بهعنوان یک نویسنده بفرمایید آیا در پرداختن به وقایع عاشورا برای کودکان و نوجوانان محدودیت و منعی وجود دارد؟
در بیان وقایع عاشورا، گفتن عمده صحنهها و اتفاقاتی که درباره حماسه شکوهمند این روز است، برای کودکان و نوجوانان مناسب است؛ یعنی منعی نمیبینم؛ از زمان حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه و سپس به خاطر دعوت کوفیان حرکت از مکه به سمت کوفه.
ماجراهایی که در راه اتفاق میافتد، برخورد افراد مختلف، چه چهرههای مثبت و چه چهرههای منفی، ورود امام حسین(ع) به کربلا، اتفاقهایی که در کربلا رخ میدهد و... همگی جذاب هستند؛ تمام این ماجراها را میتوان به شکلی ساده و روان و با نثرها و پرداختهایی متفاوت برای بچهها بازنویسی کرد. شاید هنگام بیان بعضی از قسمتها، بعضی از الفاظ و جملات سنگین باشد که نیاز است آنها ساده شود؛ بنابراین نوع نثر یا نوشته و حتی خطبههایی که امام فرمودند، خلاصه میشود. تا جایی که من فکر میکنم، مطالبی نیست که بخواهیم بگوییم برای بچهها سنگین است. همه فرازها و قضایا مربوط به عاشورا قشنگ و جذاب است؛ البته باید با همان نگاه و نثری که مناسب همین قشر است، بیان کنیم.
حرفها و پیامهای تربیتی که در حماسه بزرگ و آسمانی کربلا وجود دارد، چیست؟
حماسه بزرگ امام حسین(ع)، اهداف بزرگی را از جنبههای تربیتی برای مخاطب خود دارد؛ این مخاطب میتواند جوان یا حتی بزرگسال یا کودک و نوجوان باشد. این حماسه بزرگ، حماسهای است که برای اقامه دین، خدا و حفظ شریعت انجام شده است؛ دستور خدا در آن بوده است. امام معصوم که راهنما مردم بوده است، پا به این مسیر گذاشته است که اطاعت خدا را انجام دهد. طبیعتا این اتفاق مبارک و خلق حماسه پرشور و چنین کار بزرگی، برای مخاطبان امروزی ما، حرفها و پیامهای مختلفی از جنبهها تربیتی و اخلاقی دارد. حماسه عاشورا را میتوان از جهتهای مختلف بیان کرد و از آن درس گرفت؛ به عنوان مثال: شجاعت، اعتقاد راسخ به خداوند، دینداری، حفظ دین، مبارزه با دشمن، فداکاری، ایثار، گذشت و... . تمام اینها مطالبی است که در حماسه بزرگ و آسمانی عاشورا وجود دارد. در همه این ابعاد میتوان کتاب، دلنوشته، شعر و داستان نوشت و به نوعی مخاطب را جذب این حرکت پرشور کرد و با امام حسین(ع) همراه کرد؛ چرا که رفتن امام به این راه، همه و همه به خاطر خدا بوده است. زمانی که امام جان، مال، زندگی و اهل بیت خود را به این مسیر میآورد، قطعا درسای بزرگی دارد. امام در چنین حرکتی میگویند، که من تنها به خاطر خدا و رضای او آمدهام و این دستور خدا بوده است؛ خداوند هم اجر و مزد این آمدن و فداکاریها و ایثارها را داد.
یک نویسنده کودک و نوجوان چگونه و با چه راهکاری میتواند به بیان وقایع عاشورا بپردازد؟
زمانی که تمام وقایع عاشورا را مطالعه میکنم، میبینم گفتن تمام اتفاقات، برای کودکان و نوجوانان مناسب است. مانند رفتن بچهها به منبر یا حضور در سخنرانی یک واعظ، حرفی نیست که برای آنها سنگین باشد؛ بیان همه حرفها، خاطرات، وقایع و حماسههای مختلف از شروع نهضت امام حسین(ع) تا شهادت، همه قابل گفتن است؛ اما مهم این است که نویسنده یا هنرمند دقت کند که، با زبان و بیان خود مخاطب بنویسد. یعنی در حدی باشد که برای مخاطب قابل فهم باشد؛ به راحتی به مخاطب انتقال پیدا کند؛ اگر در جایی احساس میشود که بیان سنگین است یا صحنهها برای بچهها سنگین است، میتوان آنها را سادهتر بیان کرد وگرنه اگر بگوییم قسمتها و صحنههای غمباریست که برای بچهها مناسب نیست، نه اینطور نیست و من این حرف را قبول ندارم. بچههای امروزی خیلی باهوش و بااستعداد هستند و تمام آن صحنهها را به راحتی دریافت میکنند؛ البته باید با ظرافت، خلاقیت و هنر همراه باشد تا تاثیرگذار باشد و بچهها بتوانند با این مسیر ارتباط برقرار کنند.
یکی از بخشهای جذاب کتاب کودک و نوجوان تصویرسازی آن است، به عقیده شما یک تصویرساز چگونه باید تصویرپردازی کند؟
تا به حال در ادبیات کودک و نوجوان، ما آثار خیلی خوبی درباره حماسه عاشورا داشتیم؛ کتابهای خیلی خوبی خلق شده است؛ حتی تابلوها و تصاویر بسیاری داشتیم؛ در راستای تصویرسازی نیز کارهای خیلی قشنگی صورت گرفته است. یکی از بخشهای جذاب کتاب کودک و نوجوان، تصویرگری و چهرهپردازی شخصیتهاست. غیر از چهره معصومین چون یک سری محدودیتهایی داریم، بقیه افراد را میتوانیم تصویرسازی کنیم. هنگام چهرهپردازی معصومین میتوانیم با یک پوشش نور چهره آنان را مستتر کنیم. در تصویرسازی بقیه اشخاص، وقایع و ماجراهای کل سفر از مدینه تا مکه و بعد کوفه، پر است از سوژههای ناب و حکایتهای جذاب و هیچ محدودیتی وجود ندارد. در بیان تمام این وقایع دست نویسنده و تصویرگر بسیار باز است و میتوانند درباره هر کدام از آن یک داستان شیرین و جذاب خلق کنند. تصویرساز میتواند هر صحنه را به شکلهای مختلف به تصویر بکشد. این حماسه به قدری مهم و حماسه خدایی است، قطعا باید صحنههایی که به تصویر کشیده میشود، توام با احترام و بزرگداشت آن چهرهها باشد و در مقابل، چهرههای منفی به همان اندازه که خباثت داشتند و ظلم کردند، نمایش داده شوند.
راهکار شما به عنوان یک نویسنده کودک و نوجوان برای بهروز بودن با بچهها و همگام با آنها حرکت کردن، چیست؟
ارتباط گرفتن با کودکان و نوجوانان به نوعی احتیاج به تخصص دارد. قطعا نویسنده کودک و نوجوان با نویسنده بزرگسال متفاوت است. نویسنده کودک و نوجوان از لحاظ کار، نگاه و ورود به سوژهها با دیگر نویسندهها متفاوت است. دست نویسنده بزرگسال برای نوشتن و گفتن هرچیزی که قرار است بگوید، باز است. نویسنده کودک و نوجوان با محدودیت واژگان و نوشتار روبهرو است که این نشان میدهد کار تخصصیتر است. زمانی یک نویسنده تصمیم میگیرد که برای کودکان و نوجوانان بنویسد، همه این مسیرها را پشت سر میگذارد؛ با تجربه، مطالعه و پشتوانه بسیاری وارد این مقوله میشود. بچهها را میشناسد و با آنها در ارتباط است؛ نظر آنها را میشنود؛ سلیقهها، خواستهها و شکل مخاطب خودش را بلد است؛ بنابراین یک نویسنده کودک و نوجوان زمانی که برای بچهها مینویسد میتواند بفهمد که مخاطبش چه میخواهد و چگونه کار را برای آن بنویسد. اگر هم کار برای نویسنده کودک و نوجوان سخت باشد، آن پشتوانه فکری و تجربهها به کمکش میآیند و این سختی را آسان میکنند. البته نقد آثار توسط خود بچهها خیلی کار را شفاف میکند و راه را به نویسنده نشان میدهد؛ این نقد به نویسنده کمک میکند که، بچهها روزبهروز نظر و نگاهشان نوتر و بهروزتر است، چگونه کاری را میپسندند و نویسنده باید به چه شکل و شیوهای در خدمت آنها باشد. این بهروز بودن قطعا نیازمند تمرین، آگاهی و اطلاعات و مطالعات زیاد نویسنده است و او هیچوقت ارتباط خود را با بچهها قطع نکند.
سختی و مشکلات نوشتن برای کودکان و نوجوانان چیست؟ آیا فضای مجازی در آن تاثیرگذار است؟
برای نویسنده کودک و نوجوان بهروز بودن خیلی مهم است. بچهها در دورههای مختلف، نگاه، ذائقه، خواسته، علایق و سلیقههای متفاوتی دارند. در حال حاضر این تغییر و بهروز بودن خیلی سرعت پیدا کرده است. شاید در گذشته به دلیل نبودن فضای مجازی، سرعت این بهروز بودن، کندتر بود. نویسندهها سختیهایی را که در حال حاضر دارند، نداشتند؛ مطالعه میکردند، با بچهها ارتباط داشتند و از خواستهها و علایق آنها بهتر آشنا میشدند؛ اما امروزه همانطور که زمان، رسانه و فضای مجازی خیلی شتاب دارد و دائما در حال تغییر و بهروز شدن است؛ بنابراین خواستههای مخاطبان هم در حال تغییر است. همینقدر هم باید نویسنده خیلی بهروز باشد؛ بداند که مخاطب چه میخواهد و آثاری را که به قلم درمیآورد، چقدر میتواند مورد تایید بچهها باشد؛ از جنبههای تربیتی و اخلاقی تاثیرگذار باشد؛ یک اثر باید بتواند بچهها را جذب کند؛ مفاهیم و فکری که نویسنده به دنبالش است، به راحتی انتقال دهد و آنها را قابل پذیرش کند. یک نویسنده کودک و نوجوان باید دائما در حال تلاش، مطالعه و تحقیق و بهروز شدن باشد.
نظر شما