مجید قیصری تاکید دارد که رمان «همه» را باید با تامل خواند چرا که اثری چالشبرانگیز و پر از تصاویر قشنگ است.
در این جلسه، مجید قیصری، نویسنده و منتقد ادبی رمان «همه» را اثری خوشخوان و روان توصیف کرد و گفت: آیدین، مردی 35 ساله است که عاشق دختری به نام ناهید میشود. با شروع فصلها وارد داستانی عاشقانه و در ادامه با داستانی معمایی مواجه میشویم. روایت، زمان حال را شامل میشود و نیز در لابهلای فصلها به گذشته آنها میپردازد. این فرمِ روایت حال و گذشته تا آخر رمان ادامه پیدا میکند. دو بخش جذاب در داستان وجود دارد یکی زمانی که بعد از تصادف، عدهای آماده بودند تا ماشین را به چنگ بیاورند. دیگر مادر راوی که شخصیتی آرکائیک دارد و حکیمانه راه نشان میدهد. مادر جملههای کوتاه و حکمیتآمیز میگوید و روشنایی به زندگی آیدین میتاباند.
قیصری افزود: توقع من از پایانبندی قدری بیشتر بود و دوست داشتم راوی نرمتر حرکت میکرد و برخی از سوالات مرا جواب میداد. همهچیز یکدفعه قطع شد. در برداشت اولم از رمان، انگیزه پدرزن راوی و آن دختر را نفهمیدم. چرا راوی پیش از کشف معما زیر همهچیز میزند؟ این ناتمامی، نیازمند مقدمهای است. علاوه بر پلات باید به شخصیت هم بیشتر پرداخته میشد و ما زمینههای این رفتار را در شخصیت آیدین میدیدیم که کارها را نیمهتمام رها میکرد.
نویسنده «ساحل تهران» با اشاره به اینکه با سه جغرافیا در این رمان روبهرو هستیم، گفت: آذربایجان، تهران و همدان سه جغرافیای رمان هستند. نویسنده حسرتی نسبت به آذربایجان دارد، از تهران بهخوبی یاد نمیکند و همدان را به نیکی توصیف میکند. راوی متولد آذربایجان است و از کودکی به تهران و بعدها به همدان رفته است. تصاویر ارایه شده از این سه شهر، حساب شده است.
نویسنده «گور سفید» تصریح کرد: نثر رمان «همه» ساده، بدون پیچ و خم و در خدمت داستان است. همچنین رمان، تصویرهای قشنگی از آن منطقه ارایه کرده و در مجموع «همه» رمانی است که باید با تامل آن را خواند و اثری چالشبرانگیز و پر از تصاویر قشنگ است. از خاصیت رمانهای معمایی این است که نویسنده مطالبی در رمان خود میکارد که شاید مخاطب بار اول متوجه آنها نشود و لذت آن نیز همین است.
«همه» در فرم و محتوا تجربهگراست
همچنین علیاصغر عزتیپاک، نویسنده و منتقد ادبی، رمان «همه» را در فرم و محتوا تجربهگرا نامید و گفت: آقامحمدی کوشیده تا با دستکاری پلات و بازی با آن به تجربههای نویی برسد و توجه به این بازی میتواند پاسخ برخی از پرسشهای پس از خواندن را بدهد.
عزتیپاک افزود: در این رمان همه چیز «در شُرُف» و رو به شدن است. نویسنده وضعیت انسانهایی را نشان داده که مدام درگیرند، بلاهایی سرشان آمده که پیوسته به آن میاندیشند؛ شبیه شطرنجبازی که در آستانه ماتشدن است ولی برگشته به حرکتهای قبلی خود خیره شده و میپرسد که چرا به این وضع رسیدم؟ بعد ناگهان بازی را رها میکند. پلات رمان «همه» پیشرو است و شباهتی به پلات کلاسیک و متعارف ندارد.
نویسنده رمان «تشریف» همچنین با اشاره به ماجرای معدن گفت: معدن گرانیگاه رمان است و بهواسطه آن میتوان از متن رمزگشایی کرد. با فهم معدن ما میتوانیم آدمها و ماجراهای آن را بهتر درک کنیم.
در پایان، تیمور آقامحمدی، نویسنده رمان «همه» گفت: این کتاب اولین رمان من بهشمار میرود و پیش از آن علقه من داستانکوتاه بود. گرچه نوشتن برایم سخت است اما به امید خواندن و خواندهشدن مینویسم تا در نقطهای بایستم و از خودم بپرسم که واقعا نویسنده این متن منم؟ آن لحظه، زمانی است که حس کنم فراتر از توان موجودم عمل کردهام و این همه آن چیزی است که مرا به نوشتن وامیدارد.
نویسنده «رونی یک پیانو قورت داده» اضافه کرد: من دنبال نشاندادن وضعیت موجود آدمها بودم که پر از سوالاتی است که پاسخی برایشان نیست. یکی از ماجراهایی که سعی کردم در پلات رمان بگنجانم، قصه معدن است؛ معدنی که در سالهای اول استخراج، ناگهان تودههای عظیم سنگ آهن خود را از دست داده است. هیچ علتِ علمیای توان توجیه این معلول را ندارد. توجه به ماجرای معدن به درک مفاهیم رمان کمک میکند. اگر آیدین فردی بود که در طول داستان کارها را نیمهتمام رها میکرد ما با آدمی تیپیکال روبهرو میشدیم؛ در صورتی که وی در پایان اثر به عمد دست از جستوجو میکشد چرا که معتقد است چیزی کشف کرده که مهمتر از حل معماست و دست از جستوجو میکشد.
نظر شما