نشر کرگدن با ترجمه محمدرضا توکلی صابری به چاپ رساند؛
نظریه تکامل چگونه درک ما از خود و جایگاهمان را در جهان تغییر داده است؟
جان اسکاتنی در کتاب «درآمدی تاریخی به نظریه تکامل» آنچه را این دو مرد بزرگ کشف کردند توضیح میدهد. او داستان پیشرفتهای شگفتانگیز در این حوزه را، که در نهایت به گشودن راز ژنوم انسان ختم شد، گامبهگام پی میگیرد. در این داستان شاهدیم که چگونه بشر کار را با این تصور که فسیل دایناسورها مربوط به استخوان غولهای افسانهای است آغاز کرد با تکمیل تدریجی شواهد، توانست رشته حیات را از میکروارگانیسمهای تکسلولی به نخستیهایی مانند خودش دنبال کند.
نظريه تکامل يا فرگشت يا اولوشين نظريهاى است که مکانيسم تغيير جانداران و ايجاد گونههاى جديد را در طى زمان توضيح مىدهد. در حدود دو هزار سال نظر بزرگترين متفکران بر اين بود که گونههاى جانداران تغيير نمىکنند و هميشه ثابت هستند. داروين نظريه ثبوت انواع جانداران را رد کرد و نشان داد که جانداران در طى زمان در اثر مکانيسم انتخاب طبيعى تغيير مىکنند.
البته طی تاریخ، افراد زیادی، چه در اروپا و چه در جهان اسلامی، به تغییرپذیری جانداران اشاراتی کرده بودند، ولی هیچ کدام به آزمایشهای علمی روی نیاورده، سازوکاری برای علت تغییر جانداران طی چهار میلیارد سال تاریخچه حیات ارائه نداده و مدارک مستند و انبوهی در زمینههای مختلف زیستشناسی در تأیید این تغییر و تحول فراهم نکرده و نظریه جامعی برای توضیح این تغيير و تحول ارائه نداده بودند.
تنها کسى که اين کار را کرد چارلز داروين بود. به اين دليل است که ساينس يا دانشورزى فقط با اشاره يا کنايه به يک موضوع يا حتى ارائه فرضيه کار نمىکند. در ساينس يا دانشورزى بايد با مدارک و شواهد گوناگون تجربى نشان داد که يک فرضيه درست است و ديگران هم بايد آن آزمايشهاى تجربى را تکرار کنند و جامعه علمى به اجماع يا کانسنسوس برسد.
نظریه تکامل يا فرگشت از سوی چارلز داروین، زیستشناس انگلیسی، ارائه شد. داروین یکی از بزرگترین مردان علم است که با ارائه نظریه تغییر و تحول انواع جانداران و برانداختن نظریه ارسطویی مبنی بر ثابت بودن شکل جانداران، زیست شناسی و پزشکی را برای همیشه تغییر داد و تأثیر عظیمی بر دانش و فلسفه گذاشت. بسیاری او را همطراز نیوتن میدانند و معتقدند کارى را که نیوتن در فیزیک انجام داد، داروین در زیستشناسی انجام داده است.
در اين کتاب داروين شرح داد که انواع مختلف جانداران با هم وابسته و خويشاوند هستند نه اينکه هريک جداگانه به وجود آمده باشند و همه گونهها به علت تغييرات کوچک خصايص ارثى در فرايندى که انتخاب طبيعى ناميده مىشود، با همديگر به رقابت مىپردازند. در طى يک زمان طولانى گونههايى که خصايصى دارند که مزاياى خاصى را در محيط زيست معينى به آنها مىدهد زنده مىمانند و بيشتر از آنهايى که خصايص مناسبى در براى زنده مانى در اين محيط زيست ندارند تکثير و توليد مثل مىکنند. اگر شرايط محيط زيست تغيير پيدا کند، خصايص متفاوت در يک فرآيند بىپايان سازگارى و تکامل با فشارهاى انتخابى متفاوتى روبهرو مىشوند، يک خصيصه بسيار مفيد در يک محيط زيست ممکن است در يک محيط زيست ديگر بىفايده و زيانآور باشد.
داروين اين نظريه را بر پايه مشاهدات و مطالعات خود بر روى جانداران ارائه کرد ولى در باره موضوع فرآيند وراثت در سطح سلولى چيز زيادى نمىدانست تا اينکه دانشمند ديگرى يعنى گرگور مندل رمز وراثت را آشکار کرد. هنگامی که داروین نظریه خویش را در قرن نوزدهم ارائه داد کرد، بنيادگرايان مسیحی واکنش شدیدی نسبت به آن نشان دادند و آن را ضد انجیل اعلام کردند، زیرا معتقد بودند که بر طبق کتاب مقدس، گونههای گیاهان و جانوران ثابت و تغییرناپذیرند. این کشیشان پیش از این نیز با نظریات علمی بسیاری از دانشمندان دیگر مانند جیوردانو برونو، گالیله، کپلر و نیوتون مخالفت کرده بودند و وجود ستارگان و خورشیدهای دیگر، کروی بودن و حرکت زمین، و ماده بودن ماه را بر خلاف تعليمات انجیل میدانستند.
کمتر نظریه علمی است که تا این حد بد فهمیده نشده باشد، از آن سوءاستفاده سیاسی و فلسفی نشده باشد و جنجالبرانگیز نبوده باشد. بنیادگران مسیحی هم کتابهایی را بر ضد نظریه تکامل منتشر کردند و بیش از یک قرن با نظریه تغییر و تحول موجودات مخالفت کردند، اما سرانجام در برابر انبوهی از مدارک و شواهد علمی که پس از داروین توسط دانشمندان در سراسر جهان ارائه شد تسلیم گردیدند پس از انتشار منشا انواع، سوءتعبیرهای زیادی از نظریه تکامل شد، همان طور که از نظريات علمى و فلسفههاى ديگر کردهاند. بعضیها به اشتباه آن را ابزاری مفید در مبارزه طبقاتی دانستند، بعضیها خواستند تنازع بقا را در جوامع انسانی به کار گیرند که هیچ پایهای ندارد.
نظریه داروین همانند نظریه نیوتون، جهانی بسیار شگفتتر، پیچیدهتر و زیباتر از جهان بطلمیوسی و ارسطویی به ما نشان داد که رمان داروین و نیوتون بر افکار فلاسفه و دانشمندان حاکم بود. اینکه جهان زنده نیز تغییر و تحول مییابد، تغییر عظیمی در دیدگاه بشر نسبت به خودش و طبیعت داد.
جان اسکاتنی در کتاب «درآمدی تاریخی به نظریه تکامل» آنچه را این دو مرد بزرگ کشف کردند توضیح میدهد. او داستان پیشرفتهای شگفتانگیز در این حوزه را، که در نهایت به گشودن راز ژنوم انسان ختم شد، گامبهگام پی میگیرد. در این داستان شاهدیم که چگونه بشر کار را با این تصور که فسیل دایناسورها مربوط به استخوان غولهای افسانهای است آغاز کرد با تکمیل تدریجی شواهد، توانست رشته حیات را از میکروارگانیسمهای تکسلولی به نخستیهایی مانند خودش دنبال کند. کالبدشناسی، طبقهبندی، شیمی، زمینشناسی، باستانشناسی و جنینشناسی همگی در تکمیل این داستان شگفتانگیز نقش داشتهاند.
«درآمدی تاریخی به نظریه تکامل» برای همه خوانندگانی که درباره جهانی که در آن زندگی میکنیم کنجکاوند جذاب خواهد بود، به آنان نشان میدهد نظریه تکامل چگونه درک ما را از خود و جایگاهمان در جهان تغییر داده است. نظريه تکامل از طريق انتخاب طبيعى و دانش ژنتيک دو کليد اصلى از فهم ما از چگونگى پيدايش حيات بر روى زمين است. با اين حال هنگامى که چارلز داروين در سال ١٨۵٩ کتاب منشاء گونهها را نوشت جهان از فکر تغييرپذيرى جانداران بدون دخالت الهى وحشتزده شد.
دليلش اين بود که فکر مىکردند اين نظريه با اعتقاد به وجود خداوند يا آموزشهاى دينى در تضاد است. در حالى که داروين هيچ چيزى در اين باره ننوشته و فقط نظريه ارسطويى ثابت بودن جانداران با انبوهى شواهد رد کرده بود. اين نظريه چنان در زيستشناسى و رشتههاى مختلفان کاربرد پيدا کرد و همه زيستشناسان آن را پذیرفتند به طورى که پاپ ژان پل دوم، رهبر کاتوليکهاى جهان، در سال ١٩٩۶ به طور رسمى نظريه تکامل را پذيرفت و اعلام داشت که نظريه تکامل هيچ تضادى با ايمان به خداوند ندارد.
تئودور دوبژانسکى زيستشناس معروف گفته است که بدون نظريه تکامل هيچ چيز در زيست شناسى معنايى ندارد. اين کتاب انديشه بنيادين داروين را از زمانى که جهان را دگرگون کرد تا گشوده شدن رمز ساختمان ژنگان انسانى در زمان ما دنبال مىکند. اين کتاب چگونگى کشف اولين دايناسورها را توصيف مىکند و اين که چگونه کم کم و به تدريج سرگذشت موجودات زنده رديابى شد تا اينکه امروزه سررشته حيات و رابطه آن را با هم، از ميکروارگانيسمها تا انسانهايى مانند خودمان، مىشناسيم. چگونه و چرا موجودات عظيم و پرقدرتى مانند دايناسورها منقرض شدند و ديگران زنده ماندند.
در واقع ما بقاياى اشکال حياتى پيشين را در بدنهايمان باخود داريم و آب درياهاى باستانى در رگهایمان جارى است. نظريه تکامل تلفيقى از رشتههاى مختلف دانشورزى است و حاصل ساليان دراز کار خستگىناپذير و انديشههاى ابتکارى دانشورزان است. کتاب نظريه تکامل چيست؟ هيجان کشف بزرگ داروين را همراه با نگرشى به شيوه پژوهش دانشورزان ارايه مىدهد و اين که بحث و گفتوگوى آنها جهان ما را همچنان شکل مىدهد.
نشر کرگدن چاپ دوم کتاب «درآمدی تاریخی به نظریه تکامل» به قلم جان اسکاتنی را با ترجمه دکتر محمدرضا توکلی صابری در 192 صفحه به بهای 105 هزار تومان را روانه بازار نشر کرد.
نظر شما