وی ادامه داد: او قرآن را کتاب هدایت به قوانین والزامات و تشریعات الهی در همه عرصههای مختلف حیات از جمله حیات سیاسی و اجتماعیاش میداند و البته این انتظار از قرآن و «جامعیت هدایت بخشیاش» زمانی برآورده میشود که بتوان از منظر نیازها و انتظارت سیاسی هم به قرآن نگریست و به پرسشهای بشر در عرصه مدیریت حیات سیاسی و تدبیر نظامات آن پاسخ داد و این مطالبه بهطور کامل، با تفسیر سیاسی قابل تامین خواهد بود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: حیات اجتماعی و سیاسی بشر همواره در حال جریان است و او منتظر نمیماند که مکتب و مرام خاصی در حوزه حیات فردی و اجتماعی وسیاسی به وی عرضه شود و تا آن موقع حیات و تعاملات حیاتی خود را متوقف نمیسازد. به همین دلیل است که دانشها مانند دانش سیاسی و اقتصادی همواره بعد از آن شکل میگیرند که سیاست و اقتصاد در جامعه شکل گرفته و این دانشها بر مبنای توصیف آن واقعیتها و نوع تعاملها مهندسی و طراحی میشوند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: مهندسی حیات اجتماعی، سیاسی و رسیدن به حیات مطلوب از جمله مسائل فلسفه سیاست است. با این اشاره، لازم به بیان است که تدبیر حیات سیاسی بر مبنای اسلامی و قرآنی زمانی ممکن است که مخاطبان دسترسی به تشریعات قرآن رد حوزه سیاسی داشته باشند و البته دسترسی کامل هم زمانی ممکن است که تفسیر این گزارهها و آموزهها و فهم دقیق و معتبر آنها را در اختیار داشته باشد. این اعتبار زمانی تحقق مییابد که تفسیر مذکور از متن قرآن مبتنی بر مجموعهای نظاممند از مبانی و اصول باشد و با قواعد و روشی تولید شود که آن مبانی و اوصل مجاز میدانند و از این منظر نیزضرورت تفسیر سیاسی رخ مینماید.
عابدی اضافه کرد: نظام حکومتی ما بر اساس اسلام طراحی شده است؛ لذا باید مبانی آن هم بر اساس اصلیترین منبع دینی (قرآن) سامان یابد و این زمانی ممکن است که تفسیر معتبری از این مبانی را در اختیار داشته باشیم در حالی که اصولاً علوم انسانی از جمله علم سیاست در کشور ما بر مبانی غربی متعارض با مبانی قرآنی و اسلامی، و مبتنی بر فهم دیگری از عالم آفرینش و نگاه مادی به هستی بنا شده است، لذا با تولید دانش تفسیر سیاسی معتبر و مستقل باید مبانی سیاست را در قرآن به صورتی دقیق یافت تا صاحب نظران بتوانند بناهای رفیعی با تکیه بر این پایه بنا کنند.
استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در بخش دیگری از سخنانش گفت: تهیه الگو و بنیانهای تشکیل دولت و نقشه راه حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب و مسئله رشد و توسعه، از دیگر ابعاد مهم دانش سیاست و بویژه فلسفه سیاست است. تهیه الگوی قرآنی از زیر ساختهای توانمند برای مهندسی بناهای سیاسی متناسب با این تفسیر ممکن است، لذا تاکنون شاهد تولید تفکرات انحرافی و التقاطی در این حوزه بودهایم؛ در حالی که بنیانگذار انقلاب اسلامی علوم انسانی (که سیاست نیز از آن جمله است) را محتاج انسانهای متعهد میدانست و معتقد بود انسانی که تعهد به قواعد اسلام ندارد و تعهد به آن زیربنایی که توحید است ندارد، در علوم انسانی نمیتواند عملی انجام بدهد الّا انحراف، و این قابل پذیرش نیست. این ضرورت زمانی خود را بهتر مینماید که بدانیم امروزه با تشکیل و استمرار نظام سیاسی اسلامی مهمترین دشمنیها با آن از طریق مبارزات مبنایی و تشکیک در مبناهای حاکمیت اسلامی سامان میپذیرد.
وی یادآور شد: بخش عمدهای از تلاش دانش سیاست و دغدغه فیلسوفان سیاسی به تولید پایهها و بنیاهایی اختصاص دارد که بتواند زیرساخت توسعه و گذر از مراحل مختلف شکل گیری نظام جدید تا تشکیل تمدن خاص قرار بگیرد.
عابدی افزود: در مورد تجربه جدید سیاسی جامعه ما، میتوان از چند مرحله (شکلگیری انقلاب اسلامی؛ نظام اسلامی؛ دولت اسلامی؛ جامعه اسلامی؛ و تمدن اسلامی) یاد کرد. برای انقلابی ماندن نیازمند مبانی قرآنی سیاست هستیم. تشکیل دولت اسلامی نیز در گرو این است که بتوان الگوها و معیارهای قرآنی برای آن تولید کرد و تولید الگو با وجود مبناهای قرآنی مقدور است و این مبناها نیز در صورتی معتبر خواهند بود که بر اساس تفسیر معتبر و دارای ارزش معرفتی تولید شده باشند و این هم با تفسیر سیاسی معتبر ممکن است، درحالی که الگوهای رایج از جمله در عرصه توسعه بر پایههایی چون اومانیسم و اصول غیر الهی استوارند و از لحاظ نتایج نیز نتوانستهاند ارزشهایی مانند «آزادی» و «عدالت» را محقق سازند.
این پژوهشگر حوزه دین بیان کرد: الگوهای مختلط داخلی هم که کوشیدهاند با استناد و تبرک به برخی آیات به خود رنگ و بوی قرآنی دهند در این مسیر کاملا ناموفق بوده و موجب بروز التقاطهای ناملموسی شوند که تصور لزوم بازبینی در این الگوها را نیزسخت کرده است. دستیابی به مبانی و اصول متقن از منظر نیاز به «طراحی الگوی سیاست اسلامی» و «نقشه راه جامع و کلان حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب اسلامی» نیز ضرورت دارد و وصول به چنین الگویی هم نیازمند شناخت، و ترسیم وضعیت موجود؛ وضعیت مطلوب؛ چهارچوبها و اصول حاكم بر آن، بر اساس مبانی و نوع جهان بینی است و مبانی سیاست زیربنای الگوی سیاست اسلامی است وتفسیر سیاسی معتبر امکان تحقق آن را فراهم میکند.
نظر شما