مهدی نجفی، دبیر کارگروه دائمی شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی، در یادداشتی که در اختیار ایبنا قرار داده است، شیخ اشراق را یکی از مهمترین نویسندگان رمزینویس ادب فارسی به شمار میآورد. یادداشت را میتوانید در این مطلب بخوانید.
شیخ اشراق اما در عرصه ادب فارسی نیز تأثیر بسزایی داشته و برخی دیدگاهها و نظریات او بر نویسندگان و شاعران زبان فارسی اثر گذاشته است. اشعار سهروردی نیز در کتابهایی همچون «عقل سرخ»، «آواز پر جبرئیل»، «صفیر سیمرغ»، «رساله فی الغربه الغربیّه» و «رساله فی المعراج» موجود است. تاثیرگذاری شیخ اشراق بر زبان و ادب فارسی عمدتاً از رهگذر آثار فارسی رمزی اوست؛ از جمله رساله «مونس العشاق» یا «فی حقیقت العشق» که در موضوع عشق است. مونس العشاق در دوازده فصل تدوینشده و شرح داستانی دربارهی سهفرزندِ عقل به نامهای عشق، حُسن و حُزن و سرگذشت آنها و رابطه آنها با انسان است. داستان این سه برادر و سخنانی که هر یک به زبان حال درباره خود میگویند، برجستهترین بخش از «مونس العشاق» است. در فصول بعدی سهروردی باز درباره ماهیت حُسن و محبت و عشق و نَفْس مطالبی میگوید که بیرون از چارچوب داستان اصلی اوست. سهروردی در این کتاب چگونگی خلقت عشق و دو برادر او یعنی حُزن و حُسن را به زبانی شاعرانه و ادبی بازگو میکند؛ هرچند اساس تفکر او در این کتاب فلسفی است.
یکی از جنبههای مهم این رساله، شگردهای ادبیِ بهکاررفته در آن است. کتاب سهروردی فتح بابی است برای دیگر شعرا و نویسندگان ادب فارسی که با تأثیر از او، آثاری داستانی و مبتنی بر «زبان حال» بهعنوان یک شگرد ادبی، درباره حُسن و عشق به زبان فارسی خلق کردهاند. ازجمله شاعرانی که حدود دو قرن پس از سهروردی، از رساله مونس العشاق تأثیر پذیرفته است، عمادالدین عربشاهی یزدی در منظومه معروف به ابن عربشاه است که بر وزن لیلیومجنون نظامی گنجوی است و نزدیک به دو هزار بیت دارد. نیمی از آن به رساله مونس العشاق سهروردی مرتبط است.
تأثیر سنت داستانسرایی سهروردی در مونس العشاق را بر محمد بن یحیی فتاحی معروف به سیبک نیشابوری از شاعران معروف قرن نهم هجری (متوفی به 852 هجری قمری) نیز شاهدیم. نام اثر فتاحی، منظومه دستور عُشّاق است.
این مشت نمونه خروار از جان و خرد ادبی شیخ اشراق است که باید او را یکی از مهمترین نویسندگان رمزینویس ادب فارسی به شمار آوریم. بدیهی است در بسیاری از نوشتههای شیخ اشراق، زبان روایت، تصویرهای رمزی، تمثیلی و استعارهای و لحن بیان او، از عناصر شناختهشده جهان ادبی این نویسنده و فیلسوف برجسته ایرانی حکایت دارد.
شیخ اشراق از این منظر، ادیب فرزانهای است که هنوز چنانچه باید و شاید او را نشناختهایم. قصههای شیخ اشراق امکانات بسیاری برای فضاسازی و برداشتهای خلاقانه برای نویسندگان امروز فراهم میکند؛ خصوصاً آشنایی کودکان و نوجوانان با ادبیات کهن فارسی، و قصههای شیخ اشراق میتواند در بهرهگیری نسل امروز از آموزههای ادبی بزرگانی چون شیخ شهابالدین سهروردی مؤثر و کارآمد باشد. شیخ اشراق در کنار تأثیرات ادبی خود بر نویسندگان و شاعران بعد از خویش، بر زبان فارسی نیز تاثیرگذار بوده است. او توان زبان فارسی را برای بیان مفاهیم پیچیدهی فلسفی و حِکمی ارتقا داد. از این نظر آثار سهروردی نقش چشمگیری در پاسداشت و صیانت از زبان فارسی داشته است. از این منظر در تاریخ فرهنگ ایرانی سهروردی از جهتی قابل مقایسه با فردوسی است. همانگونه که فردوسی زبان و قومیت ایرانی را حفظ کرد، سهروردی هم احیاءکننده فکر و حکمت ایرانی در دوران اسلامی به زبان عربی است که زبان علم و فرهنگ آن روزگار بود. درست همانگونه که کسان دیگری فرهنگ و فکر و علوم یونانی را در این دوران به زبان عربی به جهان اسلام وارد کردند و بزرگانی چون فارابی و ابنسینا و دیگران مفسران و شارحان آن بودند. از اینرو اگر فردوسی زبان فارسی را در شاهنامه متجلی ساخت؛ شیخ اشراق اندیشه ایرانی را در زبان فارسی متبلور ساخت. همین نگاه ویژه او بر تفکر و زبان فارسی بود که نام او را تا به امروز بلند آوازه ساخته است.
هشتم مرداد روز بزرگداشت شیخ شهابالدین سهروردی (شیخ اشراق) است. برای راقم این سطور فرصتی دست داد تا دوم مرداد در معیت دکتر محمود شالویی دستیار ادیب و فرزانه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم بزرگداشت شیخ اشراق که در شهر سهرورد زنجان زادگاه شیخ اشراق برگزار شد، حضور یابم و برای لحظاتی، نفحاتی گرانبها از وجود شیخ اشراق را در زادگاه این حکیم و شاعر بزرگ استشمام کنم و با خیل مشتاقی از همشهریان آن حکیم نورانی از نزدیک دیدار کنم؛ آن حکیمی که از نور هستی و نور حقیقت گفت و اینکه این انوار به یکدیگر میتابند و اشراق را پدید میآورند.
آن روز برنامههای خوبی به اجرا درآمد و سخنوران ارجمند نیز صحبتهای خوبی در باب شیخ اشراق ایراد کردند. در انتهای مراسم نیز کلنگ بنای یادبود شیخ اشراق توسط دکتر شالویی بر زمین زده شد.
تردیدی نیست که بزرگداشتها و مراسمهایی از این دست، فرصت گرانبهایی است برای تقویت هویت و خودباوری ایرانی و اسلامی، و توسعه و تعمیق همدلی و همزبانی ملی. همچنین جا دارد به جان و خرد ادبی موجود در آثار این نویسنده بزرگ توجه دوبارهای شود. این نوشتار را با دوبیتی از استاد سخن، سعدی شیرازی که برای استاد خود شیخ اشراق سروده است، به پایان میبرم:
مرا شیخ دانای مُرشد، شهاب / دو اندرز فرمود بر روی آب
یکی آنکه در جمع بدبین مباش / دگر آنکه در نفس، خودبین مباش
نظر شما