کتاب «هفت شهر عشق»، اثری است که نقاب حجاب را از جلوه معارف زیارت عاشورا برگشوده و با رویکردی انفسی و عرفانی، مراحل سیر و سلوک را بیان میکند که بیشک برای اصحاب معرفت تحفهای کمبدیل است.
زیارت عاشورا از جمله زیاراتی است که مورد اهتمام ارباب سلوک بوده و توصیه اکید بر قرائت آن شده است. بدیهی است این زیارت هرچه با معرفت بیشتری خوانده شود، آثار منیعتری در سیر الیالله خواهد داشت. کتاب حاضر، اثری است که نقاب حجاب را از جلوه معارف این زیارت برگشوده و با رویکردی انفسی و عرفانی، مراحل سیر و سلوک را بیان میکند که بیشک برای اصحاب معرفت تحفهای کمبدیل است.
در بخشی از مقدمه این اثر، در خصوص سند زیارت عاشورا آمده است: «قدیمیترین سند زیارت عاشورا از شیخ طوسی در مصباح المتهجد و ابن قولویه در کامل الزیارات است. راقم این سطور زیارت عاشورا را از مصباح المتهجد نقل کرده است و بر اساس این نقل، با تطبیق نسخههای دیگر، شرح انفسی خویش را مینگارد.»
ساختار اثر:
این اثر در هفت وادی و 40 مقام، با نثر و شعری بدیع، تهیه و تنظیم شده است؛ منزل اول این اثر، تحت عنوان «دارالثنا» تألیف شده است که مشتمل بر هفت مقام میشود؛ عناوین مقامهای تدوینشده در این وادی عبارتند از: معرفت به سبوحیت حقیقت حسینیه و ریاست کلیه ایشان بر مقام عبودیت، معرفت به حقیقت حسینیه مضاف به انوار محمدیه و علویه و فاطمیه، معرفت به مقام ثارالله در حقیقت حسینیه، معرفت به غایت سلوک یعنی فنای ارواح سالکان در حقیقت حسینیه و عرض سلام به حقیقت حسینیه در مقام کثرت.
دومین منزل از این زیارت در کتاب «هفت شهر عشق»، با عنوان «دارالعزا» تألیف شده است که عناوین مقامات این منزل در دو عنوان «بدایه المعرفه به مصیبت حسینیه در سیر انفسی و آفاقی» و «برائت تمهیدیه از ممهدین قتال حقیقت حسینیه در جهاد اوسط و تخلی نفس از رذایل»، آمده است.
نویسنده این اثر، سومین منزل از زیارت عاشورا را تحت عنوان «دارالبرا» آورده است که در بردارنده مقام دهم تا دوازدهم میشود که منازل «وصول به مقام بدایه السلم»، «تبرائت سالک از آل زیاد و آل مروان و بنیامیه درون، با برائت از سلسله ذنوب» و «برائت تحقیقیه از عمر بن سعد، شمر و ابن زیاد درون، با تزکیه قوای شهویه، غضبیه و وهمیه در جهاد اکبر» را شامل میشود.
«دارالفدا» عنوان چهارمین منزل از این زیارت است که در پنج مقام «تفدیه قوای طبعیه و حیوانیه به ساحت قوه عقلیه»، «اتحاد مصیبت حسینیه با مصیبت خویشتن»، «افاضه موهبت اولی و کرامت الهی به سالک الیالله»، «احیای حقیقت حسینیه در نفس خویشتن، به معیت امام منصوب، در مرتبه اولی و تحلی نفس به فضائل» و «وصول سالک به مقام وجیه عند الله و تجلی نفس به الوهیت باری» تدوین شده است.
منزل پنجم زیارت عاشورا باعنوان «دارالفنا» است که از مقام هجدهم تا سیام این زیارت را شامل میشود و از جمله آنها میتوان به «تقرب اولی به مرتبه الوهیت با موالات حسینیه و تبرا از اعدای او»، «شهود سریان حقایق ولویه در اودیه نفوس»، «وصول به مقام نهایه السلم»، «افاضه موهبت ثانی و معرفت الهی به سالک الیالله»، «تثبیت مقام صدق در مرتبه اولی در ساحت حقایق ولویه»، «وصول به مقام محمود و قرب نوافل»، «نهایة المعرفة به مصیبت حسینیه در سیر انفسی و آفاقی» و «وصول سالک به مقام الجمع و مرتبه قاب قوسین» اشاره کرد.
منزل بعدی با عنوان «دارالهُوی» تبیین شده است که شش مقام را در بر میگیرد که عبارتند از: «برائت تقدیریه از قوای علامه نفس شیطانیه به جهت القای بروک»، «برائت تقدیریه از قوای عماله نفس شیطانیه به جهت تفرح نفس»، «تقرب علیا به مرتبه احدیت با تبرا از اعدای حقیقت حسینیه و موالات به آل محمد(ص)»، «توجه نفس به مراتب فرشیه و تثبیت برائت تقدیریه»، «توجه بنفس به مراتب عرشیه و تثبیت مقام تسلیم در خویشتن و عرض سلام به حقیقت حسینیه در مقام وحدت» و «تبرای صرف».
هفتمین و آخرین منزل زیارت عاشورا در این اثر با عنوان «دارالشفاع» آمده است که از مقام 37 تا 40 را شامل میشود که عناوین این منازل اعم از «شهود جمال الهی در مصائب»، «وصول به مقام مشفوعیت و مسانخت با حقیقت حسینیه»، «تثبیت مقام صدق در مرتبه ثانی، در ساحت احدیت» و «وصول به مقام معیت در مرتبه ثانیه با حقیقت حسینیه در ساحت احدیت» است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
سالک با این که در مقام شانزدهم (احیای حقیقت حسینیه در نفس خویشتن، به معیت امام منصور، در متبه اولی و تحلی نفس به فضائل) به اجمال، حقیقت حسینیه را به معیت امام منصور در وجود خویشتن احیا کرده است، هنوز به هدایت مطلقه وصول نیافته و به تفصیل، حقیقت حسینیه را در وجود خویش احیا نکرده است؛ بلکه در مقام بیستوششم، به معیت امام مهدی(عج)، به هدایت مطلقه وصول مییابد و حقیقت حسینیه را به تفصیل، در وجود خویش احیا میکند؛ از این رو، در این مقام، سالک هنوز به سر الهی واقف نشده است و ثار او را ثار خویش شهود نمیکند و حال آن که در مقام بیستوششم، ثار او را عین ثار خویش مشاهده خواهد کرد و خونخواهی خود را از حضرت الوهیت مسئلت میکند و اینگونه مترنم به ذکر الهی میشود: «وَ أَن یرزُقَنِی طَلَبَ ثَارِی مَعَ إِمَامٍ مهدَی».
نظر شما