نگارندگان این کتاب بر این اعتقاد هستند که هنر معاصر و اتفاقات و جریانهای سیاسی، اجتماعی و هنری در غرب، بر هنر اصفهان تأثیر گذاشتهاند و اندکی از هنرمندان این شهر را به سمت گرایشهای جدید هنری سوق داده اند. این کتاب درآمدی برای شناخت مفهوم هویت در بستر هنر است که این شناخت، عملکردهای متفاوتی را پیش روی هنرمندان هنر معاصر میگذارد؛ چرا که خود این مفهوم، دو وجه متفاوت و حتی متضادی را پیشنهاد میدهد.
در این گزارش، خبرنگار ایبنا تلاش دارد تا به بررسی فعالیتهای نگارندگان این کتاب و درونمایه این مجلد و وجه ارتباطش با هنر امروز بپردازد.
این کتاب به مؤلفههای هنر معاصر در اصفهان و هویت هنر جدید در اصفهان و به تشابه و تفاوت موجود میان آثار هنر امروز با غرب میپردازد و آثار هنرمندان هنر امروز را دارای ویژگیهای مخصوص به خود میداند. آثار هنریای که گاهی در مواجهه با هنر سنتی قرار میگیرند، در پی بازنمود جهانی هستند که محدودیتها در آن رنگ میبازد و هر کار ماده و رسانهای میتواند دارای اعتبار باشد و هنرمند را برای بیان ایده و دغدغههای زیست فردی و اجتماعی یاری کند.
کتاب «هنر، معاصر، اصفهان» دارای پیشگفتار (نوشته: مهدی تمیزی)، درآمد (نوشته: علیرضا ارواحی، رسول کمالی دولت آبادی و مرتضا بصراوی) و دو بخش است. بخش اول که «مؤلفهها و مضامین مفاهیم هنر سنتی و هنر معاصر» نام دارد، شامل دو مقاله است: اول تأملی انتقادی درباره مفهوم هنر سنتی، نوشته امیر مازیار. دوم مقدمهای بر هنر معاصر (بررسی موردی برخی از مؤلفهها و مضامین هنر معاصر)، نوشته محمدعلی نقیزاده.
بخش دوم که «درآمدی بر روند نوگرایی در هنر اصفهان» نام دارد، شامل پنج مقاله است. اول، نقاشی اصفهان؛ روایت چهار قرن همنشینی کهنه و نو، نوشته: بابک مفیدی. دوم، خوانش و گذار از سنت و ایجاد نسبت با رسانههای نوین هنری (سیر هنری ایران در سده اخیر از سنت به معاصر، با تأکید بر هنر اصفهان)، نوشته: بهروز سهیلی اصفهانی و مهسا نجات. سوم، اصفهان گوشهای بیدستگاه (تحلیلی بر هنر امروز اصفهان)، نوشته: رسول معرکنژاد. چهارم، سرمایههای نهادی-گروهی در آغاز شکلگیری هنر معاصر؛ با تأکید بر شهر اصفهان، نوشته: رسول کمالی دولت آبادی. و پنجم، شکلگیری هنر معاصر و چگونگی تأثیرگذاری آن بر هنرمندان ایرانی (با تأکید بر هنرمندان اصفهانی)، نوشته: علی سجادیه.
علیرضا ارواحی که «تاریخ هنر معاصر اصفهان» به کوشش او است، به خبرنگار ایبنا میگوید: این کتاب درآمدی برای یافتن ردپای هنر معاصر (امروز) در اصفهان و نسبت آن با نوجویی در هنر این شهر است. هنر معاصر و اتفاقات و جریانهای سیاسی، اجتماعی و هنری در غرب بر هنر اصفهان تأثیر گذاشتهاند و اندکی از هنرمندان این شهر را به سمت گرایشهای جدید هنری سوق دادهاند.
ارواحی با اشاره به اینکه، این کتاب درآمدی برای شناخت مفهوم هویت در بستر هنر است که این شناخت عملکردهای متفاوتی را پیش روی هنرمندان هنر معاصر میگذارد، چرا که خود این مفهوم دو وجه متفاوت و حتی متضادی را پیشنهاد میدهد؛ میگوید: این کتاب به مؤلفههای هنر معاصر در اصفهان و هویت هنر جدید در اصفهان و به تشابه و تفاوت موجود میان آثار هنر امروز با غرب میپردازد و آثار هنرمندان هنر امروز را دارای ویژگیهای مخصوص به خود میداند. آثار هنریای که گاهی در مواجهه با هنر سنتی قرار میگیرند در پی بازنمود جهانی هستند که محدودیتها در آن رنگ میبازد و هر کارماده و رسانهای میتواند دارای اعتبار باشد و هنرمند را برای بیان ایده و دغدغههای زیست فردی و اجتماعی یاری کند.
علیرضا ارواحی، سال 1361 در اصفهان متولد شد. منتقد و پژوهشگر هنر و فعال در زمینهی مباحث تئوریک و نقد هنر از سال ۱۳۷۸ است. او مولف و پژوهشگر کتابهای بسیاری از جمله: «نامتناهیسازی سیاست در آیینهای نمایشی»، نشر بیدگل؛ «مرگ مادر/جهان (مالیخولیا در هنرهای تجسمی)»، نشر پرسش؛ «از نیش تا نوش (منوچهر انور و مستند نیشدارو)»، نشر نقره؛ «از فیلم مستند تا نقد مستند (تجربهورزی در نقد سینمای مستند ایران)»، نشر شورآفرین است. همچنین کتابهای کامران شیردل (تنها در قاب)؛ مرگ در آستان زندگی (فرشاد فداییان و پدیدارشناسی)؛ با عینک جوزف کسوث: نگاهی به آغاز هنر مفهومی در ایران، در دست انتشار دارد. از ارواحی دهها مقاله در مجلات محتلف نیز به چاپ رسیده است. این پژوهشگر در طول این دهه به تالیف اکتفا نکرده و نشستها و سمینارهای زیادی میتوانید بیابید که با سخنرانی او برگزار شده است. به جرات میتوان ارواحی را یکی از پژوهشگران تاثیرگذار در روند مدیریتهای شهری و دولتی در اصفهان خواند. سخنرانیها و پردازشگریهای او در حوزه مدیریت دولتی و شهری تاثیر بسزایی در تشکیل دفترهای تخصصی هنر طی یک دهه گذشته در شهرداری اصفهان داشت.
پیشگفتار این کتاب، توسط «مهدی تمیزی» نگارش شده است. او در سال 1356 در اصفهان متولد شد. او فارغ التحصیل رشته گرافیک از اصفهان و هنرهای بصری و تئاتر از دانشگاه سوره تهران میباشد. تمیزی فعالیتهای اجرایی مطبوعاتی زیادی مخصوصاً مرتبط با معماری، داشته است. نمایشگاههای گروهی و انفرادی در زمینه گرافیک و عکس و کاریکاتور، داوری جشنوارههای کاریکاتور و طراحی پوستر و جلد کتاب در رزومه کاریاش زیاد میبینید.
تمیزی طی بیست سال فعالیت خود، در تهران و اصفهان سمتهای گوناگونی داشته که برخی از آنها عبارتند از: مدیریت موزه هنرهای معاصر اصفهان، عضویت در شورای فرهنگی مجموعه تخت فولاد، مؤسس دفتر طنز حوزه هنری استان اصفهان، مؤسس خانه کاریکاتور اصفهان و یکی از مؤسسان نخستین تشکل کاریکاتور در اصفهان. این مدیر فرهنگی همچنین در انجمن روزنامهنگاران اصفهان، ایکوموس ایران، انجمن عکاسان ایران، خانه کاریکاتور ایران و مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی ایران عضویت دارد. تمیزی یکی از اولین مدیران موزه هنرهای معاصر اصفهان در طی این چهار دهه است، که در تلاش برای حفظ، ارتقا و به نمایش گذاشتن گنجینه ارزشمند موزه هنرهای معاصر را داشت.
به زعم نگارندههای درآمد این کتاب، یکی از اولین پرسشهایی که پیش روی هنرمندان معاصر و علاقه مندان به مباحثی از این دست قرار میگیرد، چیستی هنر معاصر است. هنر معاصر مفهومی متغیر و با حدود مفهومی تقریبا نامشخص است. با وجود این میتوان مؤلفههایی را در روندشکل گیری مفهوم هنر معاصر در غرب شناسایی کرد. برای پرداختن به این مفهوم میتوان دو شیوه را در نظر گرفت: اولین شیوه، شناخت سابقه تاریخی این هنر در جهان است. در این شیوه به روند تاریخی شکل گیری این مفهوم و تأثیرات شرایط اجتماعی، سیاسی و هنری پرداخته میشود. برای مثال میتوان به شرایط از جنگ جهانی دوم در اروپا اشاره کرد. این جنگ برنگرش غالب نظریههای هنری تأثیر گذاشت و زمینهای را پیش روی هنرمندان قرار داد تا به داشتههای هنری خود در پیش از جنگ شک کنند و این داشتهها را به پرسش بگیرند. همچنین کلان روایتهای هنری درهم شکست و اهمیت فرم آثار هنری کاسته شد و مباحث زیبایی شناسی جای خود را به ایده پردازی در اثر هنری داد. مخاطب نقش فعالی در شکل گیری اثر هنری پیدا کرد و گاه در کنار هنرمند تمام کننده ی اثر شناخته شد.
هویتهای حاشیهای ابزار ابراز خود را یافتند و توانستند پیام خود را از طريق آثار هنری به دیگران برسانند. این مؤلفهها با بررسی تطورات و تحولات هنری در این چند دهه قابل شناخته اند. دومین شیوه، نگاه سلبی به مفهوم هنر معاصر است. در این شیوه به مؤلفههایی پرداخته میشود که بیرون از حدود مفهومی هنر معاصر قرار میگیرند و این پرسش مطرح میشود که چه مؤلفههایی در نسبت با هنر معاصر غرب اهمیت ندارند. برای مثال هنرمندانی همچون جوزف کسوت در ابتدای شکلگیری هنر معاصر، با بهرهگیری از گزارههای تحلیلی با زیباییشناسی آثار هنری مخالفت کردند و تفکیک هنرها به نقاشی و مجسمهسازی را نپذیرفتند. نظریات هنری کانت و هگل را بی اعتبار دانستند و نظريات زیباییشناسی و ریخت اثر هنری حاکم را به پرسش گرفتند. افزون بر ویژگیهایی که از طریق این دو شیوه برای هنر معاصر در نظر گرفته میشود، میتوان به ویژگیهای دیگری همچون جهانی شدن هنر، ارتباط حداکثری اثر هنری با فناوری روز (هنر به منزله یک فعالیت میان رشتهای، رهیدن تعریف هنر از زیبایی شناسی کلاسیک (مبتنی بر تناسبات)، شالودهشکنی، توجه هنرمند به فضامندی و ایده، تعهد اجتماعی هنر و تعاملپذیر بودن آن و ... در آثار هنر دوران معاصر اشاره کرد.
مرتضی بصراوی، دیگر هنرمندی است که نامش در درآمد این کتاب به چشم میخورد. او در گفتوگویی با خبرنگار ایبنا با اشاره به اینکه امید است که تالیف کتبی با عناوینی چنین بتواند نگرشهای انتقادی هنرمندان همعصر را به همراه داشته باشد، بیان میکند: هنر معاصر در اصفهان به حیث گستردگی شاخهها و اندیشههای فراوان بهانه مطالعه عمیقی برای چگونگی و چرایی پرداختهای نو به هنر در اصفهان است. همچنین این کتاب تلاش دارد تا گفت و گویی پیرامون این نگرش به هنر اصفهان باشد نه تلاشی برای گفتمانی قطعی از هنر معاصر در این جغرافیا.
بصراوی متولد 1356 در اصفهان است. نمایشگاه انفرادی مجموعه سایهها در موزه هنرهای معاصر اصفهان، نمایشگاه 9 هنرمند نقاش معاصر اصفهان در گالری صبا ، نمایشگاه انفرادی مجموعه جنینها در گالری ثروت تهران، چهارمین نمایشگاه گروه گدار در سفارت روسیه به دعوت سر کنسول سفارت روسیه از فعالیتهای اوست. بصراوی در سال 1388 مدیر اجرایی چهارمین سالالنه نقاشی معاصر اصفهان بود. او در اولین نمایشگاه هنر چندرسانهای به کوشش انجمن هنرمندان نقاش در خانهای مخروبه در محله جلفای اصفهان از صاحب اثران بود. بصراوی از معدود هنرمندان اصفهانی است که فعالیتهای خود را در مدیوم پرفورمنس آرت، هنرهایی همچون تئاتر و ویدیوآرت گسترش داد و تلاش کرد تا بارقههایی از هنرمعاصر را در کارنامه خود ایجاد کند.
رسول کمالی، از دیگر مولفان این کتاب و نگارنده مقاله سرمایههای نهادی گروهی در آغاز شکلگیری هنر معاصر، با تأکید بر شهر اصفهان است. وی، متولد ۱۳۶۱، اصفهان است. عکاس و تصویرگر است و کارشناسی ارشدش را در رشته ارتباط تصویری، در دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس تهران گذرانده. او همچنین کارشناسی گرافیک را از دانشکده انقلاب اسلامی تهران اخذ کرده و در سال ۱۳۹۲ نمایشگاه انفرادی فتوآرت با عنوان سرد-آبها را در گالری شیرین برگزار کرده است. نمایشگاه انفرادی فتوآرت با عنوان توامان در گالری محسن، نمایشگاه انفرادی فتوآرت با عنوان توامان (مجموعه دوم)، در گالری متن، نمایشگاه گروهی نگاهی به عکاسی معاصر ایران، در گالری پردیس ملت، نمایشگاه گروهی منتخبی از برگزیدگان پرسبوک اول و دوم با عنوان «بی مرز» در موزه هنرهای معاصر اصفهان و نمایشگاه گروهی هنر معاصر با عنوان «آبگینههای سنگی به روایت امروز» در گالری متن از فغالیتهای هنری او است. کمالی همچنین برنده دومین جشنواره مجازی هنرهای معاصر در گرایش عکاسی - پرسبورک است. کتاب بازخوانی عرفانی مبانی هنرهای تجسمی، از شاخصترین آثار پژوهشی کمالی است که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
در بخشی از یکی از مقالههای این کتاب ادعا شده که، هنر معاصر پی در پی خود را بازتعریف میکند چرا که تمایل دارد در تجدید هیچ ویژگی و مؤلفهای قرار نگیرد. هنری که از ایسمهای دوران مدرنیسم گریزان است و برای حضور هر اندیشه و رویکردی به شرط تأثیرگذاری و ایجاد تجربه ای نو برای مخاطب جا باز کرده است. مانیفستهای گروهی دوران مدرن با خط کشیهای دقیق، جای خود را به بیانیههای فردی هنرمندان معاصر داده است و هر هنرمندی راوی جهانی و فضایی برای مخاطبان خود است؛ یک دریچه تازه. هنرمندان کشورهای انگلیسی زبان به سبب پرداختن به هنر مفهومی در دهه ۱۹۶۰ آغازگر هنر معاصر شناخته میشوند. این هنرمندان به سبب سابقه فلسفه تحلیلی خود، توانستند رویکرد هنری دیگری را معرفی کنند و به زبان و مباحث نظری هنر به گونهای دیگر بیندیشند. اگرچه هنرمندان مفهومی آغازگر هنر معاصر شناخته میشوند ولی نمیتوان این گوندی هتری را صرف مختص چنین کشورهایی دانست؛ چراکه هنر معاصر به یک پدیده جهانی درآمده و هنرمندان کشورهای متفاوتی را جذب کرده است.
نظر شما