آینده داستانهای علمیتخیلی ایرانی را چطور میبینید؟
داستانهای علمیتخیلی در وهله اول، جغرافیای مشخص و محدودی ندارند که بشود آنها را در یک مرزبندی محیطی خاصی قرار داد. وقتی دو عنصر؛ تخیل و علم با هم ترکیب میشوند و حاصل آن یک اثر ادبی میشود، طبیعی است که این اثر مختص جغرافیای معینی نیست و هر جایی ممکن است اتفاق بیفتد. با این حال، آن گروه از نویسندگان ایرانی که اینروزها داستانهای علمیتخیلی مینویسند، مانند بسیاری از نویسندگان جهان، وقتی اثری ادبی در این ژانر خاص خلق میکنند، خواه ناخواه نگاه خود را که برگرفته از طرز فکر و اندیشه انسانی ایرانی است، در اثر ادبی خود بازتاب میدهند. حالا این نگاه خاص انسان ایرانی به هر میزان که با واقعیتهای علمی دنیای امروز و بیشتر چشمانداز آن در آینده تطابق و همخوانی داشته باشد به همان میزان میتوان به موفقیت و اثربخشیاش امیدوار بود. البته در این بخش، نگاه علمی در میان نویسندگان ایرانی، حتی آنهایی که داستانهای علمیتخیلی مینویسند چندان رایج و فراگیر نیست.
در مقابل، عنصر تخیل را در سوی دیگر ماجرا داریم که در این زمینه، نویسنده ایرانی نه تنها از نویسندگان دیگر کشورها چیزی کم ندارد، شاید در مواردی موفقتر هم عمل کند؛ چرا که از گذشتههای دور، انسانی ایرانی را بیشتر با شعر و ادبیات میشناخته و میشناسند و همین ویژگی امروزه هم میتواند در ژانرهای گوناگون از جمله داستانهای علمیتخیلی خودش را نشان بدهد. با این توضیح، اگر آن گروه از نویسندگان ایرانی که در ژانر علمیتخیلی فعالیت میکنند، تمرکز بیشتری داشته باشند روی موضوعات علمی مرتبط با داستانهایی که در نظر دارند بنویسند و این بخش از کار را تقویت کنند، بهخاطر بهرهمندی از تخیل نسبتاً قوی که از قبل انسان ایرانی داشته و دارد و ریشه آن به دوران کهن برمیگردد، میتوانند داستانهای به مراتب قویتری در بخش علمیتخیلی بنویسند. در غیر این صورت، مسیر طولانی در زمینه خلق داستانهای علمیتخیلی در پیشرو خواهیم داشت.
آیا ما در سالهای پیش رو میتوانیم داستانهای علمیتخیلی تألیفی جذابی را برای نوجوانان تولید کنیم؟
عوامل متعددی در این زمینه تأثیرگذار است که در ابتدا باید تکلیف خودمان را با این سلسله عوامل روشن کنیم. اولین نکته، فعالیت تخصصی در این زمینه است. نویسندهای که قصد دارد در این بخش فعالیت کند باید شناخت کافی و لازم از این ژانر؛ تاریخچه، فراز و نشیب و موقعیت کنونی آن داشته باشد و حتی پا را فراتر بگذارد و بتواند چشماندازی از موقعیت ژانر داستانهای علمیتخیلی در سالهای آینده را برای خود پیشبینی کند و بر اساس آن برنامههای نوشتاری را پیش ببرد. تعداد نویسندگانی که چنین خصوصیاتی داشته باشند در کشور ما انگشتشمار است. اغلب فعالان این حوزه در کشور ما بر اساس ذوق و سلیقه شخصی خود و برداشتی که از مفهوم داستانهای علمیتخیلی دارند کار میکنند و گاهی اثر تألیفی آنها با معیارهای آثار علمیتخیلی فاصله بسیاری دارد.
نکته بعدی، شناخت روحیه و نیازهای نوجوانان ایرانی امروزی است که علاقهمند مطالعه داستانهای علمیتخیلی هستند. برخی از نویسندگان که امروزه در سن بزرگسالی قرار دارند با تکیه بر تجارب شخصی خود از مرحله سنی نوجوانی دست به خلق آثاری برای این گروه سنی میزنند که طبعا آثارشان نمیتواند جذابیتی برای نوجوانان امروزی داشته باشد. بویژه در بخش داستانهای علمیتخیلی که مدام در حال پوستاندازی است و با توجه به سرعت تحولات علمی، داستانهای مورد نظر نمیتواند با تکیه بر نگاههای قبلی تألیف و منتشر شود. نکته دیگر، داشتن ناشران تخصصی در این زمینه است که بهطور اختصاصی، تولیدات این بخش را پوشش دهند و جای آشنایی برای نویسندگان و مخاطبان این نوع آثار باشند. برگزاری نشستهای منظم و پیوسته نقد و بررسی این نوع آثار هم میتواند به تقویت بنیههای آثار علمیتخیلی کمک کند. همچنین برگزاری جشنوارههای انتخاب کتاب سال در بخش داستانهای علمیتخیلی. مجموع این عوامل میتوانند تحرک و پوپایی خاصی به این ژانر در ایران بدهند و جذابیت آثار جدید در این بخش را دو چندان کنند.
شماره اول پرونده «آیندۀ آینده؛ بررسی چشمانداز ژانر علمیتخیلی در ایران»
نظر شما