مخاطب بهخوبی به هر دری زدن را در داستان «کوچک اندازهی فیل» لمس خواهد کرد؛ زیرا جک به هر دری زد تا مادرش را پیدا کند.
حالا ممکن است بگویید مگر داستان چطور شروع میشود؟ «به کسی که بخواهد بداند فیلها چهجور موجوداتی هستند میشود گفت: فیلها شبیه آدمها هستند ولی تنهاتر از آنها/ پتر کورنیل».
این داستان نوجوانانه، با یک اتفاق گیجکننده برای جک شروع میشود: «فیلها میتوانند خطر را احساس کنند، میتوانند سونامی یا زلزله را از پیش بو بکشند. اما بدبختانه جک این استعداد را نداشت. روزی هم که قرار بود زندگیاش برای همیشه زیرورو شود، از همهچیز بیخبر بود.».
جک نوجوان، بیدار میشود و میبیند مادرش نیست. آنها به سفر تفریحی آمده بودند و یکهو جک میبیند مادرش نیست که نیست. ماشین را برده و چادرش را جمع کرده است. انگار جک تنها به مسافرت آمده بود! حالا چه کند؟ کجا دنبال مادرش بگردد؟ خودش را چطور جمعوجور کند؟ میتوانست با یک اطلاعیه گمشدن، کار خودش را راحت کند و هیچکدام از دردسرهای داستان این کتاب را متحمل نشود؛ ولی جک نگران است. اگر کسی بفهمد مادرش تنهایش گذاشته و غیب شده، حتما به گوش مادربزرگش میرساند و او جک را پیش خودش خواهد آورد.
مادرش دچار اختلالی روانی است و این حرکت آخرش حتما به ضرر جفتشان تمام خواهد شد. مخاطب بهخوبی به هر دری زدن را در این قصه لمس خواهد کرد. جک به هر دری زد تا مادرش را پیدا کند و البته از گرسنگی هم نمیرد. این رمان علاوهبر داشتن جنبه خانوادگی و بیان رفتوآمد احساسیای که درون جک در قبال مادرش رخ میدهد؛ اما ابعاد دیگری مانند بُعد روانشناسانه هم دارد که نویسنده توانسته است در این کتاب بهخوبی نشان دهد و آن را در قالب کلمات داستانی بیاورد.
داستان عمق دارد و هر چه میگذرد اهمیت خانواده را برای مخاطب پررنگ و پررنگتر میکند؛ اما نه در قالب یک اثر پر دیالوگ. شاید این مسئله که داستان کمدیالوگ است و بیشتر درونیات جک و گفتوگوهای ذهنیاش را میخوانیم نکته منفی کتاب باشد و شاید هم مخاطبی با این نوع روایتگری مشکلی نداشته باشد.
در بخشی از متن کتاب میخوانیم:
«لیدیا آمد جلوتر؛ آنقدر نزدیک که جک بتواند از لای حصار دست دراز کند و لمسش کند. دست کشیدن روی خرطوم ناهموارش لرزی از هیجان به جان جک میانداخت. یاد حرفی افتاد که درباره دمیدن در خرطوم فیل شنیده بود: اینکه فیل با این کار هرگز فراموشت نخواهد کرد.
مادرش چطور؟ او فراموشش میکرد؟
امکان نداشت. جک مطمئن بود چنان در قلب مادرش جا دارد که محال است فراموش بشود. ممکن بود مادرش همیشه نتواند به خوبی ازش مراقبت کند، اما محال بود از یاد ببردش. هیچوقت!»
رمان نوجوان «کوچک اندازهی فیل» را جنیفر جیکوبسن نوشته و آنیتا یارمحمدی ترجمه کرده است. انتشارات پیدایش این اثر را در ۳۳۶ صفحه و به بهای ۲۴۰ هزار تومان منتشر کرده است.
نظر شما