صالحی سپس به بیان مقدمهای در خصوص موضوع نشست پرداخت و گفت: بحث زبانشناسی بالینی، بحثی بسیار راهبردی، هم در حوزه آموزش است و هم پرورش و در حوزه جامعهسازی و فرهنگسازی خودش را بسیار نشان میدهد. شاید یکی از دلایلی که تدبیرها و برنامهریزیها و هزینههایی که میکنیم به نتیجه نمیرسد، به خاطر در نظرنگرفتن و توجهنکردن به زبانشناسی بالینی باشد. ای بسا که برنامهریزیهای بقیه از جمله دشمنان این مملکت، به خاطر در نظرگرفتن این بحث به نتیجه میرسد؛ ولی در کشور ما به نتیجه نامطلوب آن میرسد و چرخهها معیوب میشود و مسیرها به خطا میرود. از این رو باید به این حوزه بیشتر توجه کرد؛ چرا که حوزهای بینرشتهای و بسیار راهبردی است.
صالحی در ادامه با اشاره به فعالیتهای بین رشتهای مرحوم صفوی گفت: ایشان سعی میکرد بین زبانشناسی و ادبیات و زبانشناسی و منطق، دیدگاههای زبانشناسی را پیش ببرد. اغلب شاگردان ایشان هم این شیوه را در پیش گرفتهاند؛ از جمله آقای احمدی که همین مسیر بینرشتهای را پیش میبرند. امیدواریم که بحث امروز به نتایج مطلوبش برسد و بهزودی سندی شود و در آموزش و پرورش و نهادهای علمی و تربیتی و پرورشی و سیاستگذاری ما بازتاب و بازخورد پیدا کند و این نشست، مقدمه نشستهای بعدی ما در این حوزه باشد.
وی ادامه داد: تا موقعی که این بحث تبدیل به یک سند سیاستی محکم و برنامهریزی منسجم و جریان عملیاتی برنامهریزی سیاستگذاری منسجم و جدی نشود، هدف اصلی این رشته محقق نخواهد شد. انشاالله ما به همراهی آقای احمدی که در این حوزه مجموعهای راه انداختهاند و دیگر دوستان، از پا ننشینیم و این بحث را که جایگاه بسیار مهمی در دنیای امروز دارد، به سرانجام برسانیم.
امیر احمدی از دفتر پاسداشت زبان فارسی بهسبب آمادهکردن زمینهای برای بررسی مبحث زبانشناسی بالینی تشکر کرد و گفت: امیدواریم که این آگاهی عمومی دستکم برای خانوادهها ایجاد شود و بتوان دریچۀ جدیدی باز کرد و به نوعی دیگر به بحث زبان نگاه کرد.
وی در ادامه ضمن گرامیداشت یاد استادش، زندهیاد کورش صفوی عنوان کرد: امیدوارم با کارهای دقیق علمی که همیشه مدنظر ایشان بود، روحشان شاد شود؛ چون همیشه بهخصوص به شاگردانش توصیه میکرد که سعی کنید علم زبانشناسی را با دیگر رشتهها مرتبط کنید تا نشان دهید که این علم است و میتواند با علوم دیگر کارهای میانرشتهای و بینارشتهای انجام دهد.
احمدی در ادامه با اشاره به کنشهای خواندن، شنیدن، نوشتن و صحبتکردن در زندگی روزمره و مدامبودن آنها بیان کرد: انجام این کنشها، نشاندهندۀ این است که مدام با زبان و با آن درگیر هستیم و هویتمان به آن گره میخورد. بنابراین، اگر ندانیم این زبان چیست و از آن به خوبی استفاده نکنیم و به دلایلی در بخشهایی از زبان آسیبی وجود داشته باشد، در تعاملات اجتماعیمان به خطا دچار میشویم.
وی در ادامه وارد بحث اصلی شد و گفت: در زبانشناسی بالینی ضمن شناخت چیستی زبان، نقصانهای احتمالی افراد را در زبان بررسی میکنیم و سعی میکنیم دریابیم چه آسیبهایی ممکن است افراد را در حیطۀ زبان تهدید کند.
وی زبانشناسی را به دو بعد خرد و کلان تقسیم کرد و گفت: در زبانشناسی خرد با مباحث آوا و معنی و ساختار صرفی و نحوی مواجهایم؛ ولی در زبانشناسی کلان به ارتباط زبانشناسی با سایر علوم میپردازیم که میانرشتهایها پدید میآید. بهعنوان مثال، در حوزۀ گفتار، زبانشناسی با گفتاردرمانی کنار هم قرار میگیرند و زبانشناسی بالینی شکل میگیرد. گفتاردرمانگرها همیشه یک زبانشناس کنار خود دارند؛ چون آسیبهایی مثل اختلال در فن روایی وجود دارد که برای فهم و درمان آن به حضور زبانشناس نیاز است. بنابراین، در تعریفی ساده میتوان زبانشناسی بالینی را زیرشاخهای از زبانشناسی کاربردی دانست.
این پژوهشگر زبانشناسی، کار زبانشناسی بالینی را توصیف، تحلیل و درمان ناتوانیهای زبانی عنوان کرد و گفت: در این حوزه، بیشتر از نظریههای عمده زبانی برای شناسایی آسیبهایی که بُعد زبانی دارند، استفاده میشود.
وی در ادامه آسیبهای زبانی را از آسیبهای گفتاری مجزا دانست و گفت: آسیبشناسی زبانی روی همان زبانشناسی خرد یعنی صرف و نحو و آوا و معنی و... سوار میشود؛ ولی در بُعد گفتاری روی تولید، انتقال معنای ذهنی بهطرف مقابل و درک شنونده از گفتار دیگری و دادن بازخورد به آن تأکید میشود. در بعد زبانی هم بحث انتخاب درست واژهها و استفاده از نحو خاصی پیش میآید.
این استاد دانشگاه، به چهار آسیب در مبحث برقراری ارتباط، بهعنوان اولین کارکرد زبان، پرداخت و گفت: یکی روانی گفتار است که آیا شفافیت و گویایی در گفتار داریم یا نه. دوم بحث آسیبشناسی شنیداری است که اگر خوب نشنویم نمیتوانیم خوب ارتباط برقرار کنیم. سومی صوت است که در آن دستگاه گفتاری یعنی حفرۀ دهانی دارای اختلال است و در تلفظ کلمهها اختلالی هست و آسیب چهارم ارتباطات غیرکلامی است که اولین بحث آن استفاده از زبان بدن است. آیا میتوانیم از حرکات دست و چهره در انتقال کلام درست استفاده کنیم؟ آیا میتوانیم ناراحتی و خشممان را با تن صدا و حرکات چشم و ابرو نشان دهیم؟
وی در ادامه به آسیبشناسی رشدی زبانی با عنوان DLD پرداخت و گفت: در این زمینه اختلال در حوزههای واژگان، اصوات، یادگیری و حافظه، بعد اجتماعی زبان، گفتمان و جملات مبنا قرار میگیرد. در اینجا در حوزۀ واژهها صحبت میکنم. در این حوزه، با آسیبهایی مثلا استفادۀ نادرست از واژه، استفادۀ ناصحیح از یک واژه در جای خود مثل استفاده نابجا از کلمههای تابو، درک نادرست از معنای کلمات و بهخاطرسپردن آنها، ناتوانی در یادآوری کلمه در حوزۀ گفتاری یا نوشتاری و با گنجینه و دایرۀ واژگانی اندک مواجهایم و برای تمام این موارد، آزمونها و هنجار کشوری و جهانی داریم.
امیر احمدی در ادامه به آسیبهای زبانی در حوزۀ آواهای گفتاری پرداخت و گفت: اختلال مهم دیگر اختلال در اندامهای گفتاری در بیان و تلفظ یک آواست. اگر یک آوا درست تولید نشود، باعث ایجاد اختلال در ارتباط میشود. در حوزۀ گفتمان با اختلال در ارائۀ منطقی مطالب و درخواستها مواجهایم. در این زمینه کودک در بیان درخواستها و نقد و ابراز خود از لحاظ زبانی مشکل دارد و بنابراین نمیتواند خودش را ابراز کند و اگر این اختلال در او شناسایی و درمان نشود، این کودک با همین مشکل بزرگ میشود و نقشهای اجتماعی میگیرد و در هر نقشی که قرار گیرد معضلات فردی و اجتماعی برایش پیش میآید.
احمدی با نشاندادن تصاویری به آماری اشاره کرد که در یک مرکز پژوهشی در آمریکا در خصوص کودکان دارای اختلال DLD به دست آمده است و ادامه داد: در یک کلاس ۳۰نفره، دستکم دو نفر DLD دارند. آموزش و پرورش ایران هم اعلام کرده است که در ابتدای مهر حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار کودک به مدرسه میروند و اگر این عدد را بر ۳۰، تعداد دانشآموزان هر کلاس، تقسیم کنیم، ۵۵ هزار کلاس میشود. اگر عدد دو نفر را برای ایران هم فرض بگیریم و اگر این ۵۵ هزار کلاس را ضرب در دو کنیم، به طور میانگین هر سال ۱۱۰ هزار کودک DLD داریم. البته این آمار آمریکاست و ما هنوز پژوهش میدانی دقیقی نکردهایم و شاید این عدد دو یا سه یا بیشتر یا کمتر باشد. البته نمیخواهم موضوع را بحرانی جلوه دهم. من خوشحالم که وزیر کنونی آموزش و پرورش، فردی زبانشناس است و استاد من بوده و مطلعم که این مسائل را بهتر از من میداند؛ ولی باید این مسائل را بهعنوان یک زبانشناس در دستور کار خودش قرار دهد نه بهعنوان وزیر آموزش و پرورش.
در ادامه صالحی با اشاره به اینکه نهاد متولی فقط آموزش و پرورش نیست عنوان کرد: قوۀ قضائیه هم که بحث پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و جرم را دارد، باید از این زاویه هم به این قضایا بنگرد.
احمدی در ادامه به پنهانبودن DLD تأثیرگذاری اجتماعی آن اشاره کرد و گفت: این اختلال با انواعی که دارد در سوادآموزی، یادگیری، دوستیابی و روابط عاطفی تأثیر میگذارد. این اختلال را اگر از بُعد فردی ببینیم و نه اجتماعی، فرد از لحاظ عاطفی نمیتواند کلمهها و واژههای مناسبی را انتخاب کند و به طرف مقابلش بگوید. در دوستی قادر به برقراری ارتباط نیست. مثلاً میگویند فلانی زبانش نیش دارد و گمان میکنند این فقط اختلالی عاطفی است. کسی که زبانش تند است، شاید یک DLD بوده است. این اختلال زبانی فقط منحصر به کودکان نیست؛ ولی اگر کودک مبتلا به این اختلال به موقع شناسایی نشود، در سنین و ابعاد مختلف زندگی خودش و در هر نقش اجتماعیاش آسیبهایی برای خود و جامعه ایجاد میکند.
احمدی در ادامه با اشاره به نداشتن درک زبان کنایهای در افراد با اختلال DLD گفت: افراد دارای این اختلال، شوخی را بهعنوان یک بازی زبانی نمیتوانند تشخیص دهند و خیلی اوقات همین ضعف سبب تنش میشود و حتی ممکن است قتلی هم اتفاق بیفتد. گاهی این افراد برای پذیرفتهشدن حرفشان، مدام قسم میخورند یا اینکه صدای خود را بالا میبرند یا فقط فحش و ناسزا میگویند. این قبیل رفتارها، آسیبهایی زبانی است که فرد قادر به استفاده از ابزارهای زبانی نیست.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به ریشههای مختلف آسیبهای گفتاری و زبانی گفت: ما با انواع بیماریها در جامعه مواجهایم که ممکن است منشأ رشدی داشته باشند: مثل بیماریهای عصبی، ارثی مادرزادی، روانی، متابولیکی و عضلاتی اسکلتی یا حنجره.
این پژوهشگر زبانشناسی در ادامه به رواج زندگی شهری و آسیبهای فیزیکی ناشی از این سبک زندگی مثل افزایش طیف بیماری اوتیسم و سندرمها پرداخت و گفت: تغذیۀ نامناسب و مواد شیمیایی روی مغز تأثیر میگذارد و مغز هم مسلماً روی زبان تأثیر خودش را میگذارد. اینجاست که زبانشناسی بالینی حلقهای میان روانشناس، گفتاردرمانگر، زبانشناس و متخصص مغز و اعصاب است و همه با این قضیه درگیرند. به همین خاطر وقتی منشأ و ریشۀ آسیبی شناخته میشود، از همۀ این متخصصان برای درمان به همکاری دعوت میشود.
احمدی در ادامه به بحث آسیبهای دیجیتالی در زبانشناسی بالینی پرداخت و اظهار کرد: اکنون متنهای بلند و پیامکهایی با واژههای زیاد، کمتر خوانده میشود و کتابهای مدرسه پیوسته دارد فشرده و کوتاهتر میشود؛ یعنی این قضیه دارد روی عادت زبانی تأثیر میگذارد و فرد خلاصهشده صحبت میکند و دوست دارد خلاصه بشنود و حوصلۀ بحث ندارد و کودکان با این شرایط در آینده اهل گفتوگو نمیشوند.
این پژوهشگر حوزۀ زبانشناسی بالینی در ادامه به ارزیابیها و آزمونهای طراحیشده در این حوزه پرداخت و گفت: زبان، مادهای آزمایشی است که به ما نشان میدهد در مغز چه خبر است؛ یعنی کودک تولیداتی زبانی دارد و اگر این تولیدات زبانی تحلیل شوند، دارند از مغز فرد خبر میدهند و بهترین نمونۀ آزمایشیاند که نشاندهندۀ وضعیت دستگاه شناختی فرد هستند. هر آزمون هم یک بخش از قوۀ شناختی فرد را بررسی میکند و با انجام آزمونهای مختلف بخشهای مختلف دستگاه شناختی را ارزیابی میکنند و به همین خاطر میگوییم این فرایند، فرایندی زبانیشناختی است؛ چون از طریق زبان داریم به دستگاه شناخت دسترسی پیدا میکنیم.
وی آموزش و پرورش را یکی از سازمانهایی عنوان کرد که باید از این آزمونها برای غربالگری زبانی کودکان در بدو ورود به مدرسه و برای دورۀ آموزش عمومی استفاده کند.
وی از انجامنشدن غربالگری زبانی در کودکان قبل از ورود به مدرسه انتقاد کرد و گفت: در ایران این غربالگری انجام نمیشود تا بدانیم سن زبانی با سن تقویمی منطبق هست یا نه؟ آیا این کودک که وارد دورۀ سوادآموزی میشود، از اختلالات و آسیبهای زبان رنج میبرد یانه؟ برای استخدام نیروی انسانی توسط شرکتها یا سازمانها، میتوان از این آزمونها استفاده کرد. بهعنوان مثال شرکت گوگل برای استخدام یک طراح گرافیک مدرک تحصیلی را در نظر نمیگیرد؛ بلکه روی توانایی حل مسئله، انجام کارگروهی و خلاقیت تأکید میکند.
احمدی با اشاره به اینکه حلقۀ وصل این آزمونها مهارتهای نرم است، خاطرنشان کرد: در ایران فقط مهارتهای سخت را میسنجیم و دنبال رزومه و مدرک هستیم و از مهارت نرم که محورش فقط زبان است، سخنی در میان نیست. در کار گروهی، بر چگونگی استفاده از قوۀ زبانی تکیه میشود. به عنوان مثال، فرد چگونه نظر مخالف همکارش را تعدیل میکند و بعد نظر خود را به او انتقال میدهد. بنابراین، ضروری است که در استخدام و انتخاب افراد از آنها آزمون توانمندیهای زبانی گرفت.
این استاد دانشگاه در ادامه به این بحث در حوزۀ دفاعی پرداخت و گفت: در این حوزه هم برای بهکارگیری شغلهای محوری که قرار است هدایت مجموعهای نظامی را برعهده بگیرد، باید آن فرد از لحاظ قوۀ زبانی بررسی شود تا اگر بحرانی به وجود آمد، بتواند آن بحران را با کلمات و واژهها طوری به زیرمجموعهاش منتقل کند که آن مجموعه در ابتدا بحران را درک کند و سپس اوامر فرمانده خود را خوب اجرا و بعد هم واکنش لازم را در اینخصوص بروز دهد.
احمدی در ادامه به ۱۵ آزمون زبانی پرکاربرد و مهم اشاره کرد که ستاد توسعۀ علوم شناختی ایران طراحی کرده است: مانند غربالگری زبانپریشی یا ارزیابی پایههای زبانی.
وی در ادامه تلاشهای علمی پروفسور رضا نیلیپور و دکتر یحیی مدرسی تهرانی را در حوزۀ زبانشناسی بالینی و آسیبشناسی زبان تحسین کرد و گفت: پروفسور رضا نیلیپور، عمدهترین و تنها زبانشناس در ایران است که آزمونهای جامعی را در حوزۀ زبانشناسی بالینی طراحی کرده است.
