این امر به عدم آموزش درست نویسندگان بازمیگردد که در این رهگذر در گفتوگو با محمدباقر ابوالقاسمی منتقد ادبی به ایراداتی نویسندگان نسل جوان امروز استان سمنان با آن روبرو هستند میپردازیم. مشکلاتی که رفع آنها میتواند با آموزش صحیح اتفاقات خوبی را برای این دسته از نویسندگان آیندهدار و با استعداد و رقم بزند نویسندگانی که استعداد فراوانی دارند اما این استعداد نیاز به هدایت دارد.
-عمده مشکلات نویسندگان امروز به زعم برخی از صاحبنظران تکنیک است شما هم چنین نظری دارید؟
بله؛ به صورت کلی من پنج موضوع را این گفتگو مطرح میکنم که رعایت آنها میتواند به مراتب در کار نویسندگان بومی جوان استان سمنان تأثیرگذار باشد.
نخست فقر پیرنگ یکی از مهمترین ایرادات اساسی در بین آثار نویسندگان جوان استان سمنان است. مهمترین دلیل این ضعف عدم آموزش درست نویسندگان محسوب میشود.
انجمنها و نهادهای دولتی و غیردولتی باید بیش از گذشته بر روی آموزش سبکها و اصول ادبی تأکید و تکیه داشته باشند. ضعف ساختار به وضوح در داستاننویسی نسل امروز استان سمنان مشهود است و متأسفانه ساختارهای آموزش ادبیات در استان سمنان کارکرد صحیح خود را از دست داده است آن هم در حالی که در این برهه زمانی به مراتب بیش از گذشته نیاز به آموزش مهارتهای نویسندگی داریم زیرا نویسندگان جوان بومی استان به مراتب با استعداد و خوشفکر در از سابق هستند.
- بنظر شما باید چه کرد؟
این نویسندگان با آموزش و هدایت میتوانند آثار خود را تقویت کنند، عدم استفاده از اساتید برجسته در زمینه ادبیات یکی از موضوعاتی است که سبب شده نویسندگان ما فقره تکنیک نوشتن داشته باشند مدتها از حضور یک نویسنده یا مدرس خوب و برجسته که بتواند کارگاه مفیدی در استان سمنان برگزار کند گذشته است.
امیدواریم که مسئولان ذیربط هر چه سریعتر نسبت به برگزاری دورههای آموزشی برای نویسندگان جوان اقدام کنند. بسیاری از نویسندگان جوان بومی استان سمنان مشکلات ساختاری در نوشتار خود دارند.
-به پیرنگ باز گردیم چرا این موضوع را آنقدر مهم می دانید؟
پیرنگ که بتوانند محتوا و ساختار یک اثر ادبی برای مثال داستان کوتاه را هدایت و راهبری کند در بین آثار نسل جوان کمتر دیده میشود، پیرنگ اسکلت اصلی در حوزه ادبیات داستانی، نمایشنامهنویسی رمان نویسی و غیره را شامل میشود. بدون پیرنگ و تأکید بر آن، فرم ادبیات داستانی شکل نمیگیرد و این موضوع را بعضاً نویسندگان جوان بومی استان سمنان نمیدانند.
نگرش خود خردمندی یکی دیگر از موضوعاتی است که در بین نویسندگان نسل جوان امروز استان سمنان دیده میشود شرایط به گونهای پیش رفته که بعضی از نویسندگان جوان با سابقه کم، خود را از آموزش دیدن بینیاز میداند و این یک آفت بزرگ محسوب می شود.
-نیاز امروز این نویسندگان چیست؟
ممکن است یک نویسنده بتواند بدون آموزش درخششهای مقطعی و موردی را تجربه کند اما نمیتواند تداوم در کار داشته باشد آموزش اصولی مهمترین نیازی است که امروز نویسندگان بومی نسل جوان استان سمنان به آن نیاز دارند.
فرهنگ و ارشاد اسلامی در سالهای اخیر سیاست خوبی را پیگیری کرده و آن برونسپاری آموزشها در بخش های هنری است اما این امر نیاز دارد که تقویت شود.
