نوید ظریفکریمی در ابتدا این نشست درباره علت نگارش این رمان توضیح داد و گفت: شروع کار از جایی آغاز شد که «پرده دوم» را نوشتم. تقریبا کتاب در حال اتمام بود که دوستان در مشهد تعدادی مصاحبه با پاسداران دخیل در انتقال گروگانان به مشهد معرفی کردند. کار جدید بود و تا به حال درباره آن نگارش نشده بود. بهار 99 طرح را نوشتم و بعد درباره رمان پژوهش کردم.
وی ادامه داد: این مصاحبهها با حجم کم بود. البته نمیشد هم با این افراد مصاحبه کرد چون آنها معتقدند گفتوگوی آنها برای تاریخ شفاهی مناسب است و نباید تغییر پیدا کند. من تاریخ محض ننوشتم بنابراین نمیتوانستم مصاحبه بگیرم. برای این کتاب سندی مطالعه نکردم ولی برای جلد دوم چرا. داستانها براساس تخیل و طرحنویسی بوده است.
نویسنده «گروگانکشتگی» درباره شخصیتپردازیهای این رمان گفت: انجمن پایداری مکانی در خیابان شاه رضا مشهد است. آن مکان محل اقامت آمریکاییها و آموزش فرهنگی بوده است. در بهمن 57 آمریکاییها از پشتبام آنجا فرار میکنند. این موقعیت جغرافیایی در ذهن من بود تا توانستم یک شخصیت آمریکایی خلق کنم. جرقه شخصیت سالومه هم در دانشگاه فرهنگی در آن مکان به ذهن من خورد.
ظریفکریمی درباره روند پیشروی داستان گفت: شناخت مکانها، گروهکها، سپاه و ... خیلی کمک کرد. یک واقعهای است که همه در آن نقش دارند. پس باید همه حرف بزنند. احساس کردم آدمها باید نقش بگیرند تا بتوانند حرف بزنند. همانطور که شخصیت راوی خسته نمیشود، راوی هم خسته نمیشود. در هر فصل هم رویداد میبینیم و هم تعریف.
نویسنده جسور داستان تاریخی را با توجه به اقتضا تغییر میدهد
تیمور آقامحمدی در این نشست از ویژگیهای رمان گروگانکشتکی گفت: رمان تاریخی است و رمان تاریخی هم قواعد خاص خودش را دارد. محدودیتها و جذابیتهای خاص خودش را دارد. رمان روان و قصهگو است. این دو خصوصیت جز موهبتهایی است که رمان باید داشته باشد. تلاش نویسنده بیشتر حول قصهگویی شکل گرفته است.
وی ادامه داد: به طور کلی میتوان دو رویکرد به ماجرای تاریخی داشت؛ برای اینکه بحث تخیل شکل بگیرد باید واقعه تاریخی دستنخورده بماند؛ بنابراین باید واقعه تاریخی به حاشیه برود. رویکرد بعدی، رویکردی است که در آن نویسنده جسور است و داستان تاریخی را با توجه به اقتضای خودش تغییر میدهد. این تغییر به معنای تحریف نیست فقط منظور تغییر است.
این منتقد از شیوههای روایت رمان گفت و افزود: برجستهترین خصوصیت رمان، شیوه روایت آن است. به صورت کلی دو شیوه روایت وجود دارد؛ شیوه اول یعنی هر فصل راوی خودش را دارد که داستان خودش را میگوید. شیوه دوم که شیوه جدیدتری است، رمان به این صورت پیش میرود که داستان یک تکه است اما به فراخوان داستانها، راوی تغییر میکند.
روایت «گروگانکشتگی» جسورانه است
آقامحمدی ادامه داد: در رمان «گروگانکشتگی» ترکیبی از این دو شیوه است. روایت بر اساس خط داستان به شخص دیگری سپرده میشود که این روایت جسورانهای است. وقتی تعدد راوی داریم نیازمند شخصیتپردازی قویای هستیم. منِ راوی باید درون و برون داستان ساخته شود. وقتی منِ راوی داریم باید به قدری تفاوت داشته باشند که بتوان تشخیص داد.
نویسنده و منتقد رمان درباره شیوه گسترش داستان گفت: زمانیکه داستان مینویسیم به دو روش قابل گسترش است. گسترش طولی و عرضی. گسترش طولی یعنی ادامه دادن داستان و گسترش عرضی یعنی در یک نقطه میایستیم و توضیح میدهیم. رمان در جایی که تعداد اتفاقها بالاست و در این میان شخصیتها گم میشود، آسیب میبیند. چون شخصیتپردازی کم است. متاسفانه در این رمان حوادث اجازه دیدن شخصیتها را به من نداد.
آقامحمدی ادامه داد: باید ادبیات اتفاق بیفتد تا رمان شکل بگیرد. تفاوت داستان با فیلمنامه و نمایشنامه در این است که وقتی وارد مدیوم (قالب) رمان میشویم باید ادبیات به کار برده شود و به صورت ادبی بنویسیم. این رمان در مدیوم رمان جای نگرفته است. اگر این رمان به فیلم تبدیل شود خیلی موفقتر است. در این رمان مدیوم تصویر خیلی غالبتر است.
این منتقد درباره ارتباط بین نویسنده و اثر گفت: باورم این است که برای نوشتن برای یک سرزمین، باید ساکن آن سرزمین بود. یک دوره زیادی همه نویسندگان ایرانی به سمت ساختارها رفتند. کمتر نویسندهای است که دستورها و ساختارها را ندادند. در حال حاضر رویکرد به سمتی میرود که هر نویسنده کتاب خودش را بیاورد و پیامبر خودش باشد. داستانهای ایرانی در یک رقابت بیرحمانه با دنیا هستند.
آقامحمدی در انتها خاطر نشان کرد: دوست داشتم این اثر یک نگاهی هم به مخاطب غیرایرانی داشت. بهتر بود یک نگاهی هم به وقایع گذشته داشت و پیشینه وقایع گفته میشد. در این داستان سه صدا وجود دارد، صدای انقلابیون، آمریکاییها و مجاهدین. انتظار میرفت که این صداها با هم گفتوگو کنند ولی اینگونه پیش نرفت و یک مقداری جانبداری شده است.
نظر شما