با توجه به اینکه مجموعه 20 جلدی روزشمار انقلاب اسلامی به ایستگاه پایانی خود رسید اگر امکان دارد ماجرای چگونی شکلگیری این اثر را توضیح دهید اصلا از کجا شروع شد که به اینجا رسید؟
شروع اولیه این کار سال 1371 زده شد یعنی همان زمانی که من وارد حوزه هنری انقلاب اسلامی شدم. این طرح با نام تدوین روزشمار انقلاب اسلامی بود و مربوط به سالهای 56-57 میشد. این طرح با رفت و برگشتهایی که داشت قرار شد از یک فروردین سال 1356 تا 22 بهمن 57 انجام گیرد. ذهنیت اولیه این بود که این طرح در دو تا سه جلد کار به اصطلاح جمع و در همین محدوده تمام میشود. فاز بعدی کار شناسایی منابع برای این پروژه بود که برخی منابع در سطح کتابهای کشور مثل کتابخانه ملی، کتابخانه مجلس، کتابخانه وزارت کشور شناسایی شد که در آن لیستی از کتب به علاوه نشریات و دیگر منابع نیز بود. یک کار خوبی که آن زمان انجام شد دوستان رفتند سراغ خبرگزاری جمهوری اسلامی و از بولتنهای خبری پارس که به شکل میکروفیلم بود استفاده شد که این بولتنها شامل یک سری اخبار محرمانه بود مثلا رصد رادیوهایی بیگانه در زمان پهلوی یا نامههایی که برای مدیران آن زمان فرستاده شده بود. با شروع فیشبرداریها در سال 1376 نگارش نیمه اول سال 57 هم آغاز شد. لازم به ذکر است که این فیشبرداریها در حال حاضر نیز انجام میشود و در بانک اطلاعاتی ما یعنی دفتر انقلاب حوزه هنری، ثبت میشود. جلد یک تا شش را جناب آقای سعادتی انجام دادند زمانی که ایشان از حوزه رفتند از جلد هفت تا بیست نیز که تا 22 بهمن 57 است توسط من انجام گرفته است. تا امروز یعنی سال 1400 در مجموع 20 جلد کار روزشمار انقلاب اسلامی تمام شده که اتمام این پروژه نیز هست.
شما که کار روزشمار را شروع کردید چه خلایی را احساس کردید که فکر کردید با انجام این پروژه میتواند این خلاء پر شود؟ به عبارت دیگر کار روزشمار انقلاب با احساس چه ضرورتی شروع شد؟
چه آن زمان که این کار شروع شد و چه هم اکنون که کار به اتمام رسیده هنوز یک کتاب مرجع که به طول کامل و توصیفی وقایع انقلاب را توضیح داده باشد نداشته و نداریم. کتابهای جسته گریختهای وجود دارند مثل کتاب هفت روز که به صورت روزشمار در دو جلد توسط آقای باقر عاقلی تالیف شده است ولی مشکلی که این دسته از آثار دارند این است که به صورتی خیلی مختصر و کلی به تحولات پرداخته است و هیچ کدام از این روزشمارها منبع اخبار خود را مشخص نکردهاند شاید آخر مجلد به صورت کلی منابعی ذکر شده باشد اما به طور مشخص منابع بیان نشده است. یک مشکل دیگری که این منابع دارند این است که به اخبار محرمانه و اسنادی نیز دسترسی ندارند و محدود به همین اخبار و کلیات در رسانههاست.
به نظر شما آیا این شکل از تاریخنگاری که صرفا به توصیف وقایع میپردازد شکل غالب و تاریخنگاری انقلاب شده است و باعث شده که به نگاهها و تحقیقات تحلیلی کمتر توجه شود؟ وقت آن نیست که این دادهها تحلیل شود؟
این مساله را کاملا قبول دارم. اما به هر حال هر کار تاریخی یا هر تحقیقی برای تحلیل باید دادههای تاریخی داشته باشد. من فکر میکنم خلایی که درباره دادههای توصیفی انقلاب داشتیم با این روزشمار تقریبا پر شده است و هم اکنون باید فضا برای تحلیل کارها فراهم شود. منتهی باز هم تاکید میکنم که تحلیل بدون دادههای دقیق و علمی امکانپذیر نیست.
نقدی که ممکن است که به این گونه کارها وارد باشد تک صدا بودن آنهاست آیا مسئله چند صدایی بودن یعنی صدای جریانها و احزاب مختلف در انقلاب در کار روزشمار شما منعکس شده است؟
ما در این کار روزشمارها سعی کردیم همه دیدگاهها در نشریات و اعلامیههای آن زمان را استفاده کنیم. وقتی از همه منابع اسم میبرم منظورم علاوه بر نشریات و بیانیهها، مصاحبههای آنها در تاریخ شفاهیهای مختلف لحاظ شده است. به همین دلیل میتوانم بگویم از اکثر منابعی که دسترس بوده و به شرطی که منتشر شده باشد استفاده کردهایم. در کنار خاطرات افراد حاضر در انقلاب دیگر خاطرات نیز مانند خاطرات افراد در تاریخنگاری هاروارد نیز استفاده شده است حتی کتاب خود شاه یعنی «پاسخ به تاریخ» نیز لحاظ شده است. ما در این کار مسئلهای را حذف نکردهایم و سعی کردهایم نگاهها و صداهای مختلف وجود داشته باشد.
یکی از مشکلاتی که درباره این 20 جلد روزشمار انقلاب وجود دارد مسئله دسترسی به این منابع است. اکنون آنچه که مشهود است این منابع به طور کامل در کمتر کتابخانهای یافت میشود یا ناقص هستند یا اصلا موجود نیستند چرا این کار به شکل فرم دیگری مانند سی دی در اختیار مخاطبان قرار نمیگیرد؟
در سیامین سال انقلاب برنامهای که دفتر انقلاب حوزه هنری مد نظر داشت که شخص آقای فخرزاده مدیر دفتر انقلاب متولی آن بود قصد داشتند این کار را به سی دی تبدیل کنند که متاسفانه موفق نشدند اما نکتهای که وجود دارد دادههای خام کل این روز شمار در سایت 22 بهمن که سایت اطلاعرسانی دفتر انقلاب اسلامی حوزه هنری است، کل دادههای خام موجود است. کلیه فیشهای استفاده شده و استفاده نشده در این سایت قرار نهاده شده است. اطلاع دارم که جلد آخر این کار را سوره مهر به شکل کتاب دیجیتال در اختیار مخاطبان قرارداده است.
به طور کل شما نظرتان درباره جایگاه تاریخ انقلاب اسلامی چگونه است و این تاریخنگاری را در چه جایگاهی میبینید؟
من فکر میکنم که این تاریخنگاری باید سمت و سوی تحلیلی پیدا کند و با پیدا کردن موضوعات مختلف دادههای جمعآوری شده تحلیل شوند. الان بسیاری از اسناد و خاطرات منتشر شده است و دست محققان برای ارائه تحلیل باز است به همین جهت این کار مورخان تحلیلی است که باید مورخان مورد توجه قرار دهند.
نظر شما