در این مراسم سیده کبری عارف زاده از همرزمان شهید محمد جهان آرا و محمد علی نورانی راوی کتاب پسرهای ننه عبدالله از جمله مهمانان اصلی برنامه بودند.
نقش زنان در روحیهدهی به فاتحان خرمشهر
فرحروز فاتحی، رییس شورای سیاستگذاری کنگره شعر زنان عاشورایی و مسئول در بنیاد آیههای ایثار و تلاش در این مراسم با بیان اینکه امیدوارم روحیه سلحشوری در بین مردم ما حفظ شود و گرامیداشت یاد شهید صیاد خدایی عضو نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بیان اینکه او در عین گمنامی فرد موثری بود گفت: امیدوارم خداوند درجه رفیع شهادت را نصیب ما بکند.
وی با اشاره به اینکه خیر مقدم خدمت آقای نورانی عرض میکنم که از افراد نزدیک به شهید جهان آرا بودند. ادامه داد: همچنین به خواهر خوبم خانم عارف زاده که از خانمهای فعال و از پاسداران دوران دفاع مقدس بودند خیر مقدم میگویم.
فاتحی با بیان اینکه زنان تاثیر زیادی بر روحیه رزمندگان در فتح خرمشهر داشتند تاکید کرد: امروز هم وقتی صحبتهای زنان آن دوران را میشنویم جامعه روحیه میگیرد. این فعالیتها قابل تقدیر است. امیدوارم در عرصه فرهنگی به سادگی از کنار –تلاش این زنان- نگذریم.
رییس شورای سیاستگذاری کنگره شعر زنان عاشورایی گفت: مقام معظم رهبری گفتند دفاع مقدس یک گنج است و هر زمان میتوان از آن توشهای برداشت. این زنان موثر در دوران دفاع مقدس مثل همان توشه هستند. خانم عارف زاده آن زمان یک دختر هفده ساله بودند و حیف است که زندگی آنها را به فیلم و نمایشنامه و کتاب تبدیل نشود.
وی با بیان اینکه نسلهای بعدی وقتی این قصهها را بخوانند حسرت میخورند که چه کسانی دراین زمان زندگی کردند و سپس به فعالیتهای بنیاد آیههای ایثار و تلاش پرداخت وگفت: این بنیاد غیر دولتی است و افراد فی سبیل الله (در راه خدا) درآن کار میکنند.
برگزاری هفت دوره کنگره زنان عاشورایی
رییس شورای سیاستگذاری کنگره شعر زنان عاشورایی درادامه به فرازهایی از زندگی خانم پروین سلیحی از زنان موثر در دوران انقلاب اسلامی پرداخت و گفت: وی زندانی دوران پهلوی بود و همسر شهید لبافی نژاد هستند. ساواکیها فرزندشان را از او جدا میکنند و خدا را شکر میکنیم در روند فعالیتهای این بنیاد افراد خوبی را پیدا کردیم. همچنین با شاعران زیادی ارتباط برقرار کردیم.
وی با بیان اینکه هفت دوره کنگره شعر زنان عاشورایی تاکنون برگزار شده که سه دوره آن در مشهد بود و سال قبل هم در شیراز برگزار شد گفت: حاصل کنگرهها چاپ چند کتاب است که در اختیار دوستان قرار دارد.
وی با اشاره به اینکه رهبری بحث جهاد تبیین را مطرح کردند اظهار کرد: یکی از اتفاقات دوران دفاع مقدس شعر است که برای الگوسازی از شعر میتوانیم استفاده کنیم. رسالت برزرگی برای شاعران ما قرار دارد تا نسل به نسل در اختیار شاعران ما قرار بگیرد. نشستهایی باید داشته باشیم که شاعران در بحث جهاد تبیین چه نقشی میتوانند داشته باشند. البته کنگرههای ما نیاز به نوآوری است و این را جوانان میتوانند کمک کنند.
خرمشهر همچنان ویران است
محمد علی نورانی، راوی کتاب ننه عبدالله و از رزمندگان دوران دفاع مقدس با بیان اینکه چهلمین سال آزادسازی خرمشهر را در حالی برگزار میکنیم که رزمندگان خرمشهر پیرتر و پیرتر میشوند. دغدغه آنها فقط خودشان نیست. بلکه فرزندانشان است که جامعه آنها را از فرهنگ ایثارگری دور میسازد و ادامه داد: خرمشهر همچنان ویران است و محتاج آب؛ قصد ندارم در این برنامه گلایه کنم اما باید به ایثار مردم خوب و نجیب خرمشهر اشارهای کنم.
وی با بیان اینکه هر نهضتی برای موفقیت باید با سه مولفه همراه شود و اگر این اتفاق بیفتد موفق میشود. گفت: این سه مولفه شامل مردمی بودن، هدف داشتن و عقیدتی بودن و سوم دارای رهبری مقتدر بودن هستند.
نورانی با اشاره به اینکه برای هر کدام از اینها مصداقهایی در جنگ وجود داشت، گفت: در دوران پیش از انقلاب خرمشهر بسیار آباد بود و علما و روحانیون برای سفر به نجف از شهر خرمشهر تردد میکردند. در این بندرگاه این شهر کشتیهای بزرگ پهلو میگرفتند و مردمان کشورهای دیگر آنجا میآمدند. مردم این شهر بهواسطه شرایط آن با فرهنگهای مختلف آشنا میشدند و لباسهای زیبا، شیک و مد روز میپوشیدند.
مردان و زنان دوشادوش در خرمشهر جنگیدند
وی افزود: همچنین مردم شهر یکدیگر را میشناختند و ناگهان در 31 شهریور با حمله عراق این شهر به یک جهنم تبدیل شد. مردم نمیدانستند به کجا پناه ببرند. جایی امن نبود که کودکان را به آنجا ببرند. با چشم خودم دیدم فرد دوچرخه سواری به سرش ترکش خورد.
وی با بیان اینکه آرزو دارم یک روز –هنرمندان و نویسندگان- زیبایی آن شهر و حالتهای معنوی آن شهر را به تصویر بکشد. ادامه داد: جنگ ماهیت مردمی داشت و زنان در کنار مردان میجنگیدند. کار آنها فقط پشتیبانی در پشت جبههها نبود.
راوی کتاب «ننه عبدالله» در ادامه اشارهای به حضور یک روحانی ساده پوش در جنگ خرمشهر کرد که با یک دمپایی رزمندگان را برای جنگیدن در شهرهدایت میکرد و وقتی توسط عراقیها تیرباران شد آنها فریاد زدند که یک خمینی را امروز کشتیم.
وی همچنین ماجرای اصابت ترکش به چشمانش را تعریف کرد و اینکه مادرش با توسل به ائمه و حضرت خدیجه (س) شفای فرزندش را خداوند خواسته بود و ادامه داد: در نهضتهای مبارزاتی هدف و اعتقادات اهمیت دارد.
روای کتاب «ننه عبدالله» گفت: دفاع در ذات همه انسانها و همه گیاهان و حیوانات است. دشمن به خرمشهر حمله کرده بود و معلوم بود که باید از آن دفاع کرد. همان مردمی که شلوار جین و زنانی که آرایش میکردند برای دفاع آماده شدند. وقتی جنگ شد افرادی که لب شط قدم میزدند و موسیقی گوش میکردند پشت در سپاه ایستادند و اسلحه میخواستند. اسلحه خانه خرمشهر وقتی خالی شد مردم سر نیزه و نارنجک میگرفتند. مردم با چوب و چماق حتی به سمت مرزها روانه شدند.
تاثیر رهبری جنگ بر جوانان خرمشهری
وی گفت: رهبری و هدایت امام خمینی (ره) انقدراثرگذار بود که وقتی صحبت میکرد جوانان گریه میکردند. وقتی خرمشهر داشت سقوط میکرد و به امام گزارش دادند ایشان گفت مگر جوانان خرمشهر مردند. شاید این جمله را امام نگفته بود اما وقتی این صحبت به ما رسید احساس کردیم که امام روی ما حساب باز کرده است.
نورانی به فرازهایی از کتابش اشاره و با بیان اینکه کتاب در چهار محور پرداخته شده تصریح کرد: صدام قبل حمله به خرمشهر یک جنگ داخلی ایجاد کرده بود. یک جنگ خلقی سخت با بمب گذاری و نبرد کوچه به کوچه ایجاد کرده بود که کمتر جایی به آن پرداخته شده است در این کتاب مفصل به آن پرداختم. همچنین جنگ تن به تن در خرمشهر ایجاد شد.
وی گفت: جنگ 35 روز نبود بلکه ما 45 روز مقاومت کردیم. حداقل 10 روز قبل شروع رسمی جنگ، در مرزها میجنگیدیم و مقاومت کردیم. آنها که شروع جنگ را 31 شهریور میدانند می گویند خرمشهر 35 روز جنگید.
خرمشهر هیچوقت سقوط نکرد
این رزمنده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه خرمشهر هیچ وقت سقوط نکرد، ادامه داد: بخشی از این شهر سقوط کرد. خرمشهر توسط رود کارون دو بخش میشود و وقتی نیروهای ما کشته شدند و ضعیف شدند –بخشی از شهر سقوط کرد- در آن شرایط حتی بخشی از نیروهای کمونیست و نه حزب آنها هم برای دفاع اسلحه به دست گرفتند. تا اینکه دستور آمد عقب نشینی کنیم.
در بخش دیگری این رزمنده به خاطراتی از جنگیدن 5 برادر خود تعریف کرد و اینکه برادرکوچک خانوادهشان در آن زمان 14 سال داشت و گفت: وقتی میخواستیم اعلامیه و پوستر را جا به جا کنیم اعلامیه را به لباس رسول (برادر کوچک) میبستیم و کاپشن گشاد به تن او میکردیم. مادرم خبردار شد و آن زمان خیلی انقلاب را نمیشناخت و میگفت این خمینی یک روز سر همه شما را به باد میدهد و بعدتر میگفت اعلامیه را به من بدهید تا در زنبیل جا به جا کنم.
وی گفت: همه برادران من در جنگ بودند، مادرم طاقت نیاورد و با اینکه مدتی در شیراز بود اما باز برگشت. برای برگشتن به خرمشهر به فرمانده هوانیروز التماس کرد که من را به آبادان برگرداند، برای همین خم میشود و پوتین آن فرمانده را میبوسد. آن مرد با شرف بود و میگوید این خانم را برگرداند. مادرم به تدریج خودش را به دفتر شهید جهان آرا در خرمشهر میرساند.
نورانی گفت: آن زمان یک مرغداری داشتیم که مادرم آنجا را به ایستگاه صلواتی و پایگاه خانوادگی ما تبدیل کرد و به رزمندگان خوراکیهایی که در اختیار داشت را میداد.
پویشی صورت گرفته که برای مادران شهدا که تا کنون 55 ترکیب بند براساس شهدا نوشته شده است. ما در نهاد کتابخانهها بعد تقریظ رهبری تنها گریه کن، یکسری روایتهای مادری را در 31 استان شروع کردیم.
حضور زنان در جنگ نیازمند پرداخت بیشتر
در ادامه این برنامه سید کبری عارف زاده از زنان موثر در فتح خرمشهر با بیان اینکه درباره خرمشهر و مقاومت آنها و فرهنگ مردم آن آقای نورانی توضیح دادند، گفت: انتظار دارم به حضور خواهران در جنگ بیشتر پرداخته شود. امام خمنی (ره) هم میگفت از دامن زن مرد به معراج میرود.
وی افزود: در بحث خاطرات خانمها وقتی وارد میشوید همه چیز هست. تربیتی، کانون خانواده و ... در این خاطرات هست. نویسندگان و روانشناسان نیز میتوانند از این خاطرات استفاده کنند. زمانی که انقلاب شد همه مخصوصا حضرت امام با رهبری و تدبیری که داشتند میدانستند هیچ وقت استکبار جهانی نمیگذارد انقلاب ایران روی پای خود بایستد. امام میدانستند حتما از طریق همسایگان به ما حمله میشود. برای همین فرمان تشکیل ارتش 20 میلیونی داد و این آموزش را مختص مردان ندانست.
عارف زاده با اشاره به اینکه آن زمان ما عضو انجمن اسلامی دبیرستان بودیم و اولین گروهی بودیم که آموزش دیدیم. اظهار کرد: در آن مقطع 80 نفر آموزش دیدیم و دو سه نفر از خانمها بعدها به عنوان مربی انتخاب شدند و در پادگانی در 8 کیلومتری خرمشهر آموزش دیدیم.
وی با بیان اینکه آن پادگان بعدها به نام اولین شهید خرمشهر، شهید بختور نامگذاری شد تصریح کرد: هنوز روبانی که به مقنعهمان وصل میکردیم و نام شهید عباس فرحان اسدی و موسی بختور روی آن نوشته شده بود را دارم.
زنانی که دستشان پینه میبست
این رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: خواهران مسئولیتشان در آن مقطع شروع شد. در 31 شهریور ماه جنگ از حد مرزها گذشت و به شهرها رسید. اجساد زیادی روی زمین بود که قرار بود غسل و دفن شوند. با صدای سوت خمپاره اجساد را مجبور بودند بر زمین بگذارند تا ترکش خمپاره به حمل کنندگان جسد اصابت نکند و گاهی چندبار مجبور میشدند جنازهها را بر زمین بگذارند.
عارف زاده همچنین به بیان خاطرات دیگری از حضور زنان در دوران دفاع مقدس و فتح خرمشهر پرداخت و در بخش دیگری گفت: نمونههایی از مادران که خودشان رزمنده بودند داشتم. همچنین زنانی که همسرشان اسیر بود و دخترشان در منطقه اسیر بودند و یا مادری که دو فرزندش شهید شده بودند. درست است که از حضرت زینب (س) الگو میگرفتیم اما با روحیه لطیفی که خانمها دارند جنگ دوران سختی بود. چرا که فردی که در منطقه حضور دارد احساسش و درکش از آن متفاوت است.
وی با بیان اینکه از تمام این اتفاقات میتوان نکات تربیتی و آموزشی فراگرفت گفت: هنوز بعد از چهل سال مرور این خاطرات برای ما سخت است. از ما میخواهند آن دوران را روایت کنیم. اما وقتی این ماجراها را روایت میکنیم تا چند ماه بر ما اثر میگذارد.
عارف زاده با اشاره به اینکه در عملیات آزادسازی خرمشهر امدادگر بودم و قبل از آن در کار جا به جایی مهمات بودم. بستههای مهمات 90 کیلوگرم بود و دختران این جعبهها را حمل میکردند. شبها نیز مانند آقایان پست میدادیم. روزهای اول دستهای ما تاول میزد اما بعدها دستهایمان پینه بسته بود. چند ماه در بیابان چادر زدیم. سرویس بهداشتی صحرایی هم آنجا ایجاد کردیم.
گذشتن از جان بزرگترین ایثار است
در بخش دیگری از این نشست علیرضا زند وکیلی، مدیر کل کتابخانههای عمومی استان تهران در بخش دیگری از این نشست با اشاره به اینکه بانوان در جنگ نقش داشتند و این نقش بی بدیل بود و همه ما در شهرها یک ننه عبدالله داشتیم گفت: بزرگترین ایثار گذشتن از جان است کسی حاضر نیست سوزنی در دستش فرو برود.
وی با بیان اهمیت مقام جانبازی گفت: امیدواریم بتوانیم سهم کوچکی در بیان مقولات ایثارگری ایفا کنیم. امیدواریم بتوانیم درصد کوچکی از شرمندگیمان را جبران کنیم.
گفتنی است در لا به لای سخنرانی افراد حاضر در این برنامه چند تن از شاعران حوزه فرهنگ مقاومت به شعرخوانی پرداختند. از جمله هادی جان فدا و فاطمه بیرامی و دختر شهید احمد زارعی و هرکدام یاد شهدا و ایثارگریهای آنها را گرامی داشتند. دختر شهید زارعی بابت حوادث اخیر خوزستان به مردم ایران تسلیت گفت و این منطقه را خون ایران توصیف کرد.
نظر شما