلول تورم و گرانی و عدم حمایت مسئولین از ناشران و نویسندگان است، البته باید گفت فرهنگ کتابخوانی در جامعه ما آن طور که باید و شاید جا نیفتاده است و هنوز کتاب در سبد خانوار احساس نیاز نمی‌شود. متاسفانه این یک بلای همه‌گیر است و بجز چند ناشر معروف که با نویسندگان معروفی کار می‌کنند، بقیه ناشران با مشکلات زیادی دست به گریبان هستند. همه بار کتاب بر دوش ناشر است و ناشر بنا بر سلیقه و بودجه تولید می‎کند، رونمایی می‌گیرد و در حد توان کتاب را معرفی می‌کند. به عنوان نمونه در مشهد با آنکه مهد بزرگان پارسی به شمار می‌رود، جلسات معرفی و نقد کتاب به وفور یاد نمی‌شود و اکثر این جلسات خصوصی و مناسبتی است و زمان مشخصی ندارد، کتاب‌های معرفی شده هم بنا به انتخاب کارشناس است، اما این موارد برای چاپ و معرفی یک کتاب کافی نیست. در کشور‌های اروپایی و آمریکایی جهت معرفی آثار نویسندگان، بیش از ۲۰۰۰ وبسایت مخصوص عرضه محصولات فرهنگی وجود دارد، این یک فرصت بی‌نظیر است زیرا وقتی کتابی با این ابعاد معرفی شود، قطعا نویسنده انگیزه برای دیده شدن دارد تا اینکه کتابی چاپ شود و در خوشبینانه‌ترین حالت در پشت ویترین قرار بگیرد.

پیشنهادتان برای دیدن شدن سایر نویسندگان به ویژه نوقلمان چیست؟

متاسفانه هیچ سایت جامعی برای معرفی نویسندگان خراسانی و حتی نویسندگان کشوری نداریم که بشود با یک جستجوی ساده اسم نویسندگان و آثار و فعالیت‌های آن‌ها را در اختیار مخاطب قرار داد، نویسندگان و ارگان‌های دولتی هر کدام در جزیره‌های جداگانه زندگی می‌کنند و نویسندگان به حالت رها شده‌ا‌ی در جامعه دست و پا می‌زنند تا بتوانند اثر خودشان را بفروشند، وجود یک سایت جامع جهت معرفی نویسندگان بسیار ضروری است.

مشکل نشر استان را بیشتر در چه حوزهای میبینید؟

به نظرم مشکل در دو حوزه است؛ اول اینکه کسانی‌که تمکن مالی دارند و برای دلشان می‌نویسند، کتابشان را چاپ می‌کنند، اما این باعث معضل بزرگی در نشر می‌شود و آن اینکه کیفیت آثاری که ارائه می‌شود قطعا پایین می‌آید و کتاب قابل قبولی ارائه نمی‌دهد؛ و مشکل دوم اینکه خود ناشر وظیفه بازاریابی را بر عهده دارد و هیچ نهاد حمایتی وجود ندارد که وقتی ناشر این مرحله را رد کرد، سایر ارگان‌های مسئول مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کتاب‌ها را خریداری کنند و به دست مخاطب برسانند. فقط نویسندگان مطرح با ناشران برند می‌توانند عائدی از کتاب خود داشته باشند پس تکلیف سایر نویسندگان چه می‌شود این موارد مشکلاتی است که متاسفانه ناشران متصدی آن‌ها هستند.

وضعیت ادبیات داستانی در خراسان به چه صورت است؟

واقعا اسف‌بار است. موید ادعایم جایزه ادبی بود که برای بار اول در مشهد برگزار شد، ولی خود آن شهر هیچ اثری را برای ارائه نداشت ما هیچ اثری را برای خطه خراسان نداشتیم. درحالی‌که مشاهیر ادبی خراسان در عرصه شعر و ادب زیادند. اما چرا خراسان در حال حاضر ضعیف عمل می‌کند، نیاز به بررسی دارد؛ یا غنای خراسان کم است که قطعا اینگونه نیست. خراسان مهد خرد فرهنگ‌های ناب، اسطوره‌ها، مثل‌ها، حکایات اشعار و حتی موسیقی است ما از لحاظ ادبی دچار کمبود نیستیم و بسیار غنی هستیم، اما الان متوقف شدیم. مجال دادن به چهره‌های جدید و استعداد‌های نوین ادبی لازمه رشد و رقابت در عرصه داستان‌نویسی است نباید کاراولی‌ها را به این علت که نام و شهرتی برای خود دست و پا نکرده‌اند، مورد بی مهری قرار داد. در میان آن‌ها افرادی هستند که اگر فرصت عرض اندام پیدا کنند، به‌زودی صاحب وجهه و چهره ادبی برجسته‌ای خواهند شد.

 
به نظرتان چرا مردم به مطالعه کتاب اشتیاقی نشان نمیدهند؟

به نظرم مردم آنقدر مشغول موبایل و شبکه‌های اجتماعی هستند که فرصتی برای مطالعه کتاب پیدا نمی‌کنند. معتقدم در بحث کتابخوان کردن مردم باید خوراک خوب را در اختیار مردم گذاشت و دولت با طرح‌های حمایتی توان خرید مردمی را بالا ببرد، کتاب نخواندن فقط دلیل اقتصادی ندارد و باید کار فرهنگی صورت بگیرد. ملاحظه کنید با یک سرچ ساده در طاقچه و فیدیبو عمده کتاب‌های پرفروش کتاب‌های موفقیت و.. است، کتاب‌هایی که ارزشی ندارد، اما به عنوان خوراک فرهنگ به مردم شناسانده می‌شود اینگونه کتاب‌ها چیزی را برای رشد و ارتقای فرهنگ عمومی ندارند، اما جای خود را بین مردم باز کردند. باید کتاب خوب را به مردم بشناسانیم تا مردم با خواندن یک کتاب بی محتوا از خواندن دلسرد نشوند، بلکه باید کتاب خوب را تبلیغ کنیم تا اشتهای خواندن را افزایش دهیم.
 
به نظر شما کرونا در سرانه پایین مطالعه تاثیر گذاشت؟

خیر. بعضی‌ها می‌گویند کرونا فرصت فروش کتاب را گرفته، اما قطعا اینطور نیست و قبل از کرونا هم سرانه مطالعه پایین بود و برعکس شاید تا پایان کرونا بتوانیم یک جامعه کتابخوان را داشته باشیم، چون از فرصت قرنطینه خانگی استفاده بهینه شد البته این روش هم در دوران قرنطینه جواب نداد آمار فروش پایین کتاب موید این مطلب است که کرونا هم نتوانست جلوی بی فروغی کتابخوانی را بگیرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها