میثم رشیدی مهرآبادی، مجری- کارشناس در ابتدای این مراسم توضیح داد این کتاب درباره نبی الله شاهمرادی از چهرههای حافظ امنیت جمهوری اسلامی ایران بوده که در پرواز عرفه مربوط به اعضای سپاه پاسداران به شهادت رسید.
وی همچنین گفت: انجمن پیشکسوتان سپاه موسوم به «سپاس» نگارش این کتاب را در قالب یک پروژه در اختیار نویسنده اثر قرار دادند و کتاب «برادر حنیف» بعد از بازبینی توسط همراهان شهید منتشر شد.
در ادامه محمدعلی گودینی، نویسنده کتاب «برادر حنیف» درباره اطلاعات مورد نیازش برای نگارش این اثر گفت: برای این کتاب 600 الی 700 صفحه مصاحبه در اختیارم بود. من هم خواستم دوست صمیمی شهید شاهمرادی کنارم باشد تا با او نیز مصاحبه کنم. برای همین آدرس یکی از دوستان شهید به نام «بهمن هاشمی» در اصفهان را به من دادند و از او اطلاعاتی را گرفتم و طبق این مصاحبهها طرح نگارش کتاب پایهگذاری شد.
وی افزود: پیشنهاد من برای عنوان کتاب «پرواز حنیف» باشد که دو معنی داشت. یکی پرواز هواپیمایی که شهید شاهمرادی در آن حضور داشت و معنی دیگر پرواز به سمت آسمان بود. اما وقتی کتاب را تحویل دادم بعد از چاپ متوجه شدم عنوان تغییر کرده که آن را دوست نداشتم.
همراهی خانواده شاهمرادی برای تهیه کتاب
گودینی با بیان اینکه در نگارش کتاب از مطالب خانواده شهید شاهمرادی نیز استفاده کرده و خانواده وی در تولید اثر همراهش بودند افزود: یکسری از مطالب از کتاب حذف شدهاند و این اثر بعد از 5 الی 6 سال چاپ شده است.
تایید نویسنده برای ماجرای آغازین کتاب
رشیدی مهرآبادی سپس درباره بخش شروع کتاب که مربوط به تقاضای شفا از نبی الله شاهمرادی در یک منطقه کردستان بوده و واقعی بودن این موضوع نیز اینطور توضیح داد: این ماجرا 100 درصد واقعی است. این ماجرا در ادامه موضوعات حضور در کردستان [شاهمرادی] است که یک نفر میگوید به بدن بیمار دست بکشد و در ابتدا او قبول نمیکند اما بعد از اینکه دست میکشد فرد شفا پیدا میکند!
وی افزود: این موضوع را بیشتر به خاطر زن کرد نوشتم و خواستم این موضوع در مقدمه کتاب باشد.
توصیه به مسئولان برای مطالعه اثر
در بخش دیگری محمد قاسمی پور، منتقد کتاب ضمن تبریک روز نوجوان و گرامیداشت سالروز شهادت حسین فهمیده و تقدیر از انجمن سپاس به خاطر اهتمامشان به ثبت و ضبط خاطرات مدافعان امنیت کشور گفت: ضرورت تولید کتاب «برادر حنیف» محسوس بود؛ وقایع این روزها نشان میدهد نقش چنین افرادی مهم است و خوب است مسئولان کشور این کتاب را بخوانند.
وی ضمن تحسین این کتاب، گودینی را دارای کسوت استادی در نگارش کتابهای زندگی نامه لقب داد و گفت: این نویسنده از سالیان گذشته برایم قابل احترام است و فهرست آثارش نشان میدهد به زندگی نامه توجه داشته است. پایمردی و حضور وی در نگارش زندگی نامه در 15 سال اخیر برایم محترم است.
نویسنده تصمیم گیر است ساختار کتاب چه باشد
رشیدی مهرآبادی سپس به طرح سوالی درباره شروع کتاب پرداخت و در مورد باور پذیری نقل یک ماجرای معجزه گونه از قاسمیپور پرسید. این منتقد در پاسخ گفت: انتخاب ساختار کتاب برعهده نویسنده است. یک کتاب را میتوان با زاویه دیدهای مختلفی آغاز کرد. این یک کتاب زندگی نامه دیگر نوشت است و این ساختار را گودینی انتخاب کرده است.
قاسمی پور در ادامه گفت: نمیتوان در جای مشخصی از کتاب دست گذاشت و گفت این بخش با مستندات تاریخ معاصر همخوانی ندارد؛ اما از باب مستند بودن بخشهایی از واقعیت سیاسی- اجتماعی هست که بر رفتار و شخصیت اصلی کتاب میتوانسته تاثیرگذار باشد اما در این کار آنها را نداریم.
وی تاکید کرد: اگر کار عنوان مستند داستانی دارد و خط سیر تاریخی را دنبال میکند به لحاظ مستندات تاریخی باید موضوعات برای شهید دیده میشد.
جای خالی طرح بعضی موضوعات در کتاب
قاسمی پور یکی از این موضوعات را تهاجم عراق به خلیج فارس در دو مرحله عنوان کرد که در جنگ اول خلیج فارس موج عظیمی از مهاجرتها به ایران اتفاق افتاد و ساختارهای امنیتی و اطلاعاتی کشور را درگیر کرد اما اثری از آنها در این کتاب دیده نمیشود.
نویسنده کتاب در واکنش به این اظهارات منتقد اثر گفت: مطالبی که به من داده بودند و مصاحبههایی که در اختیارم بود را آوردهام. از سویی قرار بود حجم کتاب 300 صفحه باشد تا مطالعه آن برای خواننده ظرف مدت کوتاه یک هفته امکان پذیر باشد. برای همین نمیتوانستیم به همه موضوعات بپردازیم.
گودینی در پاسخ به سوالی درباره نسبت مستندات و داستان نویسی در کتاب هم گفت: من در این کتاب بیشتر از زاویه دید یک داستان نویس کار کردم. چون فضاسازی، شخصیت پردازی و... را در کار استفاده کردیم.
قاسمی پور در بخش دیگری به نقدهای مرتبط با ظاهر و صفحهآرایی جلد و متن کتاب پرداخت و گفت: عنوان اصلی و فرعی کتاب در طراحی جلد دیده میشود. طراحی جلد به گونهای است که مخاطب روی آن مکث میکند و درباره کتاب تامل خواهد کرد.
وی ادامه داد: رده نوشتاری را میتوان از عنوان کتاب و تصویر سندی که روی جلد به کار رفته جدا کرد.
این منتقد با بیان اینکه فراز انتخابی پشت جلد کتاب مربوط به بخش مقدمه است، افزود: این کتاب دارای دو مقدمه است. یک مقدمه ناشر که بلند است و حکم مقالهای مستقل را دارد و برای یک زندگی نامه معمول نیست و دیگری مقدمه نویسنده است که به شکل حداقلی نوشته شده و بابت آن تشکر میکنم.
مقدمه بی ادعای نویسنده
وی ادامه داد: نویسنده کتاب را بی ادعا و تکبر شروع کرده و از مخاطب خواسته تا کتاب را با تامل بخواند تا فهمیده شود. درخواست نویسنده بوی تواضع میدهد. اما مقدمه ناشر زبان سنگین و ثقیلی دارد و بعضی کلمات آن نیاز به شرح و پانوشت دارد و نمیدانم چرا چنین کلماتی استفاده شدهاند؟!
قاسمی پور سپس گفت: ناشر در این مقدمه خود را «آوانگارد» معرفی کرده درحالی که این واژه مربوط به هنر و موسیقی است و هرطور نگاه میکنم ناشر اثر را آوانگارد نمیدانم. ضمن اینکه در فعالیتهای مربوط به نشر از واژه آوانگارد استفاده نمیشود.
وی با اشاره به اینکه در مقدمه ناشر از واژه «اسطوره» زیاد استفاده شده، ضمن انتقاد به این موضوع گفت: از واژه اسطوره استفاده ناصحیحی میشود. مقدمه کتاب اسطوره را مقدس دانسته درحالی که این واژه مربوط به فرهنگ غیر توحیدی و شرک است. در فرهنگ دینی «اسوه» داریم. برای من نبی الله شاهمرادی باید اسوه معرفی شود. اسوه دست یافتنی است.
در همین بخش قاسمی پور درباره تکرار عنوان دوم کتاب در بالای صفحات سمت راست کتاب نیز انتقاد کرد و آن را باعث شلوغی صفحه دانست و همچنین اینکه چرا در کتاب وجه تسمیه «برادر حنیف» نامشخص است را یکی از نکات مورد نقد این اثر توصیف کرد.
نقدی به زبان و لحن کتاب
رشیدی مهرآبادی در بخش دیگری از زبان و لحن روزنامهنگارانه و رسمی کتاب انتقاد کرد و این موضوع را از نویسنده اثر مورد پرسش قرار داد. گودینی در پاسخ گفت: در کار سعی کردم زبان سادهای به کار ببرم و سعی کردم تمام کلمات ساده و روزنامهای باشد تا جنبه همه فهم پیدا کنند.
وی یکی دیگر از دلایل این موضوع را هم مربوط به سوابق کاری خودش در حرفه خبرنگاری عنوان کرد.
قاسمیپور هم با تاکید بر اینکه نویسنده به سادگی در نوشتار خودش وفادار مانده افزود: گفتوگونویسی یک ابزار پیش برنده در کتابهای داستان است. به داستان نویسان توصیه میشود یکجایی از خط روایی و توصیفی بیرون بیایند و با گفتوگو بین شخصیتهای داستان کار را پیش ببرند. اما در کتاب «برادر حنیف» این موضوع برعکس است و اصل کتاب بر آوردن گفتوگوهاست.
وی ادامه داد: این کتاب گفتوگو محور پیش میرود و روح گفتوگو در آن پررنگ است؛ زبان گفتوگوها در کتاب فارسی معیار است که مانند زبان فارسی مدرسهای شده است. در این اثر خاستگاه اجتماعی افراد در گفتوگوها دیده نمیشود. این توقع وجود داشت که درباره برادر حنیف، همسر و مادرش این خاستگاه اجتماعیشان که مربوط به شهر چادگان است دیده شود.
این منتقد اظهار داشت: به نظر میآید یک بازدید میدانی برای نویسنده از محل زیست شهید تا 21 سالگی ضرورت داشته و لازم بوده تا جغرافیای زیست وی از طریق زبان منتقل شود. همچنین امکان بازدید از –محل قبلی- قرارگاه حمزه سیدالشهدا در ارومیه هم وجود داشته است.
گودینی در واکنش به این صحبتها توضیح داد که سفری به چادگان داشته اما همراهان شهید بعضی اطلاعات مانند نام مدرسه را فراموش کرده بودند.
قاسمیپور هم در ادامه توصیف مکانهای جلسات نبی الله شاهمرادی و فضای آن را یک ضرورت دیگر دانست و تاکید کرد: تحقیق برای نگارش مستند زندگی نباید محدود به گفتوگوها شود و باید زیست بوم مکان زندگی شخصیت داستان نیز به نویسنده داده شود.
اطلاعات غنی درباره کومله به روایت این کتاب
وی در بخش دیگری اظهار داشت: کتاب درباره کومله اطلاعات زیادی دارد و از رهگذر جلساتی که آورده شده میتوان اطلاعات کسب کرد. میتوان بخش دوم کتاب را کومله شناسی دانست که با مطالعه آن میتوان با کومله دهه 60 و 70 آشنا شد.
این منتقد سپس گفت: برایم سوال است که چرا این شهید هیچ وقت نرفته تا امام (ره) را ببیند. در سال 72 یکبار به حج تمتع رفت و درباره آن فقط چند سطر نوشته شده درحالی که تاثیر این سفر حج دیده نمیشود. اثرات رفتن به سفرهای زیارتی مانند مشهد هم در کار دیده نمیشود. نوع رابطه وی با همسر و مادر نیز در کتاب جای کار دارد. رویکرد کتاب درباره تولد فرزند نیز گزارشی است. موضع، حس و نقش او در نامگذاری فرزند دیده نمیشود.
جواد کامور بخشایش، مشاور تالیف کتاب «برادر حنیف» ضمن تشکر از انجمن سپاس و خانه کتاب بابت برگزاری جلسه نقد این اثر گفت: یکی از جدیترین کتابها در انجمن پیشکسوتان سپاس «برادر حنیف» است. شهید شاهمرادی سوژه بزرگی است و در نوشتن درباره شخصیتهای امنیتی محدودیت داریم. در این کتاب محدودیتهای بیشتری داشتیم. در این اثر با خانواده شهید و دو تن از نزدیکان شهید صحبت شد و تک تک واژگان کتاب را مستند کردیم.
وی در واکنش به نقدها گفت: کتاب روایت نیست که بخواهیم همه موارد را پوشش دهیم. این اثر در تلاش است تا گرانیگاه زندگی و سیره امنیتی شهید را مطرح کند. مطالب کتاب بارها به لحاظ صحت توسط آن دو نفر و خانواده شیهد و افراد دیگری به طور دقیق بررسی شد و آنها درباره نظر دادند. گاهی دست نویسنده برای تبیین مطالب مورد اشاره در این نقدها کوتاه بود.
کامور بخشایش افزود: نقش شهید در شناخت گروههای چپ و ارتباطش با شهید کاظمی باید در جلسات بعدی گفته شوند.
ادبیات کتاب مربوط به دهه شصت است
وی با توجه به سن نویسنده اثر که دوران جوانی او هم در سالهای دهه شصت گذشته تاکید کرد: ادبیات متن کتاب مربوط به دهه 60 است و نویسنده با حالات آن دوران آشناست و فضای متن را جوری آماده کرده که مخاطب احساس کند در دهه شصت است.
در بخش دیگری کامور بخشایش ضمن اشاره به تلاش کتاب برای تبیین فعالیتهای شهید شاهمرادی خاطر نشان کرد: این افراد درگیر مسائل امنیتی بودند و نمیتوان انتظار داشت به تفریح و آسایش و گردش با خانواده رفته باشند.
در پایان مشاور تالیف کتاب تغییر عنوان مطرح شده از سوی نویسنده را به نام «برادر حنیف» پیشنهادی از سوی یک خواننده کتاب عنوان کرد و توضیح داد این موضوع در شورای کتاب انجمن سپاس اعلام و در نهایت این عنوان با رضایت نویسنده انتخاب شد.
کلام پایانی جلسه؛ خاطراتی از همرزم شاهمرادی
سردار سید حسن بتولی از همرزمان شهید شاهمرادی هم در بخشی از این مراسم شرکت کرد و به بیان خاطراتی از دوران جنگ و حضورش در منطقه کردستان پرداخت. همچنین وی نقش نبی الله شاهمرادی را در درگیریها با گروههای چپ کردستان به طور مختصر تشریح کرد.
نظر شما