وی در ادامه کتاب آسیبهای گفتار و زبان را معرفی کرد و گفت: دکتر نیلیپور در این کتاب ۹۷ آسیب زبانی را شناسایی کرده است که هر کدام آسیبهای دیگری پدید میآورند. وی شناسایی این قبیل بیماریها را در حوزۀ یادگیری مؤثر دانست و گفت: دیرگویایی و نارساخوانی از جملۀ این بیماریهاست.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به اینکه زبان فارسی زبان علم است؛ ولی آیا کتابهای ما به زبان علمی نوشته شده یا نه، بیان کرد: بیشتر کتابهای داستان ما ترجمه است؛ ولی این ترجمهها بدون در نظرگرفتن بافت فرهنگ ایرانی و بیتوجه به قوۀ شناختی کودک ایرانی ترجمه شده است. کسی که خالق متن است، مثل نویسنده یا مترجم یا مؤلف، باید به مسائل زبانی آگاه باشد؛ ولی از طرف دیگر، یک کودک دارد آن متن را میخواند. آیا این کودک مشکل زبانی دارد یا نه؟ پس هر دو طیف باید به مسائل زبانی آگاه باشند. ما در اینجا باید از آن کودک، آزمون زبانی بگیریم تا بدانیم آیا از لحاظ زبانی در موقعیت صحیحی قرار گرفته است یا نه. دیگر اینکه آیا تولیدکنندۀ آن متن به جنبههای زبانی آگاهی و اشراف کامل دارد؟ به همین سبب در برخی کشورهای توسعهیافته کتابهایی که برای کودکان نوشته میشود، حتماً با همکاری مشاور عصبشناس، مشاور روانشناس و مشاور زبانشناس نوشته میشود.
وی ادامه داد: اگر کودک مسئلهای زبانی داشته باشد، در اولین ورودی اطلاعات دچار مشکل میشود. دیگر برایش فرقی نمیکند که با چه کتابی سروکار دارد؛ ریاضی است یا دینی یا علوم؛ چون اولین داده، زبان است و این بسیار مهم است.
در ادامه صالحی بحث زبان به مثابه قدرت نرم را مطرح کرد و گفت: اگر با دیدگاه و نظریۀ قدرت نرم، زبان را شناسایی کنیم، متوجه خواهیم شد که زبان هم مسئلهای امنیتی است همانطور که امنیت آب و غذا و روان مطرح است، امنیت و سلامت زبان هم باید طرح شود. اگر این امنیت مخدوش شود، پنهانترین لایههای فرد درگیر میشود. در دنیایی که نزدیک به صد بیماری زبان و شناخت فرد را تهدید میکند، شناسایی و درمان، کار چه کسی است؟ پس چون به این ماجرا بیاعتناییم، بحران وجود دارد اما از آن بیخبریم.
امیر احمدی هم در اینباره گفت: دستکم باید پدران و مادران از این بیماریهای زبانی آگاه باشند. حالا نمیدانم متولی این قضایا کیست؟ و چه کسی باید این مسائل را به گوش مخاطب برساند؟ تازه این فقط بُعد آگاهیبخشی آن است و شناسایی و درمانش هم بعد دیگری از قضیه است. ما داریم با زبان زندگی میکنیم و اگر مشکل داشته باشد، بخش اعظمی از زندگی ما فلج میشود.
احمدی در ادامه، آزمون رشد زبان فارسی را معرفی کرد که نیلیپور طراحی و اجرا کرده است و افزود: ایشان از سال ۱۳۹۶ با تجربۀ ۶۰سالهای که داشت، به ستاد توسعۀ علوم شناختی پیشنهاد داد که آزمون رشد زبان فارسی تهیه شود و طرحی پژوهشی نوشته شد و به این ستاد داده شد و در نهایت یک کار ملی شکل گرفت. در این کار ملی، آزمونی در پنج استان تهران، فارس، مازندران، اصفهان و خراسانرضوی اجرا شد و در آن هزار و ۲۰۰ کودک براساس استانداردهای ویژهای، مثل هوش متوسط و دوزبانهنبودن انتخاب شدند. این آزمون پایهای در بعدی ملی برای رسیدن به هنجار زبان فارسی صورت گرفت تا خطکشی برای اندازهگیری به دست آید. این آزمون ۴۰ دقیقه طول میکشید و از حوصلۀ کودکان خارج بود. بنابراین، نسخۀ کوتاهشدۀ ۱۵دقیقهای از آن تهیه کردیم که رسالۀ دکتری بنده بود. با این آزمون میتوانیم موقعیت زبانی کودکان را در ابعاد مختلف ارزیابی کنیم. قابلیت آن را نیز دارد که نسخهاش به زبانهای بومی هم تهیه شود.
احمدی اضافه کرد: این آزمون در ۱۵ دقیقه انجام میشود و با کمک هوش مصنوعی در یک دقیقه تحلیل میشود؛ اما یک عمر سبب آرامش خانوادهها و جامعه میشود.
وی در ادامه دربارۀ کارکرد آزمون رشد زبان گفت: ما یک سن زبانی داریم و یک سن تقویمی. آزمون رشد به این پرسش پاسخ میدهد: آیا سن تقویمی با سن زبانی برابر است یا نه؟ ممکن است کودکی ششساله باشد اما سن زبانی او پنج یا هفت سال باشد. در صورت هماهنگنبودن و منطبقنبودن این سنها، با آسیب زبانی مواجهایم که برای هریک نسخههای توانبخشی ویژهای موجود است و باید اجرا شود.
احمدی در پایان استارتاپی را معرفی کرد که زیر نظر ستاد علوم شناختی و با عنوان «گفتهنگار» راهاندازی کرده است و گفت: در این استارتاپ، آزمون نیلیپور را کامپیوتری کردهایم و تحلیلها دارد انجام میشود و داریم سعی میکنیم که به برنامک موبایلی تبدیل شود و به صورت شخصی هم انجام گیرد.
وی گفت: این استارتاپ دو بعد دارد. ما هم ارزیابی میکنیم و هم بستۀ توانبخشی را اگر وجود داشته باشد، ارائه میکنیم. پژوهشگرانی هم که برای هر اختلالی بستههای توانبخشی طراحی کردهاند میتوانند در اینجا ارائه کنند و در دسترس عموم نیازمندان بگذارند. این برنامک میتواند نقطۀ اتصال این پژوهشها باشد.
این زبانشناس در ادامه تأکید کرد: نباید فقط به بعد شناسایی اختلال زبانی نگاه کنیم. بحث پیکرۀ زبانی هم بسیار مهم است. اکنون بزرگترین پیکرۀ زبانی گفتار کودک با عنوان «چایمز» در انگلستان در دسترس است که مبنای تولید محتوای آموزشی برای کودکان است. کارتون، فیلم، بازی، کتاب داستان و هرآنچه مربوط به کودک است، براساس این پیکره تولید میشود. ما هم اولین پیکرۀ کودک فارسیزبان را داریم که گفتارهای هزار و ۲۰۰ کودک فارسیزبان را در آن آوردهایم و به کار پژوهشگران حوزۀ زبان و نویسندگان و هرکسی میآید که میخواهد برای کودکان محتوا تولید کند. فقط هم بحث واژه نیست بلکه ساختار هم مهم است. به عنوان مثال اگر کسی بخواهد داستانهای شاهنامه را سادهسازی کند، این پیکره به او در اینخصوص کمک میکند. به نویسندگان هم کمک میکند که بدانند از چه کلمات و جملاتی استفاده کنند.
وی دربارۀ کارکرد این سامانه ادامه داد: این سامانه که طراحی کردهایم فقط برای کودک نیست؛ بلکه هرکس که زبان گفتاری دارد، میتواند در این سامانه تحلیل شود و میتواند به مرور پیکره زبان فارسی شود؛ ولی ما فقط در حوزۀ کودک کار میکنیم و قصد انجام مسئولیت اجتماعیمان را داریم.
وی در پایان از دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری به خاطر برگزاری این نشست و فراهمکردن این فرصت تشکر و یادآوری کرد: ما اکنون این آزمون را آماده بهرهبرداری داریم و در مرحلۀ ایده پردازی نیستیم؛ بلکه میخواهیم آن را در همۀ زمینهها اجرا و بهروز کنیم.
صالحی هم در پایان ابراز امیدواری کرد که این نشست مقدمهای برای برگزاری نشستهای بعدی در حوزۀ زبانشناسی بالینی باشد و ادامه داد: اگر این سخنان به گزارش وضعیتی اولیه تبدیل شود، با تعدادی پیشنهاد هم میتواند به یک سند سیاستی تبدیل بشود و راهبردسازی و برنامهریزیهای بعدی را پیش ببرد.
سلسلهنشستهای «زبانشناخت» درحوزۀ هنری واقع در خیابان سمیه، نرسیده به حافظ، روبهروی کوچۀ پورموسی برگزار میشود و عموم علاقهمندان و پژوهشگران میتوانند در این نشستها حضور یابند.
نظر شما