این حملات باعث کشته شدن تعداد زیادی از شهروندان بیگناه این شهرها شد و بسیاری هم با وجود زنده ماندن صدمات جبران ناپذیری از عوارض این حمله را تحمل کردند و هنوز هم بازماندگان این حملات از نظر جسمی و روحی سختیهای زیادی را تجربه میکنند.
حمله به شهر سردشت استان آذربایجان غربی در روز یکشنبه هفتم تیر سال 66 رقم خورد و چند فروند هواپیمای بعثی سکوت این شهر کوچک را شکستند و 7 بمب خردل در نقاط مختلف شهر انداختند که 2 بمب در بازار شهر و 2 بمب دیگر در منطقه مسکونی افتاد، 3 بمب دیگر نیز در باغهای مجاور شهر فرود آمد.
در کتاب «تصویب قطعنامه 598» ذیل روز هفتم تیر 1366 میخوانیم: «امروز هواپیماهای عراق در اقدامی هولناک، با بمبهای شیمیایی، مناطق مسکونی سردشت را بمباران کردند. در این حمله، ده فروند هواپیمای دشمن در ساعت 16، به چهار منطقه سردشت از جمله بازار این شهر با بمبهای حاوی گاز خردل هجوم آوردند. شدت بمباران به حدی مردم را غافلگیر کرده بود که در لحظات نخست حمله، 30 تن از اهالی شهر شهید و 3500 تن نیز مصدوم شدند. 600 تن از مصدومان این حمله به مراکز درمانی خارج از استان از جمله تبریز، شیراز و تهران اعزام شدند. 20 تن دیگر از این مجروحان این حمله به علت شدت صدمات وارده، در بیمارستانهای تبریز به شهادت رسیدند.»
خبرنگار ایبنا به مناسبت فرارسیدن سالروز حمله شیمیایی صدام به شهر سردشت براساس اطلاعات سایت خانه کتاب و ادبیات ایران نگاهی انداخته به کتابهایی که توسط ناشران ایرانی درباره حملات شیمیایی وی به این شهر و حلبچه رقم خوردند.
کتاب «بویی ناآشنا» شامل مجموعه خاطراتی از بمباران شیمیایی سردشت میشود، این کتاب توسط حسین محمدیان به رشته تحریر درآمده و انتشارات عابد آن را اوایل سال 1380 روانه بازار نشر کرد. کتاب خاطرات وقایعی است که پس از بمباران شیمیایی سردشت در هفتم تیر ماه ۱۳۶۶ه.ش در طی جنگ ایران و عراق تا چند روز پس از آن برای نگارنده روی داد. در پایان کتاب 248 صفحهای اسامی یکصد و نه تن از شهدای این حادثه و عکسهایی از شهیدان چاپ شده است.
کتاب «سردشت، شیمیایی، سکوت» اثری به قلم محمد رحیمی است و به شکل ناشر/ مولف منتشر شده است. محمدی این کتاب را در سال 1390 منتشر کرد. نویسنده در این کتاب پس از برشمردن علل وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران (۱۳۵۹ـ۱۳۶۷) و شرح مراحل آن، چگونگی پذیرش قطعنامه را بیان کرده است.
در ادامه مولف این اثر 88 صفحهای با نگاهی به استان آذربایجان غربی و شهرستان سردشت از حیث مسائل جغرافیایی، تاریخی، زمینشناسی و فرهنگی، نحوة استفادة عراق از سلاحهای شیمیایی را در این جنگ بررسی و آثار آن را در شهرستان سردشت، مورد تحلیل قرار داده است. در ادامه آثار شیمیایی به جا مانده را در سردشت با هیروشیما مقایسه کرده است. در پایان نیز بر لزوم تحقیق برای ساخت بنای یادبود و پارک موزة یادمان شهدای شیمیایی سردشت اشاره نموده است.
کتاب «طعم تلخ سوگواری: داستان سردشت» اثری به قلم سید محسن رضوی ارانی است که در سال 1394 توسط انتشارات دارخوین در 100 صفحه منتشر شد. این اثر داستانی واقعی از سرگذشت مردم سردشت است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. این کتاب در فاصله یکسال به چاپ دوم رسید.
نویسنده داستان را با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها نگاشته تا خواننده را از ابتدا تا انتهای کتاب با خود همراه سازد. در داستان میخوانیم: «هوا رو به خنکی میرفت و آبشار «شلماش» صدای دلنشینی داشت، موجهای بلند و شفاف، لابهلای شنهای درخشان و صاف کنار رود «زاب» گم میشدند و حبابهایی سبک بهجا میگذاشتند».
کتاب «سردشت من، من سردشتم، بدترین بوی میوه» یکی دیگر از کتابهایی است که به موضوع بمباران شیمیایی سردشت میپردازد. این کتاب 14 صفحهای سال 1399 توسط نشر آمانج واقع در شهر پیرانشهر منتشر شد. مطالب این کتاب توسط نیکان احمدی پور گردآوری و تالیف شده است.
کتاب «تاریخ شفاهی بمباران شیمیایی سردشت» از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی توسط ریزان حکمت و علیرضا ملائی توانا آماده شده است. این کتاب در سال 1396 منتشر شد.
کتاب «یاد ماندههای سردشت» به گزیدهای از خاطرات مصطفی نقیب سردشت میپردازد که شرکت انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است. این کتاب در 578 صفحه اولین بار در سال 1397 منتشر شد.
بخش عمدهای از این کتاب به خاطرات مختلف نویسنده در زندگی خودش اختصاص دارد. اما در بخش انتهایی کتاب مولف خاطرات خود را شرایط بمباران شیمیایی سردشت را به رشته تحریر درآورده است و اشارهای کوتاه به پارهای از مصائب مردم شهر سردشت بعد از این جنایت پرداخته است.
کتاب «هناسه حماسه» تلاش کرده نگاهی به مظلومیت شهدای فاجعه بمباران شیمیایی سردشت و حلبچه بیندازد. این کتاب توسط بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس در 40 صفحه در سال 1389 منتشر شد و متن کتاب علاوه بر زبان فارسی شامل زبان انگلیسی و کردی نیز میشود.
در این مجموعه علی داودی اشعاری را به زبان نثر برای حلبچه آورده است و از تصاویری که پیمان پور حسین تهیه کرده استفاده شده است. «هناسه حماسه» شامل تصاویری از فجایع حملات شیمیایی رژیم بعث عراق بر علیه مردم مظلوم حلبچه و سردشت است.
کتاب «شلمچه تا حلبچه» یکی از کتابهای سندی مرتبط با وقاع سال 1366 است که از جمله آنها به حملات شیمیایی عراق میپردازد. در واقع این کتاب شامل بررسی وقایع سیاسی- نظامی جنگ در آن سال است. این کتاب توسط محمد درودیان و بهاءالدین شیخ الاسلامی به رشته تحریر درآمده و مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه آن را منتشر کرده است. این کتاب در آستانه دهه 80 در 280 صفحه روانه بازار نشر شد و تاکنون به چاپ ششم رسیده است.
کتاب «سفر به حلبچه» به قلم هدایت الله بهبودی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این کتاب هم در اوایل دهه 80 روانه بازار نشر شد و تاکنون چاپهای متعددی از آن بازنشر شده است. البته این کتاب یک نسخه قدیمیتری هم داشته است.
نویسنده در بخشی مقدماتی کتاب آن را حاصل یک گزارش سفر میداند که در سال 1368 در قالب کتابی با عنوان «سفر به قلهها» چاپ شد و از آن زمان به بعد از چشمها و دستهای دوستداران ادب پایداری دور ماند. در همین بخش از کتاب میخوانیم: «آنچه در حلبچه گذشت، همانا هولوکاست کردها به دست صدام حسین بود. این جنایت بشری اگر در زمان خود راهی به دادگاهها پیدا نکرد، خوست است یاد آن، از داوری چشمها و دستهایی که پس از این به این کتاب میرسد، دور نباشد.»
کتاب «مرثیه حلبچه» را میتوان اولین واکنش فرهنگی در قالب چاپ کتاب به حمله شیمیایی صدام به شهر حلبچه دانست. این کتاب حدود یک هفته بعد از این حمله شیمیایی به مناطق کردنشین کشور عراق در اول فروردین سال 1367 توسط نصرت الله محمود زاده و از سوی وزارت جهاد کشاورزی منتشر شد. اثر یاد شده دارای 136 صفحه است و در فاصله زمانی یکسال به چاپ دوم رسید. حدود دو دهه بعد چاپ سوم این کتاب توسط مرکز نشر فرهنگی رجاء در سال 1386 روانه بازار نشر شد.
کتاب «نفسهای مسموم حلبچه» اثر دیگری به قلم نصرت الله محمود زاده است که نشر عماد فردا در سال 1391 منتشر شد. این کتاب 80 صفحهای شامل روایتی از حضور نویسنده اثر در جبههها و حضورش درشهر حلبچه در زمان حمله شیمیایی (25 اسفند سال 1366) صدام است. این کتاب یکبار دیگر در سال 1400 توسط نشر شهید کاظمی منتشر شد.
در بخشی از کتاب آمده است: «در کوچه پس کوچه های شادی حلبچه، نگران قدم میزدم و نگاهم به مردمی که به من لبخند می زدند، نگاهی پرسؤال بود. چرا؟ صدام چگونه وارد خرمشهر شد و ما چگونه وارد حلبچه؟ چرا؟ دلیل این همه تفاوت را باید پیدا میکردم. ۲۴ و ۲۵ اسفند را بی هیچ حادثه ای در حلبچه، با استقبال گرم مردم گذراندم و تا اصل واقعه شروع شد، نه من و نه مردم حلبچه تا ساعت ها باورمان نمی شد که هواپیماهای حامل بمب شیمیایی -آن هم در حجم وسیع- این همه پروازشان را تکرار کنند و حتی مردم را تا تپه ها و غارهای کوههای اطراف تعقیب کنند. غبار مرگ تمام دشت حلبچه را فرا گرفت و من دنبال این باور بودم که قبول کنم این همه جسد ببینم.»
در ادامه این بخش از کتاب «نفسهای مسموم حلبچه» است: «بچه هایی مثل عروسک که ظرف چند ثانیه در مقابل چشمانم پرپر می شدند. حساب و کتاب عملیات والفجر ۱۰ از دستم در رفت و همچنان در کوچه پس کوچه های زخمی حلبچه، دنبال گمشده ی خود می گشتم. دو سه باری هم تا قلهی شاخ شمیران رفتم که رد عملیات را نیز دنبال کرده باشم، اما دوباره برمی گشتم به شهر. با حساب و کتاب جلو میرفتم، نمیتوانستم این حرکت صدام، این جنایت هولناک و این کشتار دسته جمعی بیش از 5 هزار نفر از مردم در کمتر از 48 ساعت را به حساب عملیات والفجر 10 بگذارم باید علت را جای دیگر مییافتم...»
کتاب «رابطه زهرآگین: آمریکا، عراق و بمباران شیمیایی حلبچه» اثری است که توسط انتشارات مرز و بوم (وابسته به مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه) منتشر شده است. این کتاب ترجمه شده به زبان فارسی توسط عبدالمجید حیدری، یوست آر هیلتر من، سید هادی خاوشی و یعقوب نعمتی وروجنی پدید آمده است.
این اثر که در سال 1392 در 520 صفحه منتشر شده، روایت معتبری از کاربرد واقعی سلاحهای کشتارجمعی در خاورمیانه معاصر – دستیازی گسترده صدام حسین به تسلیحات شیمیایی علیه ایران در دهه ۱۹۸۰ میلادی ـ را به نگارش درآورده است. پژوهش اثر نهتنها جنایات عراق بلکه خطاکاری کسانی در جامعه بینالمللی که اقدامات رژیم بعثی عراق را نادیده گرفتند و یا تلویحاً با آن همدستی کردند را بهطور مستند نشان میدهد. موضوع اصلی کتاب بررسی واقعه حمله شیمیایی به شهر کردنشین حلبچه در استان سلیمانیه عراق است و در کنار آن، مسائل مهمی همانند کمکهای بینالمللی برای توانمندسازی عراق در ساخت و کاربرد تسلیحات شیمیایی، سیر جنگ شیمیایی عراق علیه ایران از آغاز تا پایان و مواضع سازمانهای بینالمللی و کشورهای غربی در قبال این حملات، جزئیاتی از عملیات ارتش عراق (علیه کردهای این کشور) و نسلکشی در عراق نیز موردبررسی قرار گرفته است.
کتاب «از حلبچه تا شلمچه» عنوان اثری به قلم رضا خدری است که توسط انتشارات سنا در سال 1393 منتشر شد. این کتاب در 112 صفحه گردآوردی و تدوین شده است. کتاب شامل مجموعهای از خاطرات مجید درخشان از رزمندگان دوران دفاع مقدس است. بخشی از کتاب به موضوع حمله شیمیایی به حلبچه و خاطرات درخشان اختصاص دارد.
کتاب «عملیات والفجر 10» از مجموعه روز شمار جنگ ایران و عراق است که توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است. این کتاب به موضوع بمباران شیمیایی حلبچه و فشار جهانی به ایران برای پذیرش قطعنامه 598 اختصاص دارد. کتاب توسط زهرا گل محمدی و یدالله ایزدی در 1090 صفحه به رشته تحریر درآمده است.
کتاب فوق، جلد پنجاه و چهارم مجموعه روزشمار جنگ ايران و عراق است که مشتمل بر گزارش حوادث و رخدادهاي ۳۵ روز از آخرين سال جنگ ايران از ۲۳ اسفند ۱۳۶۶ تا ۲۷ فروردين ۱۳۶۷ است. اين دوره که با عمليات والفجر۱۰ در منطقه حلبچه شروع ميشود و در اولين ساعات حمله عراق به فاو پايان مييابد، از پرحادثهترين روزهاي جنگ ايران و عراق است.
گفتنی است علاقمندان برای مطالعه بیشتر درباره عملیات والفجر 10 که بهانه حمله شیمیایی صدام به حلبچه بود میتوانند به جلد پنجاه و سوم این مجموعه با عنوان « موشکباران تهران: تدارکات عملیات در حلبچه (والفجر ۱۰) ۲۴ بهمن تا ۲۲ اسفند ۱۳۶۶» مراجعه کنند. این کتاب حدود یک ماه قبل از اجرای عملیات فوق را ترسیم میکند.
کتاب «صدی السکوت» اثری به قلم احمد ناطقی است که توسط نشر سرا سیمرغ سحر در سال 1390 منتشر شد. زبان این کتاب عربی و انگلیسی است و به شکل مصور در 140 صفحه آماده شده است.
حلبجه تراجیدیا العصر
کتاب «حلبجه تراجیدیا العصر» اثری به زبان عربی در مورد فاجعه حمله شیمیایی به حلبچه است. این کتاب توسط نصرت الله محمود زاده و زرکوشی عبدالجبار محمود در 176 صفحه توسط نشر رامان منتشر شده است. گارنده در کتاب حاضر به زبان عربی و همراه با ارایهی تصاویری به شرح واقعهی بمباران حلبچه و خرمال میپردازد. در ادامه نیز به مراسم تدفین شهدای این واقعه در مسجد جامع اشاره میکند.
نظر شما