کتاب «روزهای هال اشتات» نوشته قربان کشکولینژاد کوهی به همت نشر سیب سرخ روانه کتابفروشیها شد.
هال اشتات مناظر طبیعی باشکوهی دارد که به همین خاطر به بهشت روی زمین معروف است؛ منطقهای که در جنگ جهانی دوم داستانهای بسیاری را در خود جای داده است.
در برشی از کتاب میخوانیم:
«یوزف واقعا احساس کرد همهی کائنات دستبهدست هم دادهاند تا حقیقت را بر او فاش کنند.
انگار کارگزاران عالم غیب پسکلهی او زده و او را به طرف هال اشتات هل داده بودند تا با مجموعهای از سخنان و نشانهها، با یوهان، با مارلن، برتا، مارتین و پدر روحانی و زیباییهای بینظیر و حالا با ربودن، او را هدایت کنند. یوزف ره صدساله را یکشبه میپیمود. حالا از افسری اساس فقط لباسش را همراه داشت. او دیگر رغبتی به بازگشت به ارتش نداشت. دوست داشت پای دیگرش را هم مجروح میکردند تا هرگز به ارتش بازنگردد. دوست داشت این جوانان هر کاری که دلشان میخواست با او بکنند تا کفارهی گناهان گذشتهاش باشد.
او از آدمربایی استقبال میکرد، دوست داشت به این جوانان مدال افتخار بدهد. میخواست با حرص و ولع بفهمد و بشنود. چشم و گوشهای خود بلکه همهی حواسش را به اراده و اختیار این جوانان سپرده بود. همان ارادهای که یوهان درهم کوبیدش و مارلن به آتش کشید و برتا ویرانش کرد. جوان مو زرد دستور داد دستهای یوزف را باز کنند و پاهایش را ببندند، همان کردند.»
کتاب «روزهای هال اشتات» نوشته قربان کشکولینژاد کوهی، در 368 صفحه، به قیمت 125 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز و از سوی نشر سیبسرخ روانه بازار کتاب شد.
نظر شما