چه شد که جمهوری اسلامی ایران، قطعنامه 598 را پذیرفت؟ این پرسش از آن دسته پرسشهاست که پیش کشیدن آن، پاسخهای متفاوتی را به دنبال دارد. کتاب «جنگ و صلح» نیز کوششی در جستجوی پاسخ این پرسش است و برای رسیدن به پاسخ، صحبتهای شماری از صاحبنظران را مرور میکند.
این کتاب که سال 1400 به کوشش انتشارات صاد منتشر شد، مجموعهای از گفتوگوهاست و از اینرو استفاده از واژه «روایت» برای آن خالی از ایراد نیست. هر کدام از مصاحبهشوندهها روایتی متفاوت با دیگران ارائه میکنند و ما در کتاب نه با یک روایت منفرد که با چند روایت مجزا و مستقل از یکدیگر سروکار داریم و به همین دلیل شاید بهتر بود در عنوان فرعی آن بهجای «روایت» از «روایتها» استفاده میشد.
سید محمد مهدی دزفولی کار پژوهش و تنظیم نهایی مصاحبهها را انجام داده است و در مقدمه کتاب، جنگ را به دو بخش مجزا از هم تقسیم میکند و آزادسازی خرمشهر در بهار 1361 را نقطه گذر از بخش اول به بخش دوم میبیند. در بخش نخست که از شروع جنگ تا سوم خرداد 1361 ادامه داشت، دشمن متجاوز را از بیشتر مناطق اشغالی بیرون کردیم و قوای بعثی را به آن سوی مرزهای بینالمللی عقب راندیم. بخش دوم جنگ، پس از آن آغاز شد، طولانیتر و به تعبیر دزفولی «مهمتر» از بخش نخست بود و به دنبال چند سال درگیری نظامی پرافتوخیز، سرانجام با پذیرش قطعنامه 598 به پایان رسید.
دزفولی در توضیح محتوای کتاب و انگیزه و دلایلی که او را به انجام این کار ترغیب کرد مینویسد این کتاب «درواقع اثری مربوط به بازخوانی بخش دوم جنگ تحمیلی و چگونگی پایان یافتن جنگ تحمیلی است و پس از آن وارد دوران سازندگی در دو دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی از سال 1368 تا 1376 میشود. درواقع، هدف از تألیف و گردآوری این اثر، پرداختن به چرایی و چگونگی پذیرش قطعنامه 598 پس از هشت سال جنگ میان ایران و عراق است و اینکه چطور شد که حضرت امام که بر رسیدن ایران به خواستهای مشروع خود همانند تعیین و مجازات متجاوز، گرفتن غرامت و بازگشت دولت متجاوز بعثی عراق به مرزهای بینالمللی تأکید داشتند، بدون محققشدن این شروط در تیر ماه 13674 به ناگاه قطعنامه را پذیرفتند و جنگ ایران و عراق اینگونه پایان یافت.»
کمتر از یک سال بعد، در خرداد 1368 دولتی به ریاست آیتالله هاشمی آغاز به کار کرد که «سرآغاز فصل جدیدی در جمهوری اسلامی شد.» سپس میافزاید «به نظر میرسد پس از گذشت بیش از 33 سال از پایان جنگ تحمیلی و همچنین نزدیک به 24 سال از سپری شدن دوران دولت سازندگی، بررسی این دو مقطع برای آیندگان و عبرتآموزی از آن مهم باشد. مقاطع دهه 60 و 70 درواقع ریلگذاری ایران پس از انقلاب بود که هم از نظر اقتصادی و هم از نظر سیاسی (داخلی و خارجی) حائز اهمیت است.»
دزفولی در بخش آغازین کتاب، به جنگ تحمیلی و برخی مسائل و چالشهای مرتبط با آن میپردازد. برای مثال، به ماجرای مکفارلین و افشای سفر هیئت آمریکایی اشاره میکند و معتقد است این ماجرا «نشان داد که برخی مقامات ایرانی... تمایل به برقراری رابطه با آمریکا از طریق تبادل سلاح دارند که مسألهای مهم و قابلتأمل در سالهای اوج جنگ بود.» یا روی شکلگیری مجمعی در مجلس شورای اسلامی (دوره دوم) موسوم به مجمع عقلا انگشت میگذارد و کوششهایی را که اعضای آن برای ختم هرچه سریعتر جنگ به کار بسته بودند یکی از مسائل مهم تاریخ جمهوری اسلامی عنوان میکند.
مینویسد «جنس مجمع عقلا بیش از آنکه سیاسی باشد، گفتمانی بود و حکایت از شکلگیری گفتمانی جدید در کشور داشت که بخشی از آن در جامعه بود و بخش دیگر آن در مجلس دوم شورای اسلامی و در میان مسئولین؛ گفتمانی که موافق ادامه جنگ نبود و به حسب ظاهر، ادامه جنگ را برخلاف مصلحت نظام میدانست.» نیز اشاره میکند که فعالیتهای این مجمع خوشایند امام خمینی (ره) نبود و زیرا در نگاه ایشان صلحی که در آن منافع جمهوری اسلامی نادیده گرفته شود، طرف متجاوز جنگ معلوم نشود، سرنوشت اسرا مبهم باقی بماند و بحث غرامت مطرح نشود، صلح شرافتمندانهای نبود و با هیچ عقل و منطقی هم نمیخواند.
اما بعدتر، در تابستان 1367 شرایط چنان رقم خورد که امام خمینی (ره) قطعنامه 598 را که از آن به «نوشیدن جام زهر» تعبیر میکرد پذیرفت. تصمیمی که به زعم دزفولی - و بسیاری دیگر - تصمیمی متفاوت با رویه قبلی ایشان بود. دزفولی مینویسد «همواره در طی این سالها چگونگی پذیرش قطعنامه 598 توسط امام (ره) مورد بحثهای مفصل و بیپایان قرار گرفته است که نشان از اهمیت آن مقطع تاریخی دارد. اینکه آیا مسئولین دولتی وقت مقصر بودند یا خیر و کوتاهی کردند، اینکه فرماندهان نظامی در سپاه و ارتش چه گزارشهایی به امام (ره) منتقل کردند و اینکه فرماندهی جنگ یعنی آیتالله هاشمی رفسنجانی در تیر ماه 67 چگونه شرایط جنگ را برای امام (ره) تشریح کرد که ظرف مدت دو هفته نظر امام (ره) از ادامه جنگ به پذیرش قطعنامه تغییر کرد، همگی از بحثهای تاریخی – سیاسی مهمی است که بازخوانی آنها مهم و کلیدی است و تلاش شده در اثر پیش رو این بازخوانی در مصاحبه با کارشناسان صورت بگیرد.»
*
[1] مصاحبهشوندگان به ترتیب عبارتند از: محمد خوشچهره، محمد غرضی، احمد توکلی، فرشاد مومنی، ابراهیم یزدی، ناصر نوبری، مرتضی الویری، صادق زیباکلام، حسین شیخالاسلام، عباس ملکی، محمد عطریانفر، غلامحسین کرباسچی، حجتالاسلام بهداروند، کامران غضنفری، محسن رفیقدوست، اسماعیل کوثری.
نظر شما