ما متاسفانه در استان سمنان آموزشکدههای خصوصی داستاننویسی و ادبیاتنمایشی و هنرهای نوشتاری بسیار کم داریم، ارشاد اسلامی استان سمنان باید راهاندازی این نوع آموزشگاهها را ترویج کند. مخالف تصدیگری دولتیها مانند ارشاد اسلامی و کتابخانههای عمومی در بحث آموزش بین نویسندگان جوان هستیم چرا که این امر باید توسط بخش خصوصی صورت گیرد اما دولتیها باید آن را تسهیل کنند و شرایط لازم برای فعالیت این نوع آموزشگاهها فراهم آورده شود.
وقتی نویسنده جوان ما در حوزه ادبیات نوشتاری هنوز دچار مشکل پیرنگ است و نمیتواند ساختار پیرنگ داستانی خود را تدوین کند یعنی بخش بزرگی از نویسندگان جوان بومی استان در زمینه تکنیکهای نوشتاری و همچنین ادبی دچار مشکل هستند به عبارت دیگر نویسندگان ما از ابتدای نوشتن به درستی نمیدانند که قرار است با داستان خود چه حرفی را بیان کنند؟ یا قرار است به چه سوالاتی پاسخ بدهند؟
-آیا ضعف پیرنگ سبب ضعف در پیامرسانی آن داستان یا نمایشنامه هم میشود؟
بله؛ فقر پیرنگ سبب میشود تا از کیفیت نوشتار آنها کاسته شود و همچنین آثارشان تبدیل به نوشتارهای خالی از تکنیک شود که قطعاً جذابیت برای مخاطب نیز نخواهد داشت. در واقع اثر خالی از اندیشه میشود.
یک نویسنده ابتدا باید تکلیف خود را با پیرنگ، موضوع سوژه و سوالاتی که قرار است پرسیده شود و یا مخاطب در جریان مطالعه آن داستان به آنها پی ببرد، مشخص سازد سپس ساختار داستانی خود را بر حسب آن پیرنگ بچیند از این رو وقتی ما اساس اسکلت داستان خودمان را نمی شناسیم چطور توقع داریم که مخاطب با نوشتار ما ارتباط برقرار کند و این نکتهای است که بعضاً به دلیل فقر آموزش نویسندگان جوان ما آن را نمیدانند.
پیرنگ یا اسکلت مهمترین بخش یک داستان یا یک کنش دراماتیک محسوب میشود از این رو وقتی در یک داستان یا رمان پیرنگ وجود نداشته باشد یا دچار ضعف باشد از اساس آن اثر ادبی دچار نقصان و ایراد است در نتیجه نمیتواند مخاطبان را برای خود نگه دارد.
برای مثال اگر یک نویسنده قصد دارد داستانی را درباره اعمال خشونت عصبی در جامعه بنویسد میتواند از خود این سوال را بپرسد که چه میشود یک نفر برای مثال در صف نانوایی با فرد دیگری بر سر سیاست دچار جدول شود همین پرسش به ظاهر ساده پیرنگ یا اسکلت برای یک داستان است که میتواند بنای ساختار آن باشد.
-دیگر مشکل نویسندگان جوان بومی را در چه میدانید؟
موضوعی که در بین نویسندگان بومی استان سمنان کمتر دیده می شود ساختار و فرم است به عبارت دیگر تکلیف یک نویسنده ابتدا باید با ساختمان فرم و روایت اثر خودش روشن باشد که این موضوع کمتر در بین آثار جوانان دیده می شود.
دیگر ضعفی که در بین نویسندگان بومی جوان استان سمنان دیده می شود عدم درک درست از درام است به جرئت میتوان گفت بخش اعظم از نویسندگان جوان استان سمنان حتی به درستی نمیتوانند درام یا موقعیت دراماتیک را حتی تعریف کنند البته این به دلیل فقدان آموزشهای پایهای برای نویسندگان است.
از سوی دیگر متأسفانه نویسندگان ما اغلب کمتر اهل مطالعه هستند و در نتیجه ساختارهای بدون پیرنگ با ساختارهای بدون درام تلفیق شده و شوربای بیکیفیت را ارائه می کند. به زبان سادهتر نویسندگان بومی استان سمنان بعضاً تنها دچار مشکل پیرنگ هستند بلکه درام جاری در آثار خودشان را هم نمیتوانند به درستی هدایت کنند زیرا کسی به آنها درام نویسی را یاد ندادند.
خلق موقعیتهای دراماتیک حول محور پیرنگ اساسیترین ایرادی است که در بین نویسندگان نسل جوان امروز استان سمنان دیده میشود، این موضوع همچنین در بین ادبیات نمایشی و هم در بین ادبیات داستانی به وضوح دیده میشود و جالب اینجا است که آثار ماندگار تاریخ ادبیات فارسی ایران اتفاقاً آثاری هستند که درام سیال به خوبی در آنها جاری است و این نکتهای است که نویسندگان بومی ما کمتر آن را میدانند.
نویسندگان بومی جوان استان سمنان امروز باید بدانند که رمز ماندگاری یک اثر ادبی در این موضوع و همچنین شخصیتپردازی است، در نتیجه سومین ایرادی که در بین نویسندگان بومی استان دیده می شود فقط آن شخصیتپردازی درست در موضوعات مختلف است نویسنده جوان ما امروز به درستی شخصیتپردازی را نیاموخته و نمیداند که بسته به هر وضعیت و هر کنش دراماتیک یاغیر دراماتیک پیش برانه یا حتی مانع یک نوع دیالوگ و خط سیر داستانی نیاز است از این رو وقتی این موضوع را نمیداند درگیر عدم تفکیک نقشها و شخصیتها در آثار خود می شود.
-و از کیفیت کار کاسته میشود.
دقیقاً؛ اینها تفاوتهای عمیقی را به این آثار ماندگار و آثار نویسندگان جدید به وجود میآورد. امروز یک نویسنده باید بداند که تفاوت بین تیپ و شخصیت چیست یک نویسنده جوان باید بداند نوع نوشتن دیالوگ برای یک شخصیت با نوع نوشتن دیالوگ برای یک تیپ متفاوت است امروز نویسنده جوان ما باید انواع تیپها و شخصیتها را بشناسند.
در واقع شخصیت یک لباس است که شما آن را بر تن یک کاراکتر از داستان خود میکنید تا مخاطب آن را به درستی بشناسد از این رو بسیار مهم است که شما بتوانید شخصیتپردازی درستی را در ادبیات داستانی یا نمایشی داشته باشیم.
چهارمین ضعفی که در بین نویسندگان جوان بومی استان سمنان دیده می شود عدم شناخت از نقشهها است یعنی به عبارت دیگر کمتر نویسندهای در بین نسل جوان نویسندگان استان سمنان وجود دارد که تفکیک نقش اول از نقش دوم، پیش پیشبرنده، نقش مانع، نقش راوی و از این دست تفکیک نقش ها را بشناسند قاعدتاً نوشتن نوع دیالوگ برای شخصیت اصلی با شخصیت مانع باید تفاوت داشته باشند اما بسیاری از داستان ها وجود دارند که بعد از خواندن آنها حتی مخاطب نمی داند که شخصیت اصلی آن داستانها چه کسی بوده است.
-و در نهایت؟
در نهایت باید گفت پنجمین اشکال نویسندگان بومی جوان استان سمنان عدم شناخت و تفکیک بین وضعیت و موقعیت است. درام سیال یک داستان گاهی در بستر یک موقعیت شکل می گیرد و گاهی در بستر یک وضعیت و از این رو این دو، یک دنیا تفاوت با همدیگر دارند.
موضوعی که حتی بسیاری از نویسندگان جوان بومی از وجود آن هم بی اطلاع هستند در نتیجه کنشهای دراماتیک عمدتاً عقیم میماند چراکه نه در بستر موقعیت توصیف میشوند و نه در بستر وضعیت؛ تفاوت بین وضعیت و موقعیت در ادبیات جدید داستاننویسی و نمایشنامهنویسی ما در استان سمنان کمتر دیده میشود این موضوع خود به یک آفت جدی برای نویسندگان نسل امروز تبدیل شده است. نویسندگانی که هنوز نمی دانند بین موقعیت و وضعیت چه تفاوتهایی باید قائل شد و کنشهای کاراکتر های اصلی یک داستان در قبال یک وضعیت با یک واقعیت چه تفاوتها و ویژگیهایی خواهند داشت.
این موارد از جمله مهمترین ضعفهای نویسندگان جوان است که باز هم به عدم آموزش درست باز میگردد که اگر بتوانیم نویسندگان را آموزش و به درستی تربیت کنیم خواهیم دید که آثار تولیدی نویسندگان ما از ماندگاری بهتری برخوردار میشود و به جز اعضای خانواده و دوستان مخاطبان عام دیگری هم برای آنها پیدا میشود.
نظر شما