بسیاری از ارگانها و نهادهای فرهنگی سالانه نسبت به برگزاری رویدادهای کتابخوانی و مسابقات مثابه مبادرت میورزند اما بعضاً شاهد هستیم که این رویدادها تأثیر چندانی در کتابخوان کردن نسل امروز ندارد.
تأثیرگذاری برنامههای کتابخوانی
یک کارشناس فرهنگی درباره این موضوع به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران گفت: این طرحها بعضاً کمتر به موضوع سلیقه و شخصیت کودکان و نوجوانان توجه دارند از این رو گاهی پیش میآید برنامههای کتابخوانی محدود به مسابقاتی هستند که در آن یک کتاب معرفی و از داخل آن چند سوال مطرح میشود و در نهایت به تعدادی جوایز هم میدهند این راهکار مؤثری برای معرفی یک کتاب و خواندن آن محسوب نمیشود.
امین نادری با طرح این پرسش که «این اقدام برای کتابخوان کردن یک نسل آیا کافی است یا خیر؟» ادامه داد: این دست برنامهها عمدتاً توسط مدیران بالادستی که حداقل ۵۰ ساله سن دارند تعیین و برنامهریزی میشود.
وی افزود: به عبارت دیگر سلیقه یک فرد ملاک برگزاری یک رویداد کتابخوانی برای کودکان و نوجوانان میشود در حالی که سلیقه مخاطب باید در این بین رعایت شود از سوی دیگر باید به تکثر سلیقهها نیز توجه داشت در نتیجه حداقل میتوان این نوع برنامههای کتابخوانی را بر پایه نظرسنجیها بنا کرد.
این صاحب نظر مسائل فرهنگی که مقالات تربیتی درباره رشد نیز دارد با بیان اینکه این اشکال خواهد شد کمااینکه برنامههای کتابخوانی هنوز هم با همین رویه نتوانستند فرهنگ مطالعه را ترویج بدهند، افزود: یکی از مهمترین اقداماتی که در این زمینه باید انجام داد لحاظ کردن کتابها منطبق بر سلیقه نوجوانان و جوانان است.
راهکار چیست؟
اما چطور باید این اقدام را صورت داد؟ برخی عقیده دارند که باید از ظرفیت کتابخانههای عمومی، کانون پرورش فکری و آموزش و پرورش استفاده کرد و برخی عقیده دارند که این روند باز هم همان سیر حاکمیتی و دولتی است که نتوانسته مخاطبسنجی درستی را صورت دهد از این رو باید به سراغ خانوادهها رفت.
یک مدرس دانشگاه نیز ضمن تائید این موضوع مخاطب سنجی را یک اصل مهم میداند و به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران گفت: باید مسابقات کتابخوانی از پایین برنامهریزی شود و نه از بالا تا بتوان آنچه را که کودک یا نوجوان میخواهد ملاک مسابقه قرار داد نه آنچه که یک مدیر ۵۰ ساله در ذهن خود میپروراند.
محمد حسین محمدیان بیان میکند: درست است که مدیران دغدغه ترویج کتابهای فاخر و تولیدات فرهنگی را دارد اما یک بار هم باید این کتابها را بر حسب سلیقه نوجوانان و کودکان انتخاب کرد شاید نتیجه بهتری بگیریم.
وی با بیان اینکه مهمترین مهمترین موضوعی که امروز مجموعههای فرهنگی حاکمیتی کشورمان به آن مبتلا هستند فقدان مخاطب سنجی است، تاکید کرد: یعنی در واقع کسانی برنامههای ترویج کتابخوانی را مطرح میکنند که از سلیقه نسل امروز کیلومترها فاصله دارد لذا زمانی که مخاطب سنجی درستی صورت نمیگیرد نمیتوان توقع نتیجه درست را داشت.
توجه به نیاز مخاطب
اما چه باید کرد؟ یک معلم باسابقه که خود طرحهایی را برای کتابخوانی در کلاسهای خود در شاهرود اجرایی می کرده در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران نیز گفت: برای برگزاری رویدادهای مرتبط با کتاب باید خود را جای آن کودک گذاشت از سوی دیگر باید به شرایط روحی روانی عاطفی نیز توجه داشت.
زهرا لطفی ادامه میدهد: برای مثال شما نمیتوانید با معرفی کتاب مرتبط با بزرگسالان از نوجوانان توقع استقبال داشته باشیم در نتیجه باید ضعف مخاطب سنجی را برطرف کرد.
وی ادامه داد: از سوی دیگر نکته مهم اینجا است که ما باید به خلق و خوی نوجوانان و جوانان نیز توجه کنیم معرفی یک کتاب برای هزاران کودک با شرایط روحی روانی متفاوت و همچنین شرایط زیست گوناگون مصداق پیچیدن یک نسخه برای یکصد بیماری است که قاعدتاً بر روی ۹۹ مورد از آنها جواب نمیدهد.
روحیات نوجوانان و نونهالان باید لحاظ شود
این معلم در ادامه گفت: ابتدا باید روحیات نوجوانان و کودکان خودمان را بشناسیم تا بدانیم کودک درونگرا است یا برونگرا، برخی حالت خجالتی دارد برخی دیگر اعتمادبهنفس فراوانی دارد و … لذا برای همه اینها نمیتوان یک کتاب را توصیه کرد.
لطفی بیان کرد: در این بین باید از ظرفیت معلمان پرورشی و مدارس بهرهگیری کرد کافی است یک پرسشنامه چند سوال در بین کودکان هر مدرسه توزیع تا حداقلها از شرایط شخصیتی کودکان به دست بیاید دست کم ما بفهمیم که با یک کودک درونگرا رو به رو هستیم یا برونگرا و مطابق با روحیات آن کودک کتاب پیشنهاد بدهیم این قطعاً میتواند در اشتیاق بیشتر کودکان تأثیر گذار باشد.
نخستین مواجهه اهمیت دارد
نظر این نوع کارشناسان عمدتاً این است که از آنجا که پنج انگشت یک دست شبیه هم نیستند هیچ دو خواهر برادری در یک خانه هم شرایط روحی روانی یکسانی ندارند در نتیجه اگر میخواهیم به کودکان و نوجوانان کمک کنیم تا کتابخوان شوند بهترین کار در نظر گرفتن شرایط روحی آنان برای سیر مطالعاتی است آن هم سیر مطالعاتی که مبتنی بر ویژگیهای شخصیتی یک کودک و نوجوان باشد یعنی بتواند با کتاب ارتباط عاطفی و روانی پیدا کند.
باید در نظر داشت که اولین مواجهه کودکان با کتاب بسیار مهم است کافی است در اولین مواجهه کتاب نامناسب برای یک کودک معرفی شود این کودک تا سن بزرگسالی از کتاب و کتابخوانی دور خواهد شد برعکس اگر بتوان یک کتاب مناسب با خلق و خوی یک کودک به او پیشنهاد شود امکان دارد به طور خودکار کتابخانه حرفهای شود و زندگیاش از آن روز به بعد با کتاب عجین گردد از این رو انتخاب کتاب درست برای ترویج مطالعه از نان شب برای فعالان فرهنگی ما واجب تر است.
کتابهایی که بتواند بچههای ما را به سمت مطالعه حرکت دهد نه اینکه آنها را از کتاب خواندن دور سازد در نتیجه مخاطب سنگی و مخاطب شناسی دقیقاً دو حلقه مفقوده در برنامههای حوزه ترویج مطالعه هستند که به راحتی میتوان با بکارگیری ظرفیت معلمان و مدارس و همچنین خانوادهها آن را پوشش داد.
اگر میخواهیم نسل کتابخوانی را در آینده ایران اسلامی داشته باشیم باید از کودکی ذهنیت نونهالان و نوجوانان را با کتابخوانی عجین سازیم، در این راستا بهترین و مهمترین اقدام، توجه به نیازها و سلایق این قشر است.
نظر شما