جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۰۲:۳۸
«حاج جلال» به زبان ارمنی رونمایی شد/ کتابی که حاج قاسم منتظرش بود

کتاب «حاج جلال» به زبان ارمنی در سی و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران رونمایی شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، آیین رونمایی و معرفی کتاب «حاج جلال» با حضور حمیدرضا حاجی بابایی نماینده مجلس، علیرضا مختارپور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، علی رمضانی مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، احمدرضا احسانی مشاور برنامه‌ریزی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مسعود ویژه مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان، آستاریان ناشر و مترجم کتاب، لیلا نظری نویسنده کتاب و آرسن آواکیان سفیر ارمنستان در سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب برگزار شد.

حمیدرضا حاجی بابایی درباره این کتاب گفت: حاج جلال آدم گمنامی بود که سه بار در جبهه مجروح شد. یک بار در بمباران همدان. بعد از اینکه به‌عنوان فرمانده نیروهای همدان در عملیات رمضان به همراه شهید سلیمانی باعث شکست دشمن شدند و دشمن برای جبران آن شکست، نماز جمعه همدان را بمباران کرد.

وی ادامه داد: حاج جلال و مادرش آنجا مجروح شدند. در بیت‌المقدس۲ دامادش شهید و خودش جانباز شد. در کربلای۵ شیمیایی شد. دو داماد و دو فرزندش شهید شدند و یک فرزندش جانباز 50 درصد است.

وی افزود: تا سال 97 که شهید سلیمانی به دیدار ایشان رفت و گروهی را فرستاد تا زندگی‌نامه ایشان را بنویسند. مرتضی سرهنگی پرونده این کار را مدیریت می‌کرد و نگارش آن را به خانم لیلا نظری سپرد. حدود دو سال زحمت کشیدند تا این کتاب را آماده کردند. شهید سلیمانی منتظر دیدن این کتاب بود اما چهار ماه بعد از شهادت ایشان منتشر شد. در حال حاضر این کتاب در لبنان به زبان عربی منتشر شده. چاپ انگلیسی آن هم توسط دو معلم ایرانی انجام شد و چاپ ارمنی هم امروز رونمایی می‌شود.

همچنین آستاریان؛ ناشر و مترجم این کتاب گفت: من طی بیست و چند سال گذشته بیش از بیست جلد از ادبیات کلاسیک و معاصر ایران به زبان ارمنی ترجمه و چاپ کرده‌ام. ازجمله کتاب کلیله دمنه و... و آخرین کار من که بس پر مسئولیت بود شاهنامه فردوسی بود. ترجمه کتاب حاج جلال خیلی سنگین و دشوار بود. نه برای زبان و سبک و نوشتاری، بلکه از لحاظ روحی و روانی. من اکثرا شب‌ها که بچه‌ها خواب‌اند و دنیا ساکت است کار می‌کنم. در حین ترجمه این کار، بارها و بارها اشک در چشم‌هایم حلقه زد و بغض گلویم را گرفت و نتوانستم به کارم ادامه دهم.

وی ادامه داد: وقتی دوستان این کار را به من معرفی کردند فکر می‌کردم درباره جنگ  است، اما وقتی آن را خواندم دیدم این کتاب درباره صلح است. عشق به وطن، عشق به مردم، شجاعت، از خودگذشتی و هم نوع دوستی است.

لیلا نظری گیلانده نویسنده این کتاب هم گفت: از نظر من حاج جلال را فقط باید زندگی کرد. حاج جلال دنیای جدیدی از زندگی را برای من باز کرد. گونه‌ای جدید از خانواده، درد و جنگ برای من باز کرد. همسر حاج جلال می‌گفت در هشت سال جنگ، کل خانواده ما در عذاب بود. بازی دختر بچه‌های ما عزاداری بود و بازی پسرهای ما دفاع و جنگ. هر جا در حین خواندن این کتاب متاثر شدید و دلتان لرزید قطعا تاثیر حاج جلال بوده است و هر جا ضعف و نقصانی بوده است از قصورات من بوده